آوای مرز : حجت الاسلام دکتر ناصر خدایاری، مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی می نویسد: با تامل در راه حل هایی که برخی از نامزدهای انتخاباتی عنوان نموده اند می توان به این نتیجه رسید که راه حل های ارائه شده، بیشتر شبیه شیوه های تربیت برخی خانواده های ما ایرانیان است. اگر والدین فقیرند، وعده وعید و یا فریب می دهند و یا با پاسخی خشن بچه را به سکوت وا می دارند و اگر متمکن باشند درخواست بچه را بدون کمترین مقاومت تامین می نمایند. اما آنچه در این میان خیلی مهم است، معدود بودن راه حل ها و یا همان فقر بلوغ عاطفی است.
برای مواجهه منطقی با مسائل و مشکلات کشور و برون رفت از آنها به دو شیوه می توان تمسک جست: ارائه راه حل های مقطعی و مسکن گونه و آرام بخش و ارائه راه حل های اساسی و ریشه ای و پایدار.
تحقق هر یک از دو رویکرد فوق، تنها از طریق توجه کافی به پاسخ سوالات ذیل الذکر شدنی است: رییس قوه مجریه کار خود را از کجا آغاز می کند؟ برای عملی نمودن منویات خود چه خواهد کرد؟ و چگونه منویات خود را عملی می سازد؟ از کجا؟ چه؟ و چگونه؟
برای مثال رئیس قوه مجریه آینده حل مشکلات اقتصادی را از کجا و کدام مساله اقتصادی خواهد آغازید؟ از رونق تولید، جهش تولید، پشتیبانی از تولید و مانع زدایی از تولید، کاهش تورم، کنترل گرانی، افزایش قدرت خرید مردم، افزایش ارزش پول ملی، کاهش نقدینگی، افزایش سرمایه گذاری، حذف شبکه دلالی، حمایت از خرید کالای ایرانی، حمایت از اقتصاد مقاومتی، کنترل قاچاق از مبادی رسمی، توجه به روح حماسه اقتصادی و سیاسی، حل مساله بورس، مسکن، مناطق ویژه اقتصادی، مناطق آزاد تجاری و صنعتی، صنعت بیمه، تامین اجتماعی، بورس و اوراق قرضه و یا …؟ طی چه برنامه ای و چگونه به اهداف خود خواهد رسید؟
نامزدهایی که اقتصاد و مسائل اقتصادی را مسائل اصلی کشور می دانند، چه برنامه ای و چه راهکاری عملی برای حل این قبیل مسائل مد نظر دارند؟ راه حل هایی علمی که فرآیند و بازه زمانی آن شفاف و مشخص و قابل اندازه گیری بوده باشد؟
با تامل در راه حل هایی که برخی از نامزدهای انتخاباتی در مورد حل مسائل پیش گفته عنوان نموده اند می توان به این نتیجه رسید که راه حل های ارائه شده، بیشتر شبیه شیوه های تربیت برخی خانواده های ما ایرانیان است. وقتی کودکی از والدین خود چیزی را طلب می کند، معمولا اولیای آنها بسته به شرایط خود، مختلف عمل می نمایند؛ اگر فقیرند، وعده، یا وعید و یا فریب می دهند و یا با پاسخی خشن بچه را به سکوت وا میدارند و اگر متمکن باشند مورد درخواست بچه را بدون کمترین مقاومت تامین می نمایند. اما آنچه در این میان خیلی مهم می نماید، معدود بودن راه حل ها و یا همان فقر بلوغ عاطفی است.
پول، کلید حل هر معمایی است. حتی به زیارت عتبات عالیات هم که مشرف می شویم حل مشکلات لاینحل خودمان را از طریق توسل به ساحت امامان معصوم علیهم السلام و با اندکی نذری ریالی دنبال می کنیم. راه حل برخی نامزدها برای حل مشکلات مردم نیز بی شباهت به شیوه تربیتی خانوادگی جامعه خودمان نیست. همه نقدی و بر مبنای این نسخه پیچی است، فقط ارقام آنها متفاوت می نماید؛ از چهارصد میلیون شروع و به رقم یک میلیون و بیشتر هم می رسد.
پیشنهادهایی که مردم عادی هم با یک حساب سرانگشتی و ماشین حساب ساده، خروجی مادی آن را محاسبه و استخراج کنند. در واقع اینها راه حل نیستند راه حل مقطعی و آرام بخش هستند که عده ای را با این پروژه ای انتخاباتی قانع و در کوتاه مدت ساکت می کند.
چگونه می توان در عرض یکسال یک میلیون خانه ساخت؟ برای بیش از پنج میلیون نفر تحصیل کرده و بیکار فرصت شغلی پایدار ایجاد کرد و یا نیاز به سرمایه گذاری ۶۰۰ میلیارد دلاری نفت، گاز و پتروشیمی و صد میلیارد دلاری بخش کشاورزی را تامین نمود؟ چگونه می توان نرخ بیکاری ١۵ درصدی جامعه و نزدیک چهل درصدی تورم و نیاز چهار میلیون نیازمند به مسکن را تامین نمود؟
چگونه می توان با ساخت یک میلیون مسکن مورد نیاز در سال نیاز به مصالح ساختمانی یک میلیون خانه از قبیل نیاز به فولاد، آلومینیوم، پروفیل، زمین و … را تامین نمود، بدون اینکه به تورم بیش از دویست و بیست بخش از صنعت ساختمان منجر شود؟
چگونه می توان برای حمایت از فقرا قیمت بنزین را به مبلغ قریب به … افزایش داد بدون اینکه در قیمت تمام شده کالاها و خدمات و هزینه های حمل و نقل که به ضرر فقراست اثر منفی گذاشته باشد؟! و یا با برداشتن تحریم ها و حل مساله برجام بر مشکلات مختلف فائق آمد؟در فاز مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هم به همین سیاق ….