آوای مرز / عبدالسلام معروفی : پس از سالها تلاش و پیگیری دستاندرکاران روابط عمومی و جامعه روابط عمومی، روابط عمومی ایران صاحب روز ملی گردید و ۲۷ اردیبهشت ماه روزی که درسطح جهانی نیزبه عنوان روزارتباطات وجامعه اطلاعاتی نامگذاری شده است، به عنوان روز روابط عمومی و ارتباطات تعیین گردید. ضمن تبریک این روز به همه فعالان این عرصه باید متذکر شد این روز فرصتی است تا نقش و جایگاه روابط عمومی را بعنوان هنر هشتم مرور کنیم.اهمیت جایگاه روابط عمومی در عصر ارتباطات و در دورانی که اطلاعرسانی در همه عرصهها پیشتاز است ، دوچندان شده است به گونه ای که موفقیت سازمانها، ادارات و شرکتها و دوامشان در عرصهها و فعالیت های تخصصی به عملکرد روابط عمومیهای آنها وابسته است.
بی شک این روز تداعی گر اهمیت و نقش روز افزون صنعت و هنر روابط عمومی در دنیای نوین ارتباطات است که امروزه به قلب تپنده مجموعه های مختلف اداری و سازمانی تبدیل شده و با توجه به مشکلات ساختاری و نرم افزاری این روزها بیشتر از همیشه به تقویت زیرساخت های این حوزه نیازمندیم.
نوع کار روابطعمومی و مسئولیتهایی که برعهده این بخش قرار داده شده سبب شد تا حرفه روابط عمومی ، ششمین شغل پراسترس در جهان شناخته شود. زیرا مدیران روابط عمومیها افراد متخصص در زمینه کنترل آسیبها هستند و بنابراین نیازمند توانایی تفکر و عمل سریع در شرایط پراسترس و تنش زا هستند.
روز روابط عمومی بهانهای است تا بار دیگر به همدیگر یادآوری کنیم ، نمادهای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یک جامعه در گرو ساز و کارهایی های همچون توزیع عادلانه اطلاعات ، روشنگری افکارعمومی، مردم مداری، اقناع مخاطب و احترام به حقوق انسان ها به منظور افزایش سطح مشارکت مردمی است که بدون هیج شک و مجامله ای ماموریت انجام آن به عهده مدیریت روابط عمومی سازمانها، نهادها، شرکت ها و دیگر مراکز اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و مجموعه سازمان های دولتی و خصوصی است.
اگر مدیران سازمانها می خواهند هنر مردم داری را تحقق بخشند، لازمه آن به کارگیری مدیران روابط عمومی کاردان ، متخصص، بااخلاق و هنرمند در برقراری ارتباط با مخاطب است و اگر مدیران روابط عمومی می خواهند در این برهه زمانی موفق عمل کنند چاره ای جز تقویت ابزارهای نوین اطلاع رسانی و تقویت حوزه ارتباط با رسانه و اقناع افکار عمومی و تقویت ارتباط با مردم را ندارند.
به هر حال جوامع امروزی اینک در حال گذار به جامعه اطلاعاتی آینده هستند، جامعه ای که در فناوری های اطلاعات و ارتباطات تمامی ابعاد زندگی انسان ها را تحت تاثیر قرار خواهد داد.جامعه ما نیز ناگزیر از این روند خواهد بود و خواه ناخواه به این سمت و سو کشیده خواهد شد. در همین راستا چاره ای باقی نمی ماند که با اندیشیدن و تدابیر لازم، مسؤلان تلاش مضاعف نمایند تا با لحاظ کردن تغییرات ضروری، روابط عمومی های سنتی را به سوی روابط عمومی های دیجیتال و مردم محور سوق داده و این امر مهم محقق نخواهد شد مگر با ایفای نقش مدیران که فناوری جدید را درک کنند و آگاهی مناسب از آن داشته باشند.
بدون شک یکی از دلایل ایجاد فاصله بین مردم و دستگاه های اجرایی نبود روابط عمومی های مردم محور، کارآمد و توانمند در حوزه های اداری و شیوه ارتباط با افکار عمومی و همراه ساختن آنهاست که این مهم منبعث از چند حوزه سخت افزاری و نرم افزاری است، هر کجا روابط عمومی یک ارگان ، نهاد و سیستمی موفق عمل کرده و درحوزه ارتباط با مردم خوب ظاهر شده آن نهاد و اداره توانسته در بین مردم جایگاه خوب و مناسبی بدست آورد و اعتماد عمومی را جلب و جذب کند و اگر روابط عمومی یک مجموعه ضعیف عمل کند به رغم تمام کارآیی ها و توانایی ها و کارکرد در دید افکار عمومی آن نهاد و اداره کاری نشده است.
در واقع این وظیفه ذاتی روابطعمومی است که با استفاده از این ابزار صدای مردم را به گوش مسئولین دستگاه ذیربط برساند و متقابلاً گزارش خدمات و اقدامات انجام گرفته و در دست اقدامات و یا نتیجه پیگیری خواستههای مردم را به مخاطبین خود منتقل نماید.
این روزها حال روابط عمومی ها بدلایل ساختاری و نرم افزاری اصلا خوب نیست و فاصله شدیدی بین افکار عمومی و دستگاه های اجرایی و به تبع آن نهادهای عمومی دیده می شود و به نظر می رسد روابط عمومی دولت و نهادهای عمومی بصورت بسیار مریض بسر می برند و این بیمار هم نیازمند مداواست و همچنین نیازمند یک آسیب شناسی جدی در حوزه عملکردی و کارکردی و از همه مهم تر به عنوان ابزار ارتباطی بین مردم و رسانه ها و اقناع افکار عمومی با چالش های جدی روبرو هستند و ترمیم و اصلاح این چالش ها ؛ نیازمند اصلاح رویه و جایگاه روابط عمومی ها ، بکارگیری افراد و کارشناسان و بها دادن به این حوزه و افزایش اختیارات عمومی و غیره می باشد تا بتوان فاصله را به حداقل رساند و اعتماد عمومی از دست رفته را برگرداند.
اگر روابطعمومیها در کنار بخش کنترلی و نظارتی وظایف خود را به درستی انجام دهند و مدیران را به طور دقیقتری در جریان واقعیات و جزئیات امور قرار گیرند، نهتنها بخش عمدهای از نواقص و معایب اداری به خودی خود برطرف خواهد شد، بلکه از بروز بسیاری از ناهنجاریهای اداری نیز پیشگیری میشود.
پس انتظار می رود مدیران ضمن تقویت جایگاه این واحد به عنوان « خانه مردم و تریبون سازمان » به عنوان اساس و محور توسعه و اقناع افکار عمومی با یک تغییر اساسی در این حوزه کمک کنند تا روابط عمومی ها به جایگاه واقعی خود برگردند و کارشناسان و مسئولان این واحد هم با تقویت رویکرد نسبت به پر کردن خلاهای پیش رو همت گمارند.