آوای مرز : امروز سوم بهمن ماه، بیست و سومین سالگرد کوچ ابدی ماموستا «محمد ماملی»، هنرمند محبوب و پرآوازه کردستان است. کارنامه درخشان او، با بیش از نیم قرن خدمت به فرهنگ و ادب و موسیقی کردی، از او هنرمندی مردمی و استادی تمام عیار ساخت که مکتب موسیقی کردی شد.
به گزارش خبرنگار کردپرس، استاد «محمد ماملی»، سال ۱۳۰۴ خورشیدی در محلهٔ «خری» در شهر مهاباد به دنیا آمد تا تاجدار هنر و موسیقی کردی شود. او که خوش صدایی را از پدر به ارث برده بود، با جاذبه صدای گرمش اشعار شاعران نامدار کرد، همچون ماموستایان (وفایی، هژار، هیمن، گوران، هاشم نانوازاده و سلیمان امیر عشایری ..) را شمایلی دیگر بخشید.
بیشتر آثار استاد بر این چهار سبک خاص موسیقی کردی استوار بود که شامل؛ بیت، گورانی، قطار (همان شیوه گاتا یا گاتها در آیین زرتشت) و حیران می شد. ماملی را به حق استاد مسلم قطار، نام نهاده اند. گفته می شود؛ بعد از محمد ماملی، تا کنون کسی نتوانسته همچون او قطار بخواند و هر چه بوده تنها تقلیدی صرف از استاد بوده است.
محمد ماملی در خواندن قطارها و وفایی ها چونان استادانه عمل می کرد که آثارش در این بخش، مکتبی از موسیقی کردی را شامل می شوند. برای نمونه (کانی ئاسکان، له و روژه وه، ده مێک ساقی و ..) شاهکارهای استاد در این فرم به شمار می رود و این ترانه ها و بسیاری دیگر سینه به سینه از پدرش به استاد ماملی به ارث رسیده است.
استاد ماملی در سال ١٣١٧خورشیدی و در سن نوجوانی زمانی که تنها ١٣سال سن داشت، نخستین آهنگ خود را اجرا کرد و تا سال ١٣٧١، با ۵۴سال سابقه هنری، بیش از ٣٠٠ ترانه اجرا کرد. او در سال ١٣۴٢سفری به قلادزی و سلیمانی در کردستان عراق کرد و چند ترانه را هم در آنجا ضبط کرد.
از هنرمند ماملی در مجموع ٢هزار آواز همچون میراثی گرانبها برای ما به جای مانده است. اما در کتابی که با عنوان «بازی بیریان: ژیان و گورانی یه کانی موحه ممه د ماملی» (جلد اول، محمد حسن احمد، بغداد، چاپخانهٔ الحوادث، ١٩٨٣) درمورد استاد به چاپ رسیدهاست، تعداد ترانههای اجرا شده توسط این هنرمند بیش از ٧٠٠ ترانه نوشته شدهاست.
او که از خوانندگان مشهور و تراز اول موسیقی کردی به حساب می آید، در زمینه موسیقی های عرفانی، فولکلور و اجرای ساخته هایی از خود و آهنگهایی برگرفته از فارسی و ترکی را کار کرده است. او آهنگهای فولکلوری را که از مناطق منگور، مامش، پیران و … می گرفت در اجرایشان شیوه خاص خویش را چنان به کار می برد که زیبایی و تاثیر آهنگها را صد چندان می کرد و هنگام استفاده از آهنگ های ترکی و فارسی نیز دارای سبک و سیاق مخصوص به خود بود به نحوی که تشخیص ریشه واقعی آهنگها بسیار دشوار و غیر ممکن می شد.
ماملی، موسیقی و آواز خواندن را از کودکی پیش پدرش «سعید ماملی» و در جوانی نزد برادر بزرگترش «حسین ماملی» آموخته و در اجرای آن مهارت خاص داشت. محمد ماملی پرورده حال و هوای ١٣٢۴ بود ودر آن اوان با ماموستا «هژار» و «هیمن» همدم گشته و بعدا از اشعار زیبای این بزرگان بهره ها برد. آهنگهای «لایه لایه» و «ئه خته ر» «لیلا قاسم» و«کوردم ئه من» یادگار آن دوران هستند.
