اینجا محل تبلیغات شماست

اینجا محل تبلیغات شماست

آوای مرز : ۲۴ دی ماه سال ۱۳۵۴ بود که پدر شعر نو کردی «سواره ایلخانی زاده» در بوکان درگذشت و ۲۲ سال بعد در همان روز «زوربای ایرانی»، مترجم توانمند کرد، «محمد قاضی»، به دیار باقی شتافت.

بوکان و مهاباد دو شهر ادب پرور موکریان در یک روز اما با فاصله زمانی ۲۲ سال دو شاعر و ادیب برجسته خود را از دست دادند. جالب آنکه از زمان فوت «محمد قاضی» نیز دقیقا ۲۲ سال زمان می گذرد.

سالگرد کوچ ابدی، پدر شعر نو کردی در ایران

«سواره ایلخانی زاده»، در سال ۱۳۱۶ در روستای تُرجان، از توابع شهرستان سقز به دنیا آمد. زمانی که او تنها دو سال داشت، خانواده اش از روستای ترجان به روستای قره گویز یکی دیگر از توابع همین شهرستان نقل مکان می‌کنند.

سواره مدرک دیپلم خود را در شهر تبریز گرفت و برای تحصیلات تکمیلی در رشته حقوق قضایی به تهران می‌رود و درسال ۱۳۴۷ موفق به اتمام تحصیلات خود می‌شود. شاعر جوان به دلایلی در سال ۱۳۴۳ به مدت ۶ ماه در زندان قزل قلعه تهران زندانی می‌شود.

ایلخانی زاده متخلص به «کاک سواره» در سال ۱۳۴۶ در قسمت کردی رادیو تهران مشغول به کار می‌شود و در زنجیره برنامه‌های ادبی-اجتماعی ضمن نقدهای ادبی، داستان‌های کوتاهی را نیز ارائه می‌کند. اما مرگ او را مجال نمی‌دهد و در سال ۱۳۵۴ در حالی که کمتر از ۳۸ سال داشت بر اثر حادثهٔ تصادف در تهران درگذشت. پس از فوت، پیکر کاک سواره را به روستای حمامیان بوکان می‌آورند و در گورستان همان روستا دفن می‌کنند.

چندین کتاب و مجموعه اثار ایلخانی زاده  از جمله مجموعه آثار وی تحت عنوان «شه نگه سوار» و «خه وه بردینه» در سال های اخیر از او چاپ و منتشر شده است.

۲۲ سال پس از هجرت پدر ترجمه ایران

امروز بیست و دومین سالگرد کوچ ابدی پدر ترجمه ایران و مترجم توانای کرد، استاد «محمد قاضی» است. او که خود را «زوربای ایرانی» می نامید، با قلمش نقش مهمی در آشنایی فارسی‌ زبانان با ادبیات جهان ایفا کرد.

استاد محمد قاضی، را »پدر ترجمه ایران«، نیز می نامند او در ۱۲ مرداد سال ۱۲۹۲ در مهاباد به دنیا آمد. به گفته خودش بعد از مرگ ۲ برادرش به نام های محمد، که هر کدام در کودکی فوت کرده و نام محمد را به برادر آینده خود واگذار کرده بودند، او محمد ثالث شد.

پدرش میرزاعبدالخالق، امام جمعه مهاباد بود و محمد آموختن زبان فرانسه را در مهاباد نزد ادیب برجسته کُرد استاد «گیو مکریانی» آغاز کرد.

در سال ۱۳۰۸ با کمک عموی خود میرزاجواد قاضی که از آلمان دیپلم حقوق گرفته بود و در وزارت دادگستری کار می‌کرد، به تهران آمد و در سال ۱۳۱۵ از دارالفنون در رشته ادبی دیپلم گرفت. در سال ۱۳۱۸ دورهٔ دانشکده حقوق دانشگاه تهران را در رشتهٔ قضایی به پایان برد. او در طول این دوران همیشه جزو بهترین شاگردان زبان فرانسه بود. از سال ۱۳۱۸ تا ۱۳۲۰ دورهٔ خدمت نظام را با درجهٔ ستوان دومی در دادرسی ارتش گذراند.

