آوای مرز : سال گذشته برای جلوگیری از نابودی جنگل طرحی با عنوان تنفس جنگل برای بررسی در مجلس شورای اسلامی آماده شده بود تا براساس آن برای مدت ۱۰ سال بریدن درختان جنگلی متوقف شود. اما شنیدهایم متنفذانی در استانهای گلستان، مازندران و گیلان که در راه اندازی کارخانه های چوب بری و تجارت صنایع چوب سرمایهگذاری کردهاند مانع بررسی این طرح در مجلس شدند.
روزنامه ایران در یادداشتی به قلم محمد بلوری روزنامهنگار، نوشته است: سیل بنیان کن و فاجعه بار بیسابقهای که در گسترهای از شرق تا غرب کشورمان چند صد شهر و هزاران روستا را در کام خود فرو کشید به عنوان یک مصیبت ملی به ما چه آموخت و با توجه به دستاورد تجربههای حاصل از بلایای طبیعی گذشته آیا توانستهایم در سیل اخیر با رفع اشتباه های گذشته و برنامهریزی صحیح در جلوگیری از ویرانیهای بیشتر و کمکرسانی مؤثرتر به سیل زدگان موفق باشیم؟ ولی متأسفانه عملکرد سازمانهای مختلف نشان میدهد با همه تلاشهای مردمی در مقابله با سیل و نجات انسان ها و بالاخره در جلوگیری از ویرانی شهرها و روستاها موفق عمل نکردهایم و به طور کلی تجربههای گذشته به کار نیامده و به فکر جبران اشتباه ها در کاهش تلفات و خرابیها نیفتادهایم.
سیل ویرانگر چند ساله استان گلستان را در نظر بیاوریم که هر سال با شروع فصل بارندگی در سراشیب لخت جنگل که درختان تناورش در تجارت چوب به کارخانههای چوب بری انتقال مییابد جاری میشود و با ویرانی خانهها در شهر و روستاها فاجعه به بار میآورد و با آنکه در روزنامهها مدام از خطر جنگل زدایی مینویسیم، اما با ادامه تجارت چوب توسط خانوادههای متنفذ هر سال تا بلندترین ارتفاع کوهستان در گیلان و مازندران درختان تناور با نیش اره برقی بر زمین میافتند و به جایش با صدور جواز ساخت مسکن توسط افراد خاص و متنفذ خانهسازی تا بلندترین مناطق جنگلی گسترش پیدا میکند.
سال گذشته برای جلوگیری از نابودی جنگل طرحی با عنوان تنفس جنگل برای بررسی در مجلس شورای اسلامی آماده شده بود تا براساس آن برای مدت ۱۰ سال بریدن درختان جنگلی متوقف شود. اما شنیدهایم متنفذانی در استانهای گلستان، مازندران و گیلان که در راه اندازی کارخانه های چوب بری و تجارت صنایع چوب سرمایهگذاری کردهاند مانع بررسی این طرح در مجلس شدند.
در حالی که دولت و مجلسیان باید در این باره اقدام کنند و راه نجات جنگل را هموار سازند. سیلی که امروزه گرفتار عوارض مصیبت بار آن هستیم با گستردهترین ویرانی در شهرها و روستاها سبب از بین رفتن میلیونها هکتار باغ ها و زمینهای کشاورزی شده که دولت مشکل بتواند از پس ترمیم این خرابیها برآید ولی اگر مسیلها را با سوءاستفادههای ناشی از موقعیتها نابود نمیکردند و جنگلها برای تجارت چوب و خانهسازی از بین نمیرفت و خلاصه اینکه اگر سیل بندهایی مقاوم ساخته میشد و اگر با تجهیزات لازم با نیروهای کارآزموده به مقابله با سیل میرفتیم میتوانستیم از مصائب فاجعهآمیز این سیل بنیان کن کم کنیم و از عهده خسارات آن برآییم. در حالی که گمان نمیرود دولت حتی با استفاده از صندوق ذخیره ارزی بتواند خسارتهای چند هزار میلیاردی ناشی از سیل را که کشور و مردم متحمل شدهاند جبران کند.
بدیهی است نحوه مقابله با سیل برای کاهش خسارات و نجات انسانهایی که بر بام خانههای سیلاب زده گرفتار ماندهاند با نحوه یاریرسانی به خانوادههای زلزله زده متفاوت است.
با وقوع زلزله امدادگران با وجود همه خرابیها میتوانند از راههای زمینی برای نجات زلزله زدگان اقدام کنند اما برای کمک به محاصره شدگان در سیلاب باید از قایقهای مجهز به وسایل نجات استفاده کرد یا با هواپیما برای آنهایی که بر بام خانههای غرق در سیلاب دقایق مرگباری را میگذرانند آذوقه و پوشاک فرو ریخت و سپس تلاش کرد با فرستادن تجهیزاتی از هوا این محاصره شدگان در سیلاب را بالا کشید در حالی که شاهد بودهایم سیل زدگانی در شهرستان پلدختر شبها و روزهایی گرسنه و بدون بالاپوش بر بام خانههایی که تا زیر سقف در سیلاب فرو رفته بودند رو به آسمان دست به دعا داشتند تا هلیکوپتری از راه برسد و امدادگران نجات شان بدهند.