آوای مرز / نقی عبدالجوادی دستجردی، گروه تعاملی الف : همه ما حتی اگر اهل شعر و شاعری نباشیم با این شعر ناصر خسرو شاعر نامدار ایرانی کمابیش آشنا هستیم. زیرا در سالهای اولیه تحصیل این شعر را در کتاب فارسی مان خواندهایم:
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست
وز بهر طمع بال و پر خویش بیاراست
بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت
امروز همه ملک زمین زیر پر ماست
و الی آخر…
خانه و محل کار من در مرکز شهر قرار دارد. من هر روز مسیر خانه تا محل کار را پیاده میپیمایم. زیرا هم میخواهم ورزشی کرده باشم و هم میخواهم با عدم استفاده از خودروی شخصی سهمی در پاکی و تمیزی هوای شهرمان داشته باشم. من هر روز در مسیر خانه تا محل کار شمار زیادی از شهروندان عزیز را مشاهده میکنم که از جریمه شدن میترسند ولی به رغم ترس از جریمه استفاده از خودرو شخصی را به استفاده از حمل و نقل عمومی مانند اتوبوس و مترو ترجیح میدهند. این شهروندان عزیز اما برای جریمه نشدن راه حلی پیدا کرده اند. حتما میخواهید بگویید پلاک خودروی خود را مخدوش یا پنهان میکنند. درست حدس نزدید. این عزیزان پلاک خودروی خود را مخدوش یا پنهان نمیکنند بلکه راه حل دیگری یافته اند که بسیار ساده و قانونی قانونی میباشد و آن سحرخیزی است. به قول معروف سحرخیز باش تا کامروا باشی. بله درست گفتم این عزیزان سحرخیز شدهاند تا پیش از شروع زمان طرح ترافیک به محل کار یا درس خود برسند. این زود رسیدن چند مزیت دارد که عبارتند از:
– دیگر جریمه نمیشوند.
– مشکلی برای پیدا کردن محل پارک برای خودروی خود ندارند.
– به جای تحمل فشار ایجاد شده در اثر ازدحام زیاد در اتوبوس و مترو به راحتی و بدون دغدغه خاطر از خودروی خود استفاده میکنند.
اما یک مشکل وجود دارد و آن این است که حداقل یک ساعت یا بیشتر به زمان شروع کار این عزیزان باقی مانده است. اما برای این عزیزان مشکل معنا ندارد. زیرا یا راهی خواهند یافت و یا راهی خواهند ساخت. بله شهروندان سحرخیز ما راهی یافتهاند که بسیار ساده است. در خودروی خود منتظر مینشینند تا زمان شروع کارشان فرا برسد. حالا برای این که حوصلهشان سر نرود و خسته نشوند یا این زمان باقی مانده را می خوابند و یا مطالعه میکنند.
اما باز یک مشکل وجود دارد و آن سرمای هواست. برای غلبه بر سرما هم راه حل ساده روشن نگه داشتن خودرو است. حال روشن ماندن خودرو همان و افزایش آلودگی هوا در این وانفسای وارونگی هوا همان. این جاست که که دیگر راه حلی وجود ندارد. زیرا راه حل اصلی که همان استفاده نکردن از خودروهای شخصی است توسط این عزیزان نادیده گرفته میشود. این عزیزان که شاید مسیر خانه تا محل کارشان با خودرو به سی دقیقه هم نرسد یک ساعت یا بیشتر خودروی شخصی خود را به صورت درجا روشن نگه میدارند و با این کار، هم به جان خود آسیب میرسانند و هم به مال خود ضرر. هم هوا را آلوده میکنند و هم با مصرف بی رویه بنزین بخشی از سرمایه خود را دود میکنند و با دامن زدن به آلودگی بیشتر هوای شهرمان، مدیون حق الناس میشوند.
این شهروندان حتما عزیزانی دارند که آن ها را بی نهایت دوست میدارند و حاضرند تمام هستی خود را بدهند تا عزیزانشان را حتی یک لحظه بر بستر بیماری نبینند. حال اگر خدایی ناکرده (تاکید میکنم خدایی ناکرده) برای این شهروندان و یا بستگانشان بیماری سختی پیش آمد آیا نباید بخشی از علت را در خود جستجو کنند و یاد این شعر پر معنای ناصر خسرو بیفتند که فرمود:
چون نیک نظر کرد پر خویش در آن دید
گفتا ز چه نالیم که از ماست که بر ماست