آوای مرز : در آذربایجان غربی بیش از ۷۲ هزار نفر در حوزه فرش دستبافت مشغول هستند اما هنوز، بیش از ۵٣ هزار نفر از آنها از خدمات بیمه بی بهره مانده اند. کرونا و مشکلات انبوه، کارگاه های قالیبافی را تعطیل کرده و به تعدیل نیرو کشانده است. هر چند رییس سازمان صمت استان از ابلاغ تسهیلات برای توسعه و تجهیزات کاراگاههای قالیبافی و قالیبافان خبر می دهد اما تا ابلاغ و اجرا، بافندگان هزاران رج حسرت به دار قالی زده اند و نقش نا امیدی را ترسیم کرده اند!
به گزارش خبرنگار کردپرس، وارد کارگاه که می شوی، بوی نخ و پشم اولین چیزی است که مشامت می خورد، دیوارهای سفید در تضاد با صدها رشته نخ رنگی که از دارهای قالی رو به پایین آویزان شده اند، حس خوبی در تو ایجاد می کند. صدای تق تق زدن گره های رنگی بر دار سفید قالی فضای ساکت کارگاه را آهنگین کرده است.
پشت هر دار قالی چند زن نشسته اند و رج می زنند، سرعت دست و مهارت یکی از آنها خیره کننده است، قلاب را ماهرانه در دست راستش نگه داشته و حرکت می دهد. قلاب با هر گره، چپ و راست می شود و پس از گره زدن، انتها نخ بریده می شود. همه این حرکت ها، آنقدر سریع اتفاق می افتد که جزئیات بیشتر را نمی توانی ببینی.
تند و تند نخ های رنگی دستانش را عوض می کند و صدای تق تقِ گره زدن و بریدن ها موزون می شود. گاهی زیر لب می گوید؛ «آبی لاجوردی، کرم، نیلی،…». حین گره زدنهای ماهرانه، یک چشمش هم به نقشه فرش است و ترتیب رنگ ها را برای بقیه زنان می خواند.
رج که به انتها می رسد، پود را می کشند و صدای دفتین یا دستوک، آهنگ بافت را گوشنواز تر می کند، دفه ها در دستها بالا و پایین می شوند و این پود است که به خورد چله فرش می رود. حالا نوبت پود نازک است که از لای چله های فرش رد شود و این کار مهارت زیادی می خواهد و معمولا خود استادکار فرش آن را انجام می دهد. پس از اتمام پودکشی دوباره گره زدن ها شروع می شود و از نو طبق نقشه، گره ها، طرح و نقش می شوند و ترنج و گل و قلاب و ریز ماهی و … پیدا می شوند.
کرونا که آمد همه این بازی رنگ ها و آوازها موزون به پستوی خانه ها منتقل شد و درِ کارگاهای قالیبافی هم بسته شد. دیگر از کارگاه صدای تق تقِ گره زدن و دفه کوبیدن به چله فرش نمی آید.
آذربایجان غربی استانی با دو عنوان ثبت جهانی فرش
آذربایجان غربی یکی از استان های فعال ایران در زمینه تولید فرش است و سالانه ۲۹۰ هزار متر مربع فرش دستباف در این استان تولید و روانه بازار هدف میشود.
فرشهای “ریزماهی” خوی در سال ۱۳۹۲ و فرش “افشار” تکاب در سال ۱۴۰۰ ثبت جهانی شدند که این مهم جایگاه این استان در صنعت فرش کشور را نشان میدهد. در کنار این دو شهرستان، فرشبافی در سایر شهرستانهای بوکان، شاهیندژ، میاندوآب، مهاباد و ارومیه نیز رواج دارد.
استان با داشتن ۲۲۴ واحد کارگاه تولید فرش دستباف و کارگاههای خانگی ۷۲ هزار نفر فعال در حوزه فرش دارد و انواع فرشهای دستباف در طرحهای قبا، ماهی، نقشه، افشار و فرش تمام ابریشم توسط فعالان این بخش در استان تولید و روانه بازار میشود که از میان آنها، طرح های “ریز ماهی” و “افشار” در بازارهای داخلی و جهانی از متقاضیان زیادی برخوردار است.
