آوای مرز /فریدون صدیقی استاد برجسته روزنامه نگاری در یادداشتی ادبی، منتشر شده در روزنامه شرق (۶ دی ماه) به حادثه دلخراش واژگون شدن اتوبوس دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران پرداخته است:
آیا ما بیبرنامه زندگی میکنیم که نابسمانی، ناکامی، خودکشی و مردن برای ما تبدیل به امری طبیعی شده است؟ آیا برخی از مسئولان و کارگزاران ما فقط خود را دوست دارند که دانشآموزان و دانشجویان ناگهان در پیچ و خم کجتابی راهها و فرسودگی ماشینها از رسیدن باز میمانند؟ و ما همچنان آرزو میکنیم….
اما و ای کاش ما بزرگترها که پدریم، که مادریم، که مسئولیم کمی، فقط کمی بیشتر از کمی، تفکر کنیم چنان فیلسوفان که تابع عقلند نه احساسات تا تدبیرهایمان ثمربخش باشد گرچه هیچ انسانی را از احساسات گریزی نیست اما میدانیم همه عقلا مسئولیت فردی و اجتماعی را چنان وجدان آگاه و بیدار در فرایند تصمیمات مد نظر قرار میدهند.
نتیجه ساده؛ اگر تصمیمی درست باشد کارکرد آن اتوبوس را به مقصد میرساند، دریاچه ارومیه خشک نمیشود، کودکان آبقند نمیخوردند، بیکاