آوای مرز / کریم ابراهیمی – الف : حدود یک ماه و نیم از اعلام ناگهانی افزایش قیمت جدید بنزین گذشته است. افزایش جهشی که اگر چه بی سابقه نبود اما بیش از همیشه انتقاد در پی داشت. مردمی که طی یکی دو سال گذشته و با تشدید تحریم های ظالمانه با شیب مستمر و رو به بالای قیمت ها روبرو شده بودند به ناگاه وارد شوک جدیدی شدند. این امر یکی از فرصت های طلایی بود که ضد انقلاب در جنگ گسترده و فرسایشی فرهنگی خود و در کنار جنگ اقتصادی امریکا به انتظار آن نشسته بود. این که بتواند بر موج نارضایتی مردم سوار شده و شورش به راه بیاندازد، اگر هم نشد، کشته سازی کنند، زندانی سیاسی و بدحال درست کنند و در نهایت خوراک تبلیغاتی با یک وجب روغن به عنوان آتش تهیه فرصت بعدی در انبان خود تدارک ببینند. خوراک آتشینی که قطره قطره و با شاخ و برگ فراوان، ماهها از رسانه های صوتی و تصویری و اینترنتی به سمع و نظر مردم خواهد رسید.
اگر چه میتوان برخی دغدغه های مسئولان برای اعلام ناگهانی قیمت بنزین را درک کرد. اما باید دید آیا واقعا این نگرانی ها حتی فارغ از تبعات خسارت بار و امنیتی آن، ارزش تعمیق و گسترش فرهنگ بی اعتمادی در جامعه را داشت یا خیر. اگر یک هفته پیش از گران شدن بنزین موضوع به اطلاع عموم می رسید به راحتی قابل تصور بود: صفهای طویل در پمپ بنزینها برای پر کردن تا آخرین قطره، بازار سیاه تانکرهای فلزی و پلیمری کوچک و بزرگ و انبار میلیون ها لیتر سوخت در شهرها و روستاها، تخلیه منابع گازوئیل و تبدیل آنها به مخزن بنزین، ناتوانی شبکه توزیع در تامین این حجم از تقاضای ناگهانی و تشدید صف و بازار سیاه در پمپ بنزین ها و… اگر چه حتی همین نگرانیهای به حق هم احتمالا با راه اندازی و فعال کردن چند ماه زودتر کارت های سوخت قابل پیشگیری بود ولی حتی بدون آن مردم اگر مشکلی پیدا می کردند از خودشان بود. به هر حال آن گروهی که فقط به فکر خود یا دلالی کردن و کسب درآمد از هر راهی حتی انبار بنزین بودند و کسانی که حاضرند ساعتها در صف بمانند تا یک باک بنزین را قیمت کمتر خریداری کنند، بخشی از این مردم هستند که به مدد شبکههای اجتماعی، الگوهای فرهنگی و نهادهای اجتماعی باید به تدریج آموزش ببینند.
بالاخره باید کار را از جایی شروع کرد، اعتماد سازی هزینه دارد، اگر هزینه آن پرداخت نشود ما مجبور به پرداخت چند برابر و مکرر آن به علت بی اعتمادی خواهیم بود. اتفاق افزایش قیمت بنزین ممکن است در کالاهای مختلف دیگر تکرار شود، بیماری بیاید و گوشت مرغ یا تخم مرغ کمیاب شود، سرمای پیش بینی نشده عرضه یک محصول پر مصرف را سخت کند و… آیا باید در همه آنها هم مسئولان مربوطه سکوت کنند تا مبادا مردم از نگرانی افزایش قیمت شروع به خرید زیاد کنند؟ البته میکنند، اما چند بار؟ آیا این چرخه منفی نیست که خرید زیاد از روی بی اعتمادی به آینده از سمت مردم و اطلاع رسانی ناقص یا دیرهنگام به علت پیش بینی این رفتار رخ میدهد؟
در هر صورت گذشته قابل جبران نیست اما مهم آن است که تصمیم سازان بتوانند با استفاده از دانش جامعه شناسان و استفاده از محافل دانشگاهی سیاست گذاری کنند. در این حالت حتی اگر تصمیمی نتایج منفی هم داشته باشد پشتوانه آن نه یک فرد و یک چهره بلکه یک جمع دانشگاهی قرار گرفته است
https://avaymarz.ir/?p=11287
نظرات