اینجا محل تبلیغات شماست

اینجا محل تبلیغات شماست

آوای مرز / محمد هادیفر : محمد علی رجایی رئیس جمهور ۴۸ ساله که به همراه نخست وزیر باهنرش تنها ۲۸ روز توانستند ریاست قوه مجریه جمهوری اسلامی ایران را بدست بگیرند که تیغ کین منافقین جامعه ایرانی را از اندیشه ناب آنان بی بهره کرد. این مدت کوتاه که در عرف دولت ها صرف مراسمات تنفیذ و تحلیف ریاست جمهوری ها می گردد ، توانست گفتمان سیاسی خاصی را در ادبیات سیاسی ایران بنیان نهاد که برای همیشه منشور مدیریتی دولت های ایران زمین گردید . .

رئیس جمهوری که شخصیت سیاسی او  با شغل دوره گردی در جنوب شهر تهران و سپس در زندان های مخوف پهلوی  شکل گرفته بود توانست در کوتاه ترین زمان ممکن در یک دوره مدیریتی، حجم زیادی مرام و اخلاق سیاسی ارزشی را در کشور تولید کند که واکاوی آن در شرایط کنونی نیازمند فهم عمیقی از باورهای دوران انقلاب می باشد که کمتر می توان آن را در مدیران کنونی یافت.
هفته اول شهریور هرسال به نام هفته دولت نامگذاری گردیده که شاید برخی روش و منش آن رئیس جمهور منحصر بفرد در اذهان مدیران تداعی گردد. مدیرانی که مدیریت را مساوی با  قدرت و بدور از روح عدالت و معنویت می دانند.
هرچند بازخوانی این دوره ۲۸ روزه برای نسل جدید مدیران بسیار دشوار به نظر می رسد بدلیل اینکه در آن زمان خبری از تکنولوژی های رسانه ای نبود تا کوچک ترین وقایع را ثبت کند و تنها تصویری که از ساده زیستی او ماندگار است و حس نوستالوژی به نسل اول انقلاب می دهد همانا تصویر ساده از دورهمی خانوادگی اش در منزل شخصی او می باشد که در زیر یک کرسی قدیمی در کنار خانواده اش مشغول صرف غذای ساده خانگی می باشد این تابلوی ساده زیستی یک دنیا معنی دارد که بعید است تکرار شود.
شاید تمام لباس او که در ۲۸ روز مدیریت کشور برتن داشت به اندازه پول یک روز آرایش و رنگ ریش برخی مدیران اشرافی فعلی نبود. روحیه اشرافی گری در برخی از مدیریان چند دهه گذشته بقدری حاکم گردیده  که عمل به سیره و رفتار رئیس جمهوره ۲۸ روزه به یک پدیده منسوخ تبدیل شده و آن را از ارزش واقعی ساقط کرده اند. وقتی رفتار رجائی را در حین  و بعد از انتخابات و هنگام مدیریت با سیره برخی مدیران چند دهه گذشته مقایسه می کنیم تفاوت از خاک تا افلاک دیده می شود. کافی است سکانسی از زندگی او و نحوه مدیریتش و همچنین بی اعتنائی به قدرت را با رفتارهای برخی از مدیران( حتی مدیران ارزشی فعلی ) مقایسه کنید آنگاه متوجه خواهید شد که در این چهار دهه از کجا به کجا رسیده ایم.
وقتی که  چسبندگی و پیوستگی وجدال بر سر مدیریت برخی ها را با ثبات رفتاری قبل و حین ریاست جمهوری رجائی می نگریم هرگز نمی توان تصور کرد که این دو نسل مدیریت متعلق به یک مشرب فکری اند. همانا او گنگ خوابدیده ای بود که از بیان مکنونات ذهنی خود به ناشنوایان و نابینایان دنیا پرست عاجز بود.
هرچند که زمان از تولد رجائی دیگر عاجز می باشد اما بعضی وقت ها برای کمی رجائی انسان دل تنگ می شود و برای بازگشت به اندیشه های سلف انقلاب در این شرایط کنونی با این همه ذهنیت های مسموم چاره ای جز بازگشت به سنت و سیره رجائی نداریم در این چند روز ابتدائی از گذشت دولت مردمی تنها اندکی به سیره عملی رجائی رفتار گردید که با استقبال گسترده مردم تشنه عدالت و محبت روبرو گردید امید می رود که بوی رجائی درسیره رفتاری دولتمردان جدید رو به فزونی گراید و بتوان با امیدواری گفت؛ راه رجاء بسته نیست گرچه رجایی برفت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سایر خبرها

اینجا محل تبلیغات شماست

اینجا محل تبلیغات شماست