آوای مرز / محمد هادیفر : مراسم ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ در فضایی برگزار شد که خیلی ها تصورش را هم نمی کردند. اگر چه این حضور مردم در بسیاری رسانه های خارجی مورد بی مهری قرار گرفت و در جایی که تجمعات چند ده نفری خارج از کشور را با آب و تاب فراوان منعکس کرده، اما حضور برجسته مردم ایران در این روز از همه نقاط کشور اعم از روستا و شهرها را هیچگونه پوششی ندادند. حتی حداقل به اندازه همان تجمعات خارجی نیز برای حضور مردم داخل کشور ارزش قائل نشدند.
این رفتار علاوه بر بی حرمتی به مردم ایران با اخلاق حرفه ای رسانه ای نیز منافات دارد. به هر حال مردم پس از پنج ماه التهابات سیاسی ، با هرانگیزه ای بود حضوری معنا دار یافتند و گامی دیگر در راه پایداری برداشتند تا جایی که می توان گفت مردم چیزی در این زمینه کم نگذاشتند.
اما سخن اصلی با مسئولین ملی و محلی می باشد. اولا اینکه این حضور را کسی به نفع خود مصادره نکند این سرمایه انقلاب و کشور می باشد. اگر از بسیاری از همین شرکت کنندگان در راهپیمایی ۲۲ بهمن دلجویی می شد، یقینا دارای گلایه های زیادی چه بسا بیشتر از کسانی که در خیابان ها ساختارشکنی کردند بودند اما در مقابل تهدید ملی همه را کنار گذاشته و سرمای بهمن را به گرمای دل ها تبدیل کردند. دوما مسئولین به اندازه ارادت مردم کمر همت ببندند و بخشی از این ارادت مردم را با صداقت کاری و شفافیت رفتاری جبران کنند.
حال که التهابات سیاسی نسبتا فروکش کرده اما به فرمایش رهبرمعظم انقلاب تصور نشود، کاملا تمام شده و خصوصا پس از بیست و دوم بهمن ماندگار ۱۴۰۱، جا دارد مسئولین ارشد کشوری در برخی رفتارهای خود بازنگری نموده و برخی مطالبات مردمی را از باب تکریم و تقدیرو به پاس این همه ارادت، به ساحت مردم تقدیم نمایند.
بازبینی در مدیریت اقتصادی کشور در سطح ملی و برآوردن مطالبات جامعه قومی و مذهبی که زمینه ساز برخی اعتراضات مناطق قومی بود می تواند در تثبیت آرامش اجتماعی نقش عمده ای داشته باشد. در جایی که فرزندی از غیور مردان کردستان شایستگی و لیاقت راهبردی ترین نیروی دفاعی کشور را توانسته به دست بگیرد چه جای تعلل در واگذاری جایگاه های کم اهمیت تری مانند پست های سفارت و وزارت و نظارت وجود دارد؟
قابل توجه دولتمردان سیزدهم، با همه نقدهایی که بر عملکرد دولت دوازدهم و یازدهم داشتیم اما دو سفیر یکی از کردستان و دیگری از بلوچستان در جایگاه دیپلماسی کشور و یک نفر در معاونت وزیر حضور داشتند با توجه به گفتمان دولت سیزدهم انتظار می رود این رویه گشایش بیشتری به خود ببیند. این رویکرد ربطی به گرایش سیاسی دولت ها ندارد، بلکه از منظر ملی در همه ابعاد متناسب با جایگاه منطقه ای ایران، جای اقبال بیشتر داشته و یک ضرورت جدی در راستای همبستگی ملی می باشد.
در برخی مدیریت های ناکارآمد که در زمینه سازی نارضایتی در بین مردم نقش داشته اند تجدید نظر جدی به عمل آید. مدیرانی که آلوده به پدیده چاپلوسی و تملق بوده که مضموم عرف و شرع و اخلاق است می بایست. از پست های تاثرگذار در جامعه دینی دور شوند. برخی از مدیرانی که نه در اندازه جایگاه مدیریت مربوطه می باشند و نه در قالب گفتمان دولت می گنجند جدای از خط فکری و سیاسی بعضا مدیریت را با تجارت اشتباه گرفته اند، شایسته حضور در پست های مدیریتی این دولت نمی باشند. بعضا مدیرانی که هیچ تعلقی به باورهای ملی و مردم نداشته فقط با عنصر چاپلوسی و تملق حفظ جایگاه می کنند.
در پدیده های طبیعی گفته می شود آرامش قبل از طوفان اما در پدیده های اجتماعی از نوع التهابات پنج ماه گذشته ایران آرامش، پس از طوفان لازمه آرامش و آسایش جامعه می باشد عفو و گذشت و بخشش، همانند آنچه که از سوی رهبر معظم انقلاب صورت گرفت و همچنین نادیده گرفتن برخی طغیان های احساسی و فراموش کردن برخی کم لطفی ها و بد عهدی ها و به رخ نکشیدن قدرت قهرآمیز حاکمیت به جمعیت آسیب دیده از الزامات جامعه گذار از التهاب می باشد و این حضور مردمی را به مثابه یک پیمان عمومی در نظر گرفته که مانند نسیمی زنگاره های چند ماه گذشته را زدوده و هوایی تازه را جامعه استشمام کند در نهایت مدیران از ارادت ملی مردم در ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ درس وفاداری بگیرند و با وعده های بی سرانجام مردم را دچار سردر گمی نکنند. از پروپاگاندای سیاسی و اخلاق بادکنکی رسانه ای پرهیز نمایند.
مردم خود بهترین داور در رفتار مدیران می باشند، کار برای مردم را عبادت بدانند همانگونه که عبادت در خفا دارای حسناتی ست کار عبادی خالصانه را به رفتار ریاکارانه ترجیح بدهند. این رویه مدیریتی در کنار خیرات و برکاتش می تواند مبنای اعتمادسازی و بازسازی گسست های موجود باشد.