آوای مرز : رژیم صهیونیستی جنگ غزه و حمله زمینی به این منطقه را بیش از آنکه یک گزینه راهبردی برای خود ببینند، نوعی قمار می بینند. قماری که به هیچ عنوان از پیروزی در آن مطمئن نیستند و البته که توصیه های اخیر جو بایدن رئیس جمهور آمریکا به مقام های ارشد صهیونیست مبنی بر اینکه به نوار غزه حمله نکنند نیز نمودی عینی از این است که حتی آمریکایی ها هم از موفقیت رژیم صهیونیستی در پیشبرد این دستورکارشان مطمئن نیستند
ه گزارش الف؛ در ۲۴ ساعت گذشته، نوار غزه آبستن تحولات جدید و قابل توجهی بوده است. در این راستا، ارتش رژیم صهیونیستی بنا بر آنچه اعلام کرده، دامنه مانور زمینی خود در نوار غزه را افزایش داده است. در عین حال، نوار غزه با بمباران شدید هوایی، دریایی و توپخانه ای ارتش رژیم اشغالگر قدس نیز مواجه شده است.
در این راستا، گزارش‌های مختلفی از تلاش های اشغالگران صهیونیست جهت نفوذ به مناطق شمالی و شرقی نوار غزه منتشر شده است اما منابع مختلف از نبرد سنگین مقاومت اسلامی فلسطین با صهیونیست ها و ناکام گذاشتن طرح و برنامه های مختلف آن ها خبر می دهند. در این رابطه حتی برخی منابع خبری از انهدام بیش از ۳۰ تانک و خودروی زرهی صهیونیست ها در حمله به نوار غزه خبر می دهند.
با این حال، در ۲۴ ساعت گذشته، نوار غزه همانطور که خبرنگار شبکه فاکس نیوز گزارش داده، سنگین‌ترین و بی‌سابقه‌ترین حملات هوایی و توپخانه ای و زمینی را شاهد بوده است. در این راستا، مقام های ارشد صهیونیست سعی داشته اند تا ژستِ قدرت بگیرند و به نوعی اینگونه وانمود کنند که از مقاومت و ملت فسلطین در حال زهر‌چشم‌گرفتن هستند و همه چیزی بر وفق مراد آن ها است.
با این حال، توجه به چند نکته، پرده از واقعیت های جدیدی در قالب معادله حمله زمینی صهیونیست ها به نوار غزه برمی دارد.
1: حمله زمینی صهیونیست ها به نوار غزه، نوعی کنشِ منفعلانه است
در ابتدا باید توجه داشته باشیم که گزاره حمله زمینی ارتش رژیم اشغالگر قدس به نوار غزه، نمودی از رویکرد فعال این رژیم در عرصه میدانی نیست. بلکه بایستی آن را واکنشی به قدرت نمایی های اخیر جنبش مقاومت اسلامی فلسطین در برابر اشغالگران صهیونیست ارزیابی کرد.
به بیان ساده تر، رژیم صهیونیستی از روی ضعف و نه قدرت، به نوار غزه حمل می کند و این موضوع حاکی از این است که اساسا این رژیم، در یک تنگنای راهبردی و در فضایی از بهت و شوک هایی که در مدت اخیر مقاومت اسلامی فلسطین به آن تحمیل کرده، اقدام به حمله زمینی به نوار غزه می کند.
در عین حال، فشارهای داخلی در عمق اراضی اشغالی علیه سیاستمداران و نظامیان ارشد این رژیم و بی کفایتی‌های آن نیز به اوج خود رسیده و البته که ملت های منطقه و حتی جهان(به ویژه در کشورهای غربی) هم به نحوی فعال به اعتراض علیه صهیونیست ها و جنابات آن ها علیه ملت فلسطین دست زده و می زنند. از این نظر، رژیم اشغالگر قدس به هر سو که می نگرد، با بن‌بست رو به رو است و در این فضا، حمله زمینی آن به نوار غزه، نوعی تلاش این رژیم جهت فرار از بحران های جاری آن و پیشامدِ سناریوهای به مراتب وخیم تر علیه این رژیم است.
