آوای مرز : سهم عوامل طبیعی در خشک شدن دریاچه ارومیه ۳۱ درصد و سهم عوامل انسانی ۶۹ درصد است که شامل توسعه کشاورزی و احداث سدها و افزایش برداشت از منابع آب زیرزمینی میشود و امروز دریاچه ارومیه با ما سخن میگوید و با خشک شدن خود فریاد میزند که اگر این دریاچه شور خشک شود، جبران خسارات مربوط به ریزگردهای نمکی که از بستر آن به هوا بر میخیزند، بسیار سختتر و سنگینتر از تأمین آب مورد نیاز دریاچه خواهد بود.
به گزارش ایسنا، در روزگار خوشی دریاچه ارومیه، عنوان ششمین دریاچه آب شور جهان، بزرگترین دریاچه آب شور خاورمیانه و بزرگترین دریاچه ایران را با خود یدک میکشید و یکی از جاذبههای طبیعی کشور به شمار میرفت. این دریاچه با داشتن بیش از یکصد جزیره کوچک صخرهای محل توقف پرندگان مهاجر از جمله فلامینگو، پلیکان، کفچهنوک، اکراس، لکلک، اردک پیسه، نوکخنجری٬ چوبپا و مرغ نوروزی بود و سالانه صدها گردشگر را به خود جلب میکرد.
حوضه آبریز دریاچه ارومیه، ۵۱٬۸۷۶ کیلومتر است و “زرینهرود”، “سیمینه رود” و “آجی چای” (تلخهرود) ورودیهای اصلی آب به دریاچه ارومیه است. این حوضه با داشتن دشتهایی مانند دشت ارومیه، تبریز، آذرشهر، بوکان، بناب، میاندوآب، مهاباد، نقده، سلماس، پیرانشهر و اشنویه، یکی از کانونهای ارزشمند فعالیت کشاورزی و دامداری در ایران بهشمار میرود.
اما اکنون دریاچه ارومیه روزگار ناخوشی را سپری میکند و نفسهایش به شماره افتاده است، چون ما افراط در برداشت از آبخوانهای حوضه داشتیم! البته دستکاری ما در طبیعت دریاچه، سوء مدیریت، برداشت بی رویه آبهای زیرزمینی و کشاورزی غیر علمی و آببر در این بیحالی بیتاثیر نبوده است.
مهندس علی حاجی مرادی، کارشناس ارشد حوزه آب دانشگاه صنعتی شریف و مسئول واحد فنی ستاد احیای دریاچه ارومیه معتقد است سهم عوامل طبیعی در خشک شدن دریاچه ارومیه ۳۱ درصد است که شامل کاهش ۱۸ درصدی بارش و افزایش ۱.۵ درجهای دما در دو دهه اخیر نسبت به دوره بلند مدت است و سهم عوامل انسانی ۶۹ درصد است که شامل توسعه کشاورزی و احداث سدها و افزایش برداشت از منابع آب زیر زمینی میشود.
وی چنین ادامه میدهد: بر اساس شاخص تنش آبی (نسبت کل مصارف آب به منابع آب تجدیدپذیر)، مصرف کمتر از ۲۰ درصد منابع آبی، “مصرف ایمن” و مصرف ۲۰ تا ۴۰ درصد منابع به عنوان مصرف “قابل قبول” تعریف میشود و در صورتی که میزان مصرف بیش از ۴۰ درصد از منابع آبی باشد، مصرف “بسیار پرخطر” خواهد بود. این در حالی است که کل پتانسیل آب تجدیدپذیر این حوضه ۷۱۳۶ میلیون متر مکعب و کل مصرف منابع آبی این حوضه آبریز ۵۲۸۹ میلیون متر مکعب برآورد شده است.
این محقق حوزه آب دانشگاه شریف، میزان مصارف آب حوضه آبریز ارومیه برای بخش کشاورزی را ۴۶۹۹ میلیون متر مکعب و مصارف شرب، بهداشت و صنعت این حوضه را ۵۸۸ میلیون متر مکعب عنوان کرد و گفت: بر اساس برآوردها کل مصرف منابع آب حوضه آبریز دریاچه ارومیه در سال ۹۳ حدود ۷۴ درصد از کل پتانسیل آب تجدیدپذیر این حوضه بوده است.
وی به روند توسعه کشاورزی در سطح حوزه آبخیز دریاچه ارومیه در بین سالهای ۷۳ تا ۹۹ اشاره کرده و یادآور میشود: غلات (گندم و جو)، نباتات علوفهای (یونجه و ذرت)، حبوبات، دانههای روغنی، چغندرقند، جالیزی (سبزی و پیاز)، سیب زمینی و باغات از جمله فعالیتهای کشاورزی در حوضه دریاچه ارومیه بوده است که بیشترین میزان مصرف آب در بخش نباتات علوفهای، چغندر قند و باغات بوده است.
روند خشک شدن ارومیه
تراز ارومیه در سال ۱۳۷۴ به ۱۲۷۸.۵ متر و در سال ۸۴ به ۱۲۷۴ متر رسید و این میزان در سال ۹۴ به ۱۲۷۱ متر اعلام شد که نسبت به آبان سال ۱۳۹۳، حدود ۴۰ سانتیمتر کاهش نشان میداد و شرایط کنونی این دریاچه به گونهای پیش رفته است که نسبت به نابودی دریاچه ارومیه ابراز نگرانی شده، به گونهای که دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه اعلام کرد خشک شدن این دریاچه نابودی آذربایجان را به دنبال دارد.