ماملی، عاشق کارش بود و با عشق و علاقه می خواند، او صدای همه بود، از پیر و جوان گرفته تا کوچک و بزرگ و محبوبیتی که او در میان مردمش داشت، مثال زدنی بود. نام او با حرمت گره زده شده و در زمان حیاتش نیز چنان محبوب مردم بود و در دل های مردم جای داشت که به هر کجا پای می گذاشت احترام و عشق مردم به او وصف ناشدنی بود.
صدای محمد ماملی، زینت بخش محافل و مجالس مردمی بود که به عشق او همچون پروانه به گردش جمع می شدند و صدای او که جنس صدای مکریان بود و صدایی از عمق کردستان، دل ها را شعله ور می ساخت و می سازد.
باغ «مکاییل» مهاباد یکی دیگر از جاهایی بود که در شهر مهاباد مردم به عشق استاد ماملی در آنجا جمع می شدند و استاد برای مردمی که از جنس آنها و برای آنها بود می خواند. پیر و جوان به دورش حلقه می زدند و از این همه لطافت و زیبایی لذت می بردند.
در تجلیل از مقام هنری استاد «ماملی» می توان به این فرموده ماموستا هژار موکریانی اشاره کرد؛ زمانی که ماموستا «هژار» در عراق به سر می برد در نامه ای به ماموستا «هیمن» خبر می دهد که دیوان شعرش را به نام «بو کوردستان» در تیراژ ١٠هزار جلد به چاپ رسانده است و ماموستا «هیمن» در پاسخ می گوید: «این تیراژ بسیار بالاست هزینه اش را چگونه تامین کرده ای؟» ماموستا هژار جواب می دهد: «راستش یک جلد از آن را به «محمد ماملی» هدیه دادم، برایم به مثابه ده هزار جلد است».
ترانه و آثار استاد ماملی چنان در دل مردم رسوخ کرده که هنوز هم بعد از سال ها این ترانه ها از سوی مردم زمزمه می شود. مردم با صدای ماملی اشعار شاعران برجسته کرد را یاد گرفتند و ماملی مدرسه ایی شد برای مردم و عاشقان موسیقی و ادب.
کارنامه درخشان استاد محمد ماملی و بیش از نیم قرن خدمت به فرهنگ و ادب و موسیقی کردی، از هنرمندی مردمی که از نوجوانی پا به عرصه موسیقی گذاشته بود، استادی تمام عیار ساخت که مکتب موسیقی کردی شد.
در ۶۵ سالگی، متاسفانه درد و محنت و ظلم و جور روزگار امانش نداد و آلزایمر بی رحمانه، بلبل خوش خوان کردستان را به بستر بیماری کشاند. شاید آلزایمر آمد تا فراموش کند درد و حسرت ها را و استاد ۶سال با این بیماری مهلک جنگید، فراموشی گرفت و ترانه هایش را هم از یاد برد و تحمل این مسئله بسیار برای علاقهمندانش سخت بود. نکته عجیب ماجرا اما ترانه ایی بود که با وجود بیماری آلزایمر همچنان در خاطر استاد مانده بود؛ ترانه «ماله بابم بی وه فا، سه برم نه ما تا که ی جه فا» سروده دوست و یار شفیقش حاجی هاشم نانوازاده، این ترانه را ماموستا همچنان را در بستر زمزمه می کردند.
بعد از سال ها تحمل بیماری، در زمستانی سرد، در سومین روز از بهمن ماه سال ١٣٧٧، ماموستا ماملی تنهایمان گذاشت و رفت اما صدایش، نامش، آوازه اش و محبوبیت تمام نشدنی اش همچنان در خاطر همه علاقه مندانش زنده است.
محبوبیت استاد ماملی، در روز تشییع پیکر این هنرمند، صحنه های عجیبی خلق کرد، مردمی که از دور و نزدیک و شهرهای اطراف آمده بودند، حضوری پر شور و خود جوش و باورنکردنی که شهر را به حالت نیمه تعطیل درآورد. مراسم توسط مردم با شکوهی خاص انجام شد و گفته می شود در آن روز ١۶هزار نفر در مهاباد برای خاکسپاری ماموستای محبوبشان حاضر بودند.
شناسنامه موسیقی کردی، صدای زلال مکریان و کردستان، ٢٣سال است که آسمانی شده و مقبره الشعرای مهاباد هنوز هم محفل عاشقان استاد است از دور و نزدیک به دورش جمع می شوند و ترانه هایش را می خوانند.
گزارش/ تانیا شعفی