2: جنگ غزه و قمار بزرگ صهیونیست ها
نکته دوم در مورد حمله زمینی رژیم اشغالگر قدس به نوار غزه این است که این حمله در وضعیتی صورت می‌گیرد که حتی خودِ صهیونیست ها نیز در مورد آن و درستیِ این اقدام، برخلاف مواضع ظاهری خود تردید دارند. در این چهارچوب شاهدیم که آن ها مدام به جای اشاره به حمله زمینی به نوار غزه، از واژه انجام مانور و عملیات محدود و اینکه حملات جاری آن ها به نوار غزه مقدمه چینی برای اقدامات بزرگتر است، استفاده می کنند(گویی مدام یک راه فرار برای خود باقی می گذارند).
به بیان ساده تر، به نظر می رسد که رژیم صهیونیستی که در جریان عملیات طوفان الاقصی با یک غافلگیری تمام‌عیار رو به رو شده، اکنون با چند برابر وحشت بیشتر از این نکته هراس دارد که مبادا در حمله زمینی به نوار غزه، دچار یک رسوایی و شکست به مراتب بزرگتر شود. در کنار این مساله، همانطور که پیشتر نیز گفته شد، صهیونیست ها در نوعی بن‌بست راهبردی گرفتار شده اند و راهی جز حمله زمینی به نوار غزه برای به احیای آبروی نابود شده خود نمی بینند.
به بیان ساده تر، آن ها جنگ غزه و حمله زمینی به این منطقه را بیش از آنکه یک گزینه راهبردی برای خود ببینند، نوعی قمار می بینند. قماری که به هیچ عنوان از پیروزی در آن مطمئن نیستند و البته که توصیه های اخیر جو بایدن رئیس جمهور آمریکا به مقام های ارشد صهیونیست مبنی بر اینکه به نوار غزه حمله نکنند نیز نمودی عینی از این است که حتی آمریکایی ها هم از موفقیت رژیم صهیونیستی در پیشبرد این دستورکارشان(حمله زمینی به نوار غزه) مطمئن نیستند. در این رابطه باید توجه داشت که مقام های غربی نگرانی‌های جدی را نسبت به توسعه دامنه کنشگری های محور مقاومت در منطقه علیه صهیونیست ها و به طور کلی منافع جهان غرب در منطقه غرب آسیا را نیز دارند.
از این منظر، می توان گفت سطحِ عدم قطعیت ها برای صهیونیست ها در قالب حمله زمینی به نوار غزه، حقیقتا بالا و زیاد است. موضوعی که فقط و فقط از وضعیت متزلزل و ناپایدار رژیم اشغالگر قدس خبر می دهد.
۳: حمله زمینی رژیم صهیونیستی به نوار غزه و بازی در زمین مقاومت
در نهایت باید گفت که حمله زمینی رژیم اشغالگر قدس به نوار غزه، برخلاف ژست های مقتدرانه ای که مقام های ارشد سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی می گیرند، نوعی بازیِ این رژیم در زمین مقاومت اسلامی فلسطین است. رزمندگان مقاومت فلسطین مدت هاست که انتظار حمله زمینی دشمن صهیونیست به نوار غزه را داشته اند و البته که سال هاست برای این سناریو برنامه ریزی های لازم را نیز انجام داده اند.
در کنار این ها، ارتش رژیم اشغالگر قدس از تجربه چندانی در قالب جنگ شهری برخوردار نیست. معادله ای که به ویژه با توجه به تاسیسات زیرزمینی پیچیده مقاومت اسلامی فلسطین و تخصص آن در جنگ چریکی و شهری، ابعاد جدی تری را نیز به خود می گیرد. از این منظر، از هر زاویه ای که بنگریم، حمله زمینی رژیم اشغالگر قدس به نوار غزه، از جهاتی سناریوی مطلوب مقاومت اسلامی فلسطین نیز است.
توجه داشته باشیم که تردیدی نیست که جنبش مقاومت اسلامی فلسطین در جریان طراحی عملیات طوفان الاقصی، حتما این سناریو را مد نظر داشته که ضربات مهلک این عملیات، صهیونیست ها را به سمت حمله زمینی به نوار غزه سوق می دهد. درست به همین دلیل نیز مقاومت اسلامی فلسطین، آماده سازی های لازم را برای خود جهت مقابله با این سناریو انجام داده است و البته که بر همین مبنا، باید منتظر آشکار شدن شگفتانه های بیشتر علیه دشمن صهیونیست باشیم. موضوعی که می تواند ماهیت واقعی بسیاری از اقدامات تبلیغاتی صهیونیست ها را نیز در آینده نزدیک افشا کند.