تغییرات افت تراز آب دریاچه ارومیه از سال ۹۳ تا ۹۹ در پی اقدامات ستاد احیای این دریاچه و مصوبات دولت کاهش یافت، ولی به گفته کارشناسان بنا به دلایل متعدد، میزان افت تراز آب این دریاچه در حال حاضر از الگوهای سال ۸۳ تبعیت میکند و شاهد کاهش تراز آب هستیم.
خشکسالی، احداث بزرگراه بر روی دریاچه و استفاده بیرویه از منابع آب حوضه آبریز دریاچه و همچنین بارش کم برف و باران در سالهای اخیر از دلایل خشک شدن این دریاچه ذکر شده است، ولی نتایج تحقیقی توسط چند تن از محققان در آمریکای شمالی نشان میدهد خشکسالی تنها باعث کاهش ۵ درصدی بارش در حوضه آبریز دریاچه شده و عوامل انسانی چون اجرای پروژههای جاهطلبانه توسعه اقتصادی-آبی به همراه ساخت بزرگراه ۱۵ کیلومتری بر روی دریاچه موجب شده که وضعیت دریاچه ارومیه بحرانی شود.
گزارش منتشر شده از غلامرضا کریمزاده، عضو کمیته مدیریت بحران سازمان نقشهبرداری کشور، نیز نشان میدهد که تراز این دریاچه در ابتدای دهە ۷۰ به میزان قابل توجهی افزایش یافت، به طوری که در سال ۱۳۷۴ تراز دریاچه به ۱۲۷۸.۵ متر رسید. اما پس از آن، تراز این دریاچه بنا به دلایل مختلف از جمله کاهش بارندگی و میزان آبهای ورودی به تدریج و به آرامی رو به کاهش گذاشت و طی مدت ۳ سال حدود یک متر از تراز آن کاسته شد. از سال ۱۳۷۷ روند کاهش آب این دریاچه با سرعت و شتاب بیشتری ادامه یافت، به طوری که طی چهار سال متوالی ۳.۵ متر دیگر از تراز آب آن کم شد و تراز دریاچه در تابستان ۱۳۸۱ به مقدار ۱۲۷۴ متر رسید.
پس از آن، شیب کاهش تراز دریاچه ملایم و آرامتر شد و در سال ۱۳۹۴ تراز آب آن به ۱۲۷۱ متر یعنی ۷.۵ متر پایینتر از تراز سال ۱۳۷۴ رسید. این تراز تقریباً تا پایان سال ۱۳۹۷ حفظ شد.
خشک شدن بخشهای وسیعی از دریاچه ارومیه بهویژه بخش جنوبی آن در تصاویر ماهوارهای اخذ شده مربوط به سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۸ به وضوح نمایان است. اما از اسفند ماه ۱۳۹۷ و همچنین بهار ۱۳۹۸ به دلیل افزایش بارندگی و آبهای ورودی به دریاچه، تراز دریاچه ارومیه با سرعت بالایی افزایش یافت و در خرداد ماه از تراز ۱۲۷۲ متر عبور کرد. این تراز با حدود ۱۰ سانتیمتر کاهش تقریباً تا پایان بهار ۱۳۹۹ حفظ شد اما به دلیل کاهش نزولات جوی و افزایش تبخیر بار دیگر سیر نزولی گرفت و در انتهای تابستان ۱۳۹۹ به مقدار ۱۲۷۱.۵ متر رسید.
به عبارت دیگر با کاهش بارشها و عدم تأمین حقآبهها، دریاچه به نقطه اول خود برگشت.
تراز دریاچه ارومیه در شهریورماه سال جاری نسبت به مدت مشابه در سال گذشته ۴۹ سانتیمتر کاهش داشته و با میانگین بلند مدت نیز ۴.۳۰ متر فاصله دارد. همچنین بر اساس آمارها حجم آبی آن نیز نسبت به مدت مشابه سال گذشته با ۱.۴۵ میلیارد متر مکعب کاهش به ۱.۴۱ میلیارد متر مکعب رسیده است.
بر اساس آمارهای اعلام شده از سوی مسؤولان، در بیش از ۲ دهه گذشته هر سال به طور متوسط ۴۰ سانتیمتر از ارتفاع دریاچه ارومیه کاسته شده و ۹۵ درصد آب این دریاچه خشک شده است.
علاج بخشی ارومیه
در حال حاضر سطح تراز آب دریاچه ارومیه به اندازهای کاهش یافته است که کفه نمکی آن آشکار شده و به کانون ریزگردهای نمکی و رسوبی تبدیل شده است و این چنین است که “دریاچه ارومیه” با ما حرف میزند که نتیجه هر آنچه که کردهایم، امروز دریافت میکنیم. او به ما میگوید که اگر این دریاچه شور خشک شود، جبران خسارات مربوط به ریزگردهای نمکی که از بستر آن به هوا بر میخیزند، بسیار سختتر و سنگینتر از تأمین آب مورد نیاز دریاچه خواهد بود.
به اعتقاد محققان زمینشناسی دریایی تنها راه علاج و درمان این دریاچه اعتماد به محققان و دانشمندان این حوزه و اجرای طرحهای فناورانه است. آنها بر این باورند که عمق دریاچه ارومیه با رسوبات نمکی پر شده است و برای نجات آنها باید نیاز آبی آن تامین شود که با توجه به شرایط خشکسالی کشور، امکان این امر محال به نظر میرسد؛ از این رو آنها پیشنهاد میدهند که قبل از هر اقدامی باید به حفظ وضع موجود دریاچه همت گمارده شود.
آنها گام بعد را تدوین سناریوهای مختلف برای هر یک از شرایط دریاچه (شرایط بارشهای زیاد و خشکسالی) میدانند تا این سناریوها، نقشه راه پیش روی مسؤولان برای حفظ وضع موجود دریاچه باشند.