آوای مرز : معاون اول رئیسجمهور ۱۰ اردیبهشتماه با حضور در شبکه مجازی کلاب هاوس از چالشهای کشور در دوران تحریم، فضای مجازی، سیاست ارزی، شرایط اقتصادی، وضعیت دولت دوازدهم، انتخابات ریاست جمهوری و نوار صوتی ظریف سخن گفت.
بازخوانی صحبتهای طولانی جهانگیری بیانگر آن است که ایشان تقریباً تصویری دوگانه و متناقض از دولت روحانی روایت بیان میکند.
تصویر اول؛ دولتی بدون مشکل، مطلوب و آرمانی است که کوچکترین نقدی بدان وارد نیست. طبیعتاً اگر مشکلی نیز وجود دارد به جنگ اقتصادی غرب با ایران و کارشکنی رقبای دولت در داخل برمیگردد.
تصویر دوم به نقش خود آقای جهانگیری در دولت بازمیگردد که از روند امور جاری در دولت بههیچوجه راضی و خشنود نبوده است. ایشان با ذکر خاطرهای عنوان میکند که در این دولت قدرتی نداشته و در معادلات تعیینکننده نبوده است. به همین دلیل است که در قسمتی از مصاحبه خود در پاسخ به انتقادات عدهای درباره نحوه چگونگی انتخاب وزیر صمت بیان داشته است: «من به این عزیزان اعلام کردم از من چه انتظاری دارید که بتوانم وزیر عوض کنم و بعد استعارهای به کار بردم که نمیتوانم حتی منشی عوض کنم و باید در نظر داشت که همه تغییرات در دفتر رئیسجمهوری انجام میشود و بعد از صدور حکم در جریان انتخاب وزیر قرار میگیرم».
معاون اول رئیسجمهور در بخشی دیگر از سخنان خود با بیان اینکه چندان تمایلی به پذیرش مقام و منصب در دولت دوم روحانی نداشته عنوان میکند «اگر هیچ کار دیگری بر عهده نداشتم و فقط باید فشار اقتصادی را از دوش مردم ایران کم میکردم باید در صحنه باقی میماندم».
بدون شک مردم بهترین قاضی برای قضاوت درباره موفقیتآمیز بودن این مأموریت جهانگیری میباشند. در حال حاضر اکثریت مردم اذعان دارند که اوضاع اقتصادی بسیار نابسامان و آشفته است. اگر عملکرد و اقدامات دولت مناسب بود در حال حاضر رئیس دولت قبلی فرصت پیدا نمیکرد به نقد عملکرد دولت فعلی بپردازد و برای ورود به انتخابات لحظهشماری کند. در واقع اگر دولت در زمینه اقتصادی موفق بود رئیسجمهور قبلی نمیتوانست در شرایط فعلی از خود بهعنوان یک «قهرمان» برای حل مشکلات تصویرسازی کند.
از سوی دیگر معاون اول نیز مجبور نمیشد برای توجیه وضعیت فعلی به هشت سال قبل برگردد و ریشه مشکلات را به آن زمان مرتبط بداند و بیان کند «هر وقت در مورد شرایط دولت احمدینژاد صحبت میشود، آدم اعصابش خورد میشود، چراکه شرایط بسیار بدی ایجاد کردند، حرفهای زیادی برای گفتن با مردم دارم».
با وجود همه این مسائل، یکی از موضوعات مهمی که در گفتوگوی جهانگیری بهشدت برجسته بود عدم مسئولیتپذیری در قبال وضعیت موجود است. این در حالی است که یکی از اصول اولیه جهت پذیرش قدرت سیاسی و تصدی مناصب، آن است که مقام و مسئول سیاسی در قبال کارنامه و عملکرد خود در مقابل افکار عمومی، پاسخگو باشد.
لذا انتظار است در حال حاضر که آقای جهانگیری بهعنوان یکی از گزینههای اصلی احزاب اصلاحطلب برای انتخابات ریاست جمهوری آینده مطرح است بیشتر به این امر متعهد و پایبند باشد. در واقع با این شرایط اصلاً بعید نیست اگر احیاناً معاون اول فعلی رئیسجمهور در انتخابات خردادماه به پیروزی رسید هر بار که بعداً خبرنگار یا رسانهای از ایشان سؤالی داشته باشد از پاسخگویی طفره رود و دیگران را مقصر وضع موجود معرفی کند. شاید هم ایشان دولت نهم و دهم را مسئول و بانی شکستها و ناکامیها معرفی کند!
این نکته که معاون اول رئیسجمهور رسماً اعلام میکند در دولت اقتداری در عزل و نصبها نداشته و رئیس دفتر رئیسجمهور قدرت فراوانی داشته نیز بالطبع نافی پاسخگویی ایشان نخواهد شد. با این تفاسیر اگر بخشی از اصولگرایان نیز هیچوقت مسئولیت کارنامه دولت احمدینژاد را بر عهده نگرفتند کار اشتباهی انجام دادهاند. بدون شک حمایت آنها از دولتهای نهم و دهم میباید به این امر منجر شود که در مقابل کارنامه آن دولت نیز پاسخگو باشند.