آوای مرز / محمد هادیفر : انتخابات ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ آذربایجان غربی بهویژه حوزه شهرستانهای ارومیه و ماکو از دیدگاههای مختلفی قابل تحلیل و بررسی است.
یکی از این ابعاد نتایج انتخابات است. انتخاب دو نماینده کُرد از سه نماینده حوزه انتخابیه ارومیه و انتخاب نماینده ماکو چالدران از هموطنان کُرد شگفتیساز انتخابات این استان بود. در نگاه اول اینکه گروهی از هموطنان به دلایلی برخلاف دورههای گذشته به انتخابات اسفند ۱۴۰۲ اقبال نشان ندادند؛ هرچند برآورد دقیقی از میزان مشارکت هموطنان آذری و کُرد در دسترس نیست؛ اما با توجه به شواهد به نظر میرسد گروهی از هموطنان کُرد با وجود نامهربانیهای بیرونی و کم لطفی های داخلی با صندوق انتخابات مهربانانه برخورد کردند و برای اولین بار در تاریخ انتخابات استان باب جدیدی از مشارکت سیاسی خود را در سطح استانی گشودند و از مجموع ۱۲ نماینده استان که چندین رئیس فراکسیون مجلس و مدعیان بزرگ نمایندگی در بین آنها بود،
هفت نفر برادران و خواهران کُرد به مجلس راه یافتند. در نگاه جزئی میتوان گفت کُردهای شمال استان که در صبوری و متانت شهره هستند و از سوی برخی جریانات قوم گرای تجزیهطلب به نرمش در برابر قدرت در داخل ایران متهم بودند، اینک با رویکرد به درون قدرت، طعم مشارکت را چشیده و قواعد بازی سیاسی را با شیوههای دموکراتیک تغییر دادند و از گوشه عزلت برون آمده و به کنشگری فعال؛ آن هم در چارچوب قانون در عرصه سیاسی استان روی آوردهاند. برخلاف آنچه اغلب این رویکرد را به تعلقات قومی نسبت میدهند، رأی آوران و رأی دهندگان با چنین دیدگاهی به عرصه انتخابات وارد نشدند؛ بلکه به صورت عمومی با مشارکتی عمومی و به دور از تعلقات سیاسی و تنها با استفاده از ظرفیت حقوق شهروندی و سازوکارهای قانونی برای رسیدن به مطالبات خود مشارکت کردند و تشخیص دادند که توفیقات سیاسی در سایه مشارکت در انتخابات و توجه به ساختارهای درونی میسر میشود.
در جامعهشناختی کُردهای شمال استان آذربایجان غربی میتوان گفت مردمانی سختکوش و صبور بوده و با وجود آفتهای عدیده سیاسی این منطقه از دیرباز تاکنون برادرانه در کنار جمعیت آذری به زیست مسالمتآمیز ادامه دادهاند و این همزیستی تا جایی هست که کمتر کُردی در این منطقه وجود دارد که به زبان آذری هم مسلط نباشد.
به طوری که میتوان گفت زبان «آذری» زبان دوم کُردهای این منطقه محسوب میشود. این جمعیت با همه محرومیتهای عارضی که داشتند، همواره در کنار هموطنان آذری خود و به شیوه متمدنانه و برادرانه زندگی کرده و مناسبات عمیقی میان آذریها و کُردها ازجمله ازدواجها و خویشاوندی های عمیقی نیز شکل گرفته است. همزیستی طولانی و چند هزار ساله موجب شده تا روز به روز این پیوندها عمیقتر شود.
تحول انتخاباتی رویداده علاوه بر پیامدهای سیاسی بازخوردهای اجتماعی زیادی را به دنبال داشته است؛ ازجمله باورمندی به ساختارهای اندیشه سیاسی حاکمیت و التزام حاکمیت بر برادری و برابری همه ایرانیان فارغ از هر مذهب و زبانی، یکی از نتایج چنین رویکردی است.
یکی از پیامهای منطقهای این تحول حضور سیاسی پررنگتر کُردها در بدنه حاکمیت و رقابت سیاسی در کشور است که از مظاهر و نمادهای مشارکت ملی به شمار میآید. پیامی که شاید کشورهای پیرامون استان واقعیتر از داخل کشور آن را تحلیل کنند و آن اینکه جمعیت کُردی استان بهویژه مرکز این استان سهم دیگران نیستند؛ بلکه سهیم در ایران هستند، به گونهای که حتی در شرایط ویژهای که کشور با آن روبهرو است، با مشارکت در انتخابات مسیر و مسلک سیاسی خود را برای نمایش اعتماد به صندوق رأی و مشارکت سیاسی قانونی نمایش دادند.