سالانه بیش از ۶۰ هزار متر مربع فرش با نقش ریزماهی خوی که برند تجاری جهانی محسوب میشود و قدمتی هزارساله دارد، تولید و عرضه میشود و بخشی هم در حوزه صادرات قرار می گیرد.
این استان با وجود ظرفیت های معرفی شده قابلیت راهاندازی موزه فرش و مکانی برای نگهداری فرشهای قدیمی را دارد مکانی برای ترویج و توسعه این هنر در استان شود. همچنین با راهاندازی این موزه در استان بهتدریج سرمایهگذاری در مشاغل وابسته به فرشباشی هم در استان رونق خواهد یافت و از نظر اقتصادی نیز این موضوع به نفع آذربایجان غربی است.اما این همه ماجرا نیست!
کوه انبوه مشکلات پشت پرده صنعت فرش دستباف
پشت پرده تولید سالانه، ثبت برندهای جهانی و صادرات، انبوهی از مشکلات قد علم کرده که صنعت فرشبافی را اگر بتوان با وجود این مشکلات نام صنعت را بر آن نهاد، تهدید می کند.
مشکلات افزایش قیمت مواد اولیه در بازارهای داخلی، نوسان نرخ ارز، نبود تسهیلات، افزایش کرایه کارگاه ها، عدم بازاریابی مناسب، شیوع کرونا و دستمزد پایین و مشکل بیمه قالیبافان به عنوان اساسی ترین مشکلات، رونق تولید این حوزه را کم رنگ ساخته است.
بیش از ۵٣ هزار قالیباف در آذربایجان غربی بیمه ندارند!
در استانی که بیش از ۷۲ هزار نفر در حوزه فرش دست بافت مشغول به فعالیت هستند، سال هاست آمار قالیبافان بیمه شده تغییر چندانی نکرده و هنوز هم بیش از ۵٣ هزار نفر از آنها از خدمات بیمه بی بهره مانده اند.
رییس سازمان صنعت، معدن و تجارت آذربایجانغربی می گوید: «حدود ۱۹ هزار نفر قالیباف در این استان از خدمات بیمه تامین اجتماعی و بیمه صندوق اجتماعی کشاورزی، روستایی و عشایری استفاده می کنند که ۱۲ هزار و ۶۹۹ نفر از آنها از مزایا و خدمات بیمه تأمین اجتماعی و حدود ۶ هزار نفر هم تحت پوشش خدمات بیمه صندوق اجتماعی کشاورزی، روستاییان و عشایر هستند».
به گفته غلامرضا بابایی؛ «در این استان علاوه بر تولید فرش دست بافت در کارگاه های خانگی ۲۲۷ کارگاه غیر متمرکز با مدیریت متمرکز و هفت مجتمع بزرگ قالیبافی نیز فعال هستند». اما این در حالی است؛ از تولید سالانه ۲۹۰ هزار متر مربع انواع فرش دست بافت که روانه بازارهای داخلی و خارجی می شود، دسترنج کمی نصیب قالیبافان می شود وتعداد زیادی از کارگاه های تولید کننده مجبور به تعدیل نیرو می شوند.
بیشتر بافندگان دستمزدشان را رج به رج یا به حسب گره ها می گیرند و این یعنی برای یک فرش دستباف تعداد رج ها و یا گره ها سهم قالیبافی می شود که زیبایی و هنر را با دستانش خلق کرده است و با این وضعیت، مشخص است که اگر کسی بخواهد انفرادی کار کند به غیر از صرف هزینه، سودی عایدش نمی شود. کارفرمایان هم از وضعیت موجود ناراضی اند و دیگر مثل سابق توان اشتغالزایی را ندارند.
عدم تطابق هزینه های تولید و قیمت نهایی/ وام با سودهای کلان دردی دوا نمی کند!
یکی از فعالان حوزه فرش در مهاباد با اشاره به مشکلات این صنعت به خبرنگار کردپرس می گوید: افزایش چند برابری قیمت مواد اولیه سرسام آور است، هزینه های تولید و قیمت نهایی باهم مطابقت ندارند. کلافی که سال ٩۵ با هشت هزار تومان خریداری می کردیم، امسال به هشتاد هزار تومان رسیده که با این احتساب قیمت نهایی یک رومیزی گلیم بافت ٧٠٠ هزار تومان می شود. چه کسی حاضر است به خاطر یک رومیزی این مقدار هزینه کند؟!
او با انتقاد از عدم حمایت مسئولان از هنرمندان صنایع دستی در دوران کرونا ادامه می دهد: متاسفانه کمترین حمایتی از هنرمندان در دوران کرونا نشده است و مسئولان هم اعطای وام با سودهای کلان را حمایت از هنرمند تلقی می کنند! وام های ١٢ درصد و ١٨ درصد با سقف ۴٠ میلیون تومان برای راه اندازی کارگاره انفرادی که هیچکدام از هنرمندان توان بازپرداخت این میزان سود را ندارند، برخی ناچارا این وام ها را در این اوضاع اقتصادی دریافت کرده اند تا شاید بتوانند کاری دست و پا کنند. اما قطعا نمی دانند فردای بازپرداخت آن چکار باید بکنند؟! وام های اینچنینی در بانک ها هم موجود است و این حمایت از هنرمند نیست!
بیشتر هنرمندان قالیباف به شغل دوم روی آورده اند
این استادکارقالیباف اضافه می کند: در این وضعیت اغلب هنرمندان قالیباف و گلیم باف به شغل دوم روی آورده اند و دیگر این شغل نمی تواند کفاف معیشت آنها را در این وضعیت کرونا زده بدهد. هزینه های کرایه کارگاه، خرید مواد اولیه، هزینه های جاری و … وضعیتی را شکل داده که شمار کسانی که در کارگاه های صنایع دستی همچون قالیبافی و گلیم بافی کار می کردند به کمتر از نصف برسد. کارفرمایان دیگر توان پرداخت دستمزد هنرجویان و هنرمندان شاغل را هم ندارند. دوره های آموزشی هم معلق مانده است.
او با بیان اینکه به دلیل شیوع کرونا کار در کارگاه متوقف شده است، می گوید: همه بافندگان در منزل امکان تهیه دارقالی را ندارند و به دلیل سر و صدای کار بافندگی هم نمی توانند در منازل آپارتمانی کار کنند و کرونا این گونه به کاهش تولیدات قالیبافی منجر شده است.
ضربه کرونا به تولید و فروش فرش و گلیم
این فعال حوزه قالیبافی و گلیم بافی تاکید می کند: طی دو سال اخیر، کرونا واقعا ضربه بزرگی به فروش تولیدات هنری وارد کرد و خبری هم از حمایت مسئولان نیست.
او می گوید: امسال به دلیل شیوع کرونا خبری از نمایشگاه های صنایع دستی نبود و هنرمندان نتوانستند آثار خود را به فروش برسانند تا قبل از کرونا در ایام عید نوروز نمایشگاه های صنایع دستی بر پا می شد و فروش روزانه قابل توجهی عاید هنرمندان صنایع دستی به ویژه گلیم بافان و قالیبافان می شد اما در در دو سال اخیر نبود این نمایشگاه ها ضربه بزرگی به فروش محصولات هنری زده است.
هنرمند مهابادی ادامه می دهد: هر چند سال گذشته با وجود کرونا به صورت محدود نمایشگاهی در تهران برگزار شد اما دیگر امتیاز رایگان غرفه ها، ایاب و ذهاب و خورد و خوراک به هنرمندان تعلق نمی گیرد و با توجه به کاهش استقبال مردم در شرایط شیوع کرونا میزان فروش بسیار پایین آمده است و در نهایت تنها هزینه های جانبی شرکت در نمایشگاه، حمل و نقل محصولات هنری و کرایه ٢ تا ۴ میلیونی غرفه عاید هنرمندان می شود.
او می گوید: اگر نمایشگاه ها دوباره راه اندازی شوند، تسهیلات با بازپرداخت مناسب در اختیار هنرمندان گمنامی که تازه آغاز به کار کرده اند قرار بگیرد قطعا ضمن اشتغالزایی، زمینه های تولید بالا خواهد رفت ورونق به این عرصه هنری هم باز می گردد.
مشکلات بیمه قالیبافان همچنان باقی است
فعال حوزه فرش در خصوص بیمه بافندگان نیز می گوید: پرداخت بیمه همه هنرمندان هم برای کارفرمایان میسر نیست. بیمه عشایر و روستاییان هم دفترچه درمانی ندارد و بیشتر با هدف دریافت حقوق بازنشستگی ایجاد شده است. قالیبافان به حمایت های بیشتر دولت در زمینه بیمه نیاز دارند.
امروزه تولید و فروش انفرادی سود چندانی ندارد و همه درآمد آنها صرف هزینه های تولید می شود و جایی برای فروش ندارند و نمی توانند تولیدات خود را عرضه کنند. از سویی دیگر نمایشگاه دائمی صنایع دستی هم در شهر موجود نیست و سال ها است وعده راه اندازی آن را به ما داده اند. این هنرمندان به حمایت دولت نیاز دارند اما در وضعیت اقتصادی کنونی، نبود بیمه و … بسیاری از بافندگان از ادامه کار دست بر می دارند.
سال های بازنشستگی بدون پشتوانه قالیبافان
در این روزگار کرونا که کار در کارگاه های قالیبافی تعطیل شده، نبود بیمه و درآمد کافی قالیبافان را دلسرد کرده است. قالیبافانی که سالیان سال، گره ها زدند و پود ها کشیدند، اکنون نگران سال های بازنشستگی بدون پشتوانه شان هستند.
این مشکلات در حالیست که در صورت حمایت دولت از تولید کننده ایرانی، فرش های مرغوب می توانستند به عنوان کالایی گرانقدر جایگاه ویژه ایی در بازار صادرات غیرنفتی ایفا کنند، اما اگر بافندهای نباشد، فرشی هم تولید نمیشود که بتوان بازار داخل و خارج را با آن تأمین کرد.
سو استفاده ها از بیمه قالیبافی، در کشور کار را به جایی کشاند که سازمان تامین اجتماعی از سال ۹۳ به دلایلی اقدام به حذف بیمه بافندگان کرد و این مسائله طی سالهای اخیر به معضلی برای بافندگان فرش تبدیل شده و موجب از دست دادن بسیاری از بافندگان حرفهای و متعهد در استان شده است.
سازمان تامین اجتماعی حتی تاخیر یک روزه در پرداخت حق بیمه و یا عدم حضور فرد در بازدید سرزده را به عنوان دلایلی برای حذف بیمه بافندگان معرفی کرده است!
در شرایطی که بیشتر زنان در کنار کار خانهداری در مناطق شهری، روستایی و عشایری استان، دار قالی به پا کردهاند و به بافت فرش یا تابلو فرش، مشغول اند اما دارقالی و مواد اولیه از آنان نیست و این هنرمندان گمنام تنها دستمزد بافت را دریافت می کند که در مقایسه با قیمت تمام شده کالا بسیار بسیار ناچیز است. حالا حذف بیمه هم سرنوشت معیشتی این زنان نان آور و هنرمند را تهدید می کند و نبود تسهیلات هم کارفرمایان را از ادامه کار منصرف کرده است.
رییس سازمان صمت استان هم می گوید: «در سال جاری تسهیلات قابل توجهی برای توسعه و تجهیزات کاگاههای قالیبافی و قالیبافان در نظر گرفته شده است که در مرحله نهایی و ابلاغ است». تا ابلاغ و اجرا اما؛ بافندگان هزاران رج به دار قالی زده اند و نقش نا امیدی ترسیم کرده اند!
گزارش/ تانیا شعفی