سپس در مهر ۱۳۲۰ به استخدام وزارت دارایی درآمد. در سال ۱۳۵۵ از خدمت دولتی بازنشسته شد. وی از اعضای حزب توده ایران بود، و به عقاید خویش وفادار ماند.

نخستین قدم را در راه ترجمه از ابتدای دههٔ ۱۳۲۰ با ترجمهٔ اثری کوچک از ویکتور هوگو به نام «کلود ولگرد» شروع شد و پس از آن ۱۰ سال ترجمه را کنار گذاشت.

در سال ۱۳۳۳ کتاب «شازده کوچولو» نوشتهٔ سنت اگزوپری را ترجمه کرد که بارها تجدید چاپ شد. محمد قاضی با ترجمهٔ دورهٔ کامل «دن کیشوت» اثر سروانتس در سال‌های ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۷ جایزهٔ بهترین ترجمهٔ سال را از دانشگاه تهران دریافت کرد.

او پس از بازنشستگی به فعالیت در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پرداخت که حاصل این دوره ترجمهٔ کتاب‌های «باخانمان» از هکتور مالو، «ماجراجوی جوان» از ژاک ژروند و «زوربای یونانی» از نیکوس کازانتزاکیس است. او در مقدمه کتاب زوربای یونانی، خودش می‌گوید: «من زوربای ایرانی هستم».

محمد قاضی مترجم برجسته، مؤلف، شاعر، قاضی و حقوق‌دان ایرانی؛ در ۱۳۵۴ به بیماری سرطان حنجره دچار شد. ولی باز هم کار ترجمه را ادامه داد، و ترجمه‌های جدیدی از او تا آخرین سال حیاتش انتشار می‌یافت.

فهرست کتاب های ترجمه شده توسط محمد قاضی بسیار طولانی و شامل هفتاد اثر است که نقش مهمی در آشنایی فارسی‌زبانان با ادبیات جهان ایفا کرده‌اند.

 او ۵۰ سال ترجمه کرد و نوشت و نتیجه تلاش او حدود ۷۰ اثر اعم از ترجمه ادبی و آثار خود او به زبان فارسی است، هر چند بیشتر از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه می‌کرد اما آثاری را هم از روسی و کردی به فارسی برگرداند.

 این مترجم برجستهٔ کرد ایرانی، در۲۴ دی ۱۳۷۶ در تهران درگذشت و در مقبره الشعرای مهاباد به خاک سپرده شد. به پاس ۵۰ سال تالیف و ترجمه در فروردین سال ۸۶  هادی ضیاءالدینی مجسمه ساز، پیکر محمد قاضی را به بالای چهار متر ساخت تا در کوی دانشگاه مهاباد در زادگاهش نصب شود.

به گزارش کردپرس ؛ همچنین در ۲۷ مرداد سال ۱۳۹۴ نیز، با تلاش انجمن صنفی مترجمان ایران به پاس قدردانی از پنجاه سال تلاش بی‌وقفهٔ قاضی در برگرداندن ارزشمندترین آثار ادبی و داستانیِ ادبیات فرانسه به زبان فارسی، نام نزدیک‌ترین بوستان به محل زندگی محمد قاضی در یکی از خیابان‌های منتهی به خیابان شریعتی در تهران، به «بوستان محمد قاضی» انتخاب شد.

یک پاسخ

  1. یک فرد هر جا به دنیا بیاید اهل آنجا به حساب می آید و محل فوت تغییری در اصلیت فرد ایجاد نمی کند. درست مانند مولوی که اصالت ایرانی دارد و محل فوتش در شهری در ترکیه امروزی است و ترکها با این دلیل می گویند که مولوی ترکیه ای است. سواره ایلخانی زاده در یکی از روستاهای شهر سقز به دنیا آمده و اصالتی سقزی دارد ولی چون پیکر او بعد از فوت در روستایی در بوکان دفن شده است بوکانی ها او را اهل شهرشان میدانند. سواره ایلخانی زاده اهل سقز بود و در تبریز تحصیلات دیپلمش را کامل کرد و در تهران مشغول به کار شد و همانجا بر اثر تصادف فوت کرد.

پاسخ دادن به آرمان لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سایر خبرها

اینجا محل تبلیغات شماست

اینجا محل تبلیغات شماست