بایستگیهایی که میتواند این تحول را در زمینه امنیت ملی تعریف کند، افزایش روح همبستگی و پیوستگی منافع همه ساکنان آذربایجان غربی فارغ از تفاوتهای زبانی و مذهبی و بر مبنای حقوق شهروندی با چشمانداز همافزایی در توسعه پایدار ازجمله پیامدهای تحلیلی این اتفاق سیاسی است.
افزون بر شهروندان محترم آذری، نخبگان آذری نیز با وسع نگاه ملی که دارند، این را که چند نفر از انتخابشدگان از میان هماستانیهای کُرد هستند، به کنش قومی تعبیر نمیکنند؛ بلکه آن را تجربهای تازه در راستای تقویت صلح و همزیستی مبتنی بر قانون میدانند. این رویه سیاسی در صحنه سیاسی بسیاری از مناطق کشور طریقهای متداول است؛ حتی در کانتکس جریانات سیاسی اصلاحات و اصولگرایی هم نمیگنجد؛ بلکه رقابتی در میدان حاکمیت ملی و نگرش ملیاندیشی و مصالح ملی تحلیل میشود.
کسانی که با مشارکت این جمعیت، نامهربانه برخورد کرده و اقبال مردم به انتخابات را با القابی زننده مینواختند، پس از انتخابات با این پیروزی منافقانه برخورد کردند و نشاط سیاسی جمعیتی انبوه را بر تعصبهای قومی حمل کردند و در تلاش ایجاد دوگانه آذری – کُرد بودند که خوشبختانه انتشار پیام نامزدهای پیروز انتخابات آب سردی بر این بازی ریخت و نشان داد منتخبان مردم از همان ابتدای کار با هوشیاری و در نظر گرفتن قانون و مصالح ملی و منافع ملی و نیز مصلحت استان در مقابل هر نوع تنش و دوقطبیکردن استان ایستادهاند و خود را نماینده همه شهروندان ایران ازجمله همه اهالی استان آذربایجان غربی میدانند. همچنان که باید گفت نتایج آرا در چارچوب قدرت جمهوری اسلامی بوده و استنباط مناقشه قومی از آن، جفا در حق همه شهروندان در استان است.
به ویژه آنکه برخی گزارشهای میدانی حاکی از آن است که به دلیل مناسبات اجتماعی درهمتنیده درون استان گروهی از هموطنان کُرد به نامزدهای آذریزبان و گروهی از شهروندان آذری نیز به نامزدهای کُرد رأی دادند؛ یعنی رأیدادن قومی نبوده و نخواهد بود و تجربهای که پیشازاین نیز بارها سابقه داشته و انشاءالله همچنان ادامه خواهد داشت.
در نهایت نباید جانب انصاف را در نظر نگرفت که مسئولان استان که عمدتا از برادران آذری هستند، با دوراندیشی و مصلحتاندیشی ملی و با توجه به سلامت فرایند انتخابات در ارومیه و ماکو با بلندنظری نتایج انتخابات را اعلام کردند و برخورد منصفانه مدیران استان با رأی مردم گواهی بزنگاه متوازن قدرت به مشارکت سیاسی همه هموطنان ازجمله کُردها و آذریها در امور اساسی کشور بوده که انکارناپذیر است.
مشارکتکنندگان در انتخابات در استان نیز با این پیروزی به یک خودباوری در داخل نظام جمهوری اسلامی رسیدهاند و به نظر نمیرسد این دستاورد را دستمایه تنشهای قومی تلقی کنند؛ زیرا این رویکرد ملی مرهون اندیشه حکومتی است که رأی و صیانت از آن را از مصادیق حقوق مردم به حساب میآورد که همواره مورد تأکید رهبری معظم انقلاب و همه نیروهای ملی بوده و گامی اساسی در راستای افزایش اعتماد عمومی در مسیر تقویت جایگاه صندوق رأی خواهد بود.
دوباره تأکید میشود که بر اساس بررسیهای میدانی باید دانسته شود این رأی تقابلی نبود؛ بلکه رأی تعاملی بوده که با توجه به سابقه مناسبات اجتماعی درون استان میتوان از آن به عنوان رأی تقاربی نام برد. چهبسا این تقارب موجب شود کنشگران سیاسی اقوام و مذاهب در انتخابات محلی به فهرست مشترک برسند که این اوج بلوغ سیاسی هموطنان و نخبگان ساکن استان را میرساند.
امید است که منتخبان ملت و مسئولان دست در دست هم برای توسعه هرچه بیشتر استان بر تلاشهای خود بیفزایند.
*منبع: روزنامه شرق