آوای مرز : بهروز خان محمدی، باستانشناس ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی آذربایجان غربی در یادداشتی که در میراث آریا منتشر شده آورده: کوه «طرغه»، در جنوب استان آذربایجان غربی و در فاصله ۲۲ کیلومتری غرب-شمال غرب بوکان واقع شده است، این ناحیه به علت موقعیت جغرافیایی و کوهستانی خاص آن و همچنینی با توجه به موقعیت حساس ژئوپلیتیکی آن، در طی تاریخ همواره بستر حوادث تاریخی و سیاسی مهمی بوده است.
شواهد باستانشناسی حاکی از تاخت و تاز پیدرپی آشوریان و اورارتوها در طی هزاره اول قبل از میلاد در این ناحیه بوده است که مرکز قلمرو ماناییها محسوب میشود، چنین وضعیتی به ویژه در دوران اسلامی و در عصر مغولان و همچنین دوران صفویان نیز برقرار بوده است.
بنابراین مردم بومی با احداث قلاع مستحکمی همچون قلعه طرغه، در مقابل این تهاجمات، ایستادگی و از قلمرو و مردمان خود دفاع کردهاند.
کوه طرغه با ارتفاعی در حدود ۲۲۲۴ متر از سطح دریا و با مختصات ۱۶. ۳۳. ۳۶ عرض جغرافیایی و ۴۵.۵۷.۲۲ طول جغرافیایی، مرتفعترین کوه منطقه و به طور کلی جنوب استان به شمار میرود و در خط راس رشته کوههای زاگرس قرار دارد.
شواهد باستان شناختی در کوه طرغه
در سال ۱۳۷۶، صعود یک گروه کوهنوردی از بوکان به ارتفاعات کوه طرغه منجر به کشف کتیبهای به خط میخی اورارتویی شد، این هیئت کوهنوردی که برای ثبت صعود خود دوربین فیلمبرداری به همراه داشتند، به فیلمبرداری از این کتیبه پرداختند که انتشار آن در نهایت منجر به برش کتیبه از محل و به سرقت رفتن آن شد، متأسفانه، از متن دقیق کتیبه، موضوع، ابعاد و ویژگیهای آن اطلاعی در دست نیست.
استاد رسول بشاش کنزق به استناد آنچه از فیلمبرداری غیرحرفهای گروه کوهنوردی از کتیبه ترغه برداشت کرده، اطلاعات ارزشمندی را در اختیار قرار داد، وی آورده است: «متأسفانه، کتیبه از بین رفته است و امکان دارد که تحریر آشوری آن هم موجود باشد. تحریر اورارتویی کتیبه با نام خدای خالدی آغاز میشود و کتیبه مربوط است به ایشپوینی، پسر سارودوری که تاریخ وی حدودا به ۸۶۰ تا ۸۲۰ یعنی به قرن نهم قبل از میلاد برمیگردد».
کتیبه طرغه میتوانست آشکار سازد که ایشپوینی چرا و در پی کدام رویداد تاریخی چنین یادگاری را بر کوه طرغه حک کرده و یا مشخص سازد که فلان رویداد تاریخی در چه زمانی رخ داده است.(خان محمدی، ۱۳۹۴: ۳۸).
بر اساس مطالعات جدیدی که بر روی فیلم این کتیبه انجام گرفته، مشخص شد که کتیبه مذکور قدیمیترین متن اورارتویی موجود در استان آذربایجان غربی بوده و با توجه به نام اشپیونی و منوا(حاکمان اورارتویی) در آن، به قرن نهم قبل از میلاد تعلق دارد.
این کتیبه در ۶۰ تا ۸۰ تا سانتیمتر عرض داشته و شامل ۱۰ خط به زبان اورارتویی بوده است، با توجه به این که برداشت کتیبه تنها از طریق فیلم ناواضح آن صورت گرفته، کل کتیبه به درستی قابل قرائت نبوده و تنها بخشهایی از آن مشخص شده است، این کتیبه اولین سند تاریخی در ارتباط با قلعه طرغه است و انتهای کتیبه همانند بیشتر کتیبههای آن دوران نفریننامه بوده است.
دیوار دفاعی کوه طرغه
یکی از نکات جالب توجه در ارتباط با کوه طرغه، که اخیراً توسط باستانشناسان استان شناسایی شده وجود دیوارهای دفاعی سنگی عریض و طویل در اطراف آن است که نشان از اهمیت استراتژیکی کوه طرغه و قلعه بودن آن در ادوار گذشته دارد.
در سمت شمال – شمال غربی کوه و در دامنه مسطح آن، دو دیوار سنگی به موازات هم و در سمت شرقی کوه طرغه نیز دیوار دفاعی طویل با ساختار معماری جالب توجهی، دامنههای قلعه را در این نواحی دور زده است.
این دیوار دفاعی در مجموع نزدیک به ۲.۵ کیلومتر طول دارد و یکی از طویلترین دیوارهای دفاعی جنوب آذربایجان غربی محسوب میشود.
هرچند که هیچ باستانشناسی تا به امروزه به این دیوارهای تدافعی و قلعه طرغه اشارهای نداشتهاند، اما این دیوارها از قدیم در نزد مردم محل کاملا شناخته شده بوده و آنها را با نام دیوارهای کانیسنگران و دیوار قدیمی میشناختهاند.
ویژگیهای توپوگرافیک قلعه طرغه، امکانات مساعدی برای ایفای نقش تدافعی در آن فراهم آورده است و موجب آن شده تا علاوه بر نقاط مذکور، دیگر نواحی کوه طرغه به علت پرتگاهی و عمود بودن صخرههای بلند و کشیده آن، نیازی به استحکامات تدافعی نداشته باشد، بنابراین ساکنان قلعه تنها به ساخت دیوارهای دفاعی در نواحی و نقاطی که امکان رخنه دشمن را داراست، بسنده کردهاند.
دیوار دفاعی طرغه هر چند که تقریبا تخریب شده، اما در جایجای آن بخشهای سالمی به ارتفاع ۱ تا ۱.۵ متر باقی مانده است که از روی مطالعه این نواحی، تا حدود زیادی میتوان به ویژگیهای معماری و خصوصیات ساختاری آن پی برد.
به نظر میرسد که علت نابودی بخش بیشتر دیوار دفاعی طرغه، جنگها و حوادث وارده در طول تاریخ بر این قلعه و همچنین فرسایش طبیعی و گذر زمان بوده باشد، از آنجا که دیوار دفاعی مذکور بر روی سه تیغ کوه و دامنه اطراف آن بنا نهاده شده است، غیر از چند مورد عوامل انسانی، تنها موارد مذکور علت اصلی تخریب این دیوار دفاعی هستند.
الف) دیوارهای دفاعی کانی سنگران
در سمت شمالی – شمال غربی قلعه طرغه، دو دیوار دفاعی به موازات هم، در دامنه تقریبا مسطح کوه و در راستای شمالی – جنوبی کشیده شدهاند که در میان عامه مردم به دیوار کانی سنگران شناخته میشوند، این دیوارها از نظر ساختار و ویژگیهای معماری مشابه هم بوده و به نظر میرسد که در یک دوره تاریخی و همزمان با هم احداث شده باشند.
این دو دیوار دفاعی در اصل در مسیر انتهای درههای دو سمت غربی – شمال غربی و شرقی – شمال شرقی کوه طرغه کشیده شده است، با توجه به اینکه دامنه کوه طرغه در این نواحی و در قسمت این دو دره از شیب نسبتا ملایمی برخوردار بوده و احتمال حمله دشمنان از آنجا بیشتر بوده، بنابراین این دو دیوار برای دفع حملات بیگانگان در این نقطه که همچون عرض معبری عمل میکرده، زده شدهاند.
نکته دیگر در ارتباط با این دو دیوار، فضای مسطح میانی آنها بوده که در جای جای آن واحدها و اتاقهای چهارگوشه که تنها برخی از پیها و دیوارههای آن باقی مانده، به چشم میخورد و میتوان گفت که درون این دو دوار دفاعی موازی، سکونتگاه مردم عادی و یا منزلگاه نظامیان و نگهبانان بوده است.
به نظر میرسد که در قرون اخیر نیز از فضای درون این دو دیوار و دیوارهای دفاعی آن، در جنگ بهره برده شده، چرا که در طرف اندرونی دیوارها و به صورت متوالی برجکها و سنگرهای مدور و چهارضلعی و بعضا با کف سنگچین شده دیده میشود که به نوعی ترکیب اصلی دیوار را به هم زده است.
شاید به همین دلیل نیز بوده که این دو دیوار دفاعی به سنگران و چشمه جوشان درون آن نیز به کانی(چشمه) سنگران معروف شده است.
به طور کلی دو دیوار دفاعی مذکور شامل دیوار دفاعی شرقی و دیوار دفاعی غربی هستند، دیوار دفاعی شرقی از زیر پرتگاههای صخرهای طرغه شروع گشته و در دامنه کوه امتداد یافته و در انتها به کوه دیگری که در سمت شمالی طرغه قرار دارد، رسیده است.
این دیوار دفاعی در یک خط کشیده شده که در انتهای خود زاویهای ۹۰ درجه خورده و در نهایت به صخرههای طبیعی کوه برخورد کرده است، دیوار با تخته سنگها و قلوه سنگهای بومآورد خود کوه طرغه بنا شده و در بهکارگیری آنها هیچگونه تراشی صورت نگرفته و به صورت خشکهچین و به همان صورت طبیعی خود درون دیوار کار گذاشته شدهاند، سنگهای دیوار از نوع سنگهای آهکی سوخته است.
بیشترین ارتفاع باقی مانده از دیوار دفاعی در حدود ۱۰۰ تا ۱۱۰ سانتی متر است.
تمام خصوصیات مذکور در ارتباط با دیوار سمت غربی نیز صدق میکند و این نشان میدهد که هر دو دیوار همزمان با هم و توسط یک گروه از ساکنان قلعه بنا شده است.
طول دیوار دفاعی سمت شرقی در حدود ۵۰۰ متر و طول دیوار سمت غربی نیز در همین حدود است، دیوار غربی به نسبت دیوار شرقی، در یک خط مستقیم سیر نکرده، بلکه در نزدیکی دامنه طرغه جهت اتصال آن به صخرهها و پرتگاههای شیبدار قلعه زاویه خورده است.
ب) دیوار دفاعی دامنه شرقی طرغه(دیوار قدیمی)
علاوه بر این دو دیوار مذکور، در سمت شرقی کوه طرغه دیوار دفاعی عریض و طویل دیگری قرار گرفته که مهمترین سازه قلعه طرغه در ارتباط با سیستم امنیتی و تدافعی آن به شمار میرود.
این دیوار دفاعی که با نام دیوار قدیمی خوانده میشود، از سمت شرقی کوه طرغه و چسبیده به صخرهها و پرتگاه کوه در این قسمت شروع گشته و در راستای شرقی و پس از طی مسافتی به طول ۱۱۰۰ متر، به سمت شمال – شمال شرقی تغییر مسیر داده و در این راستا نیز در حدود ۹۰۰ متر ادامه یافته و در نهایت به قلعه کوه دیگری رسیده است.
این دیوار تدافعی جهت مقابله با تهاجم دشمنان از درههای دو سمت جنوب شرقی، شرق و شمال شرقی کوه طرغه در این راستا کشیده شده است.
دیوار مذکور در راستای شرقی – غربی از عرض کمتری برخوردار بوده، اما در راستای شمالی – جنوبی عریضتر گشته به طوری که در این نواحی بیشترین عرض آن به ۲.۵ متر میرسد.
بیشترین ارتفاع باقی مانده از دیوار دفاعی مذکور در حدود ۱۵۰ سانتیمتر است، سنگها بدون ملات و به صورت خشکهچین و به همان شکل طبیعی خود، بدون هیچگونه تراشی در دو طرف دیوار دفاعی قرار داده شدهاند.
دیوار دفاعی با توجه به توپوگرافی کوه و دامنه آن پیش رفته و کاملا از آن تبعیت کرده و به همین دلیل است که در برخی قسمتها در یک خط مستقیم و در برخی نواحی به صورت مارپیچی ادامه یافته است.
این دیوار دفاعی عظیم از طرف غربی به تخته سنگها و پرتگاههای صخرهای کوه طرغه و در سمت دیگر خود نیز به صخرههای طبیعی قله کوه دیگری ختم شده و به همراه این عوارض طبیعی، به احتمال در گذشته سد محکمی را در برابر تهاجمات دشمنان و بیگانگان تشکیل داده بوده است، از ارتفاع اصلی دیوار در گذشته اطلاعی در دست نیست، اما با توجه به عرض زیاد آن، به نظر میرسد که از بلندای زیادی برخوردار بوده است.
نتیجهگیری
تا کنون بررسی جامع و مطالعات باستانشناسی بر روی کوه و قلعه طرغه برای شناسایی ادوار تاریخی آن صورت نگرفته است، مطالعات صورت گرفته بر روی دیوارهای طرغه و حضور فضاهای مسکونی و قطعات مختلف سفالی در اطراف کوه، نشان از قلعه بودن طرغه در ادوار کهن بوده و این را میرساند که هدف از ساخت این دیوارها نیز جنبه دفاعی و تامین امنیت ساکنان قلعه بوده است.
طرغه و دیوار دفاعی آن از جمله مهمترین قلاع باستانی ناشناخته منطقه است، همان طور که ذکر شد، کتیبه اورارتویی به سرقت رفته صخرههای طرغه، متعلق به شاهان اورارتویی و هزاره اول قبل از میلاد بوده که رسول بشاش آن را از آن ایشپوینی دانسته است.
منطقه بوکان، جزو هسته اصلی منطقه تحت نفوذ ماناها بوده است و به نظر میرسد که این ناحیه، هیچگاه در تصرف اورارتوها نبوده و جزو سرزمین آنها به شمار نمیآمده است، در بررسیهای باستانشناسی در سالهای اخیر نیز هیچ محوطهای با شواهد اورارتویی گزارش نشده است (بیننده، ۱۳۹۸: ۲۵۴ – ۲۵۵).
اما اگر هیچ گونه استقراری هم متعلق به اورارتوها در قلب مرکز تمدن ماناها وجود نداشته باشد، حضور این کتیبه در طرغه نشان از تصرف ناحیه طرغه در یک مقطع زمانی خاص توسط اورارتوها و نشان از حضور هرچند کوتاه مدت و تسلط آنها بر منطقه بوکان و به طور کلی جنوب دریاچه ارومیه است.
هر چند که هیچ سند تاریخی به قلعه بودن طرغه در دوران حکومت مانا اشاره نکرده، حضور کتیبه اورارتویی در این منطقه و همچنین با توجه به این که طرغه نیز در راس خطی و در امتداد دقیق قلاع مانایی برده کونته، قالایچی، قلعه سردار بوکان قرار داشته، به احتمال این ناحیه نیز جزو مراکز اصلی و سوقالجیشی ماناییها و یکی از قلاع مرتفع و مستحکم آنها بوده است.
مطالعات صورت گرفته بر روی قطعات سفالی و تطبیق آنها با نمونههای مشابه به دست آمده در سایر نواحی، نشان میدهد که این دیوارهای تدافعی برای اولین بار در زمان ماناییها بنا نهاده شده است.
براین اساس معماریها و ساخت اولین استحکامات دفاعی موجود در قلعه طرغه را میتوان به ماناییها نسبت داد.
سابقه باستانشناسی منطقه بوکان نیز حاکی از قلاع و مراکز مهمی مانایی همچون، قالایچی، زیویه و قلعه بردینه و … و همچنین تعلق خود این ناحیه در قلب تمدن مانایی است.
از طرف دیگر یافتههای سفالی و همچنین ویژگیهای ساختاری دیوار تدافی قلعه طرغه از تعلق این آثار به دوران پارت و ساسانی پشتیبانی میکنند، بنابراین ضمن آنکه قلعه طرغه متعلق به دوران ماناییها در هزاره اول قبل از میلاد بوده، به احتمال در دوران تاریخی این قلعه توسط یک حاکمنشین اشکانی یا ساسانی دوباره مورد استفاده قرار گرفته و با اضافه کردن دیوارهای تدافعی مذکور، بر استحکام و امنیت قلعه بیش از پیش افزوده است، همچنین منابع دوره اسلامی از تعلق این قلعه به حاکمان منطقهای خبر میدهند.
بر این اساس بهنظر میرسد که قلعه طرغه با مرمت و بازسازی مجدد دیوارهای دفاعی آن، در دوران صفوی، توسط والیان موکری مجددا مورد استفاده قرار گرفته است.
هر چند که استفاده مجدد آن در ادوار ایلخانی و تیموری، با توجه به تشابه واژه اسمی آن(طرغه) با اسامی این ادوار نیز دور از ذهن نیست، لازم به ذکر است نتایج این بررسی اخیراً در مجله ایتالیایی رس آنتیکوا در سال ۲۰۲۳ منتشر شده است.