آوای مرز / محمد هادیفر : سیدمحمد حسینی نماینده فقید مردم فهیم مهاباد متولد ۱۳۳۱ از خاندان سادات حسینی پارسانیان و از منطقه منگوران شهرستان مهاباد بود.
« آسید محمد» رده های خدمتی را از معلمی مناطق روستایی شروع نمود و پس از خدمات زیادی در مدارس روستایی و شهری درسال ۱۳۶۷ با رای ۱۹۲۸۴ توانست اعتماد مردم شریف مهاباد را در مجلس شورای اسلامی به دست بیاورد. پس از اتمام دوره نمایندگی مجلس مدیر کل فنی و حرفه استان کردستان را عهده دار گردید و سپس به بازنشستگی نائل آمد.
«آسید محمد حسینی» شخصیت منحصر بفردی داشت قریحه شیرین سخنی او نشانی از فرهنگ توده ای مردمان خونگرم منطقه مکریان بود. طول موج روحیاتش در کسوت معلمی و نمایندگی مجلس و مدیریت دولتی اش دچار تحول و تغییر نگردید.
او زبان حال مردم خوش ذوق کوچه و خیابان و روستاهای مهاباد بود. بیان مطالبات و آلام مردم با مزاح های منحصر بفرد سیدمحمد، رنگ و بوی خاصی داشت. اگرچه با درگذشت دلخراش فرزند دلبندش، «آسید» پریشان حال گردید اما هیچ وقت سخنان نغز و طنزش را ترک نکرد. در وراء رفتارهای ساده و صمیمی اش شخصیتی مستقر و مستقل، دلی مصفا و خیرخواه نهفته بود. کمتر دچار تشتت و تشکک رفتار سیاسی گردید. بلکه همواره در مداری ترسیم شده در حرکت بود تا جایی که می توان گفت رأی مردم مهاباد به صداقت گفتار و اخلاص رفتار او بود.
آراء مجلس او متعلق به شخصیت بشاش و خوش خلقی اش بود. در آن زمان از پولهای کثیف و لقمه های خبیث در جلب آراء خبری نبود. هرچه بود رأی ارادت و عنایت به خادمی از کوچه های میدان استقلال و پشت تپ و باغ شایگان و روستاهای منگوران و دهبکر و شار ویران بود. او همانند بسیاری از نمایندگان پاک دست سلف خود از مجلس با دست خالی از مال دنیا برگشت و در همان منزل دوران معلمی خود و در دل میدان استقلال و منطقه حاشیه ای شهر سکنا گزید و تا واپسین لحظات زندگی خود درکنار همان مردم دوران قبل از نمایندگی خود به حیات شرافتمندانه اش ادامه داد.
او با همان پاکی و سادگی که به مجلس و سپس به استان کردستان رفت با همان سبکبالی به دامان مردمان خاطرات گذشته اش بازگشت.
او را می توان از نسل نمایندگان سنتی کُرد در مجلس دانست که کمترین انحنای رفتار فردی و اجتماعی در حیات سیاسی آنان را شاهد بودیم. شخصیت سیاسی این نسل از نمایندگان در شرایط خاصی شکل گرفت که برهان رفتاری آنان را می بایست در دوره بحران دهه های ۶۰ و۷۰ ارزیابی نمود. بنابراین شرایط زمانی جایگاه نمایندگان را تعریف می کند هرچند کمیت و کیفیت مطالبات مردم از نمایندگان با گذشته تفاوت کرده ولی نمی توان از اقدام بزرگ فرهنگی که سید محمد فقید در خصوص اخذ مجوز دانشگاه خاتم الانبیاء (ص) برای منطقه مهاباد انجام داد که متاسفانه خلف ایشان آن را پیگیری نکرد ولاجرم مجوز دانشگاه فوق به استان سیستان و بلوچستان مهاجرت کرد.
به هر حال چهار سال نیابت مردم فرهیخته مهاباد بر عهده این فرزند (سید کورده) بود که برشی از تاریخ منطقه مکریان می باشد و اوراقی از حیات سیاسی این شهر فرهنگی را تورق می زند. «آسید محمد» در حالی از دنیا رفت که پیوسته دلش مالامال ازخیرخواهی و وحدت بزرگان شهر و توسعه و پیشرفت مردمش در عمارت بداق سلطان مکریان بود. خدایش بیامرزد و یاد شیرین زبانی هایش گرامی باد
یک پاسخ
ایشون پدربزرگ من بود من سید شایان حسینی نوه ارشد پسری ایشون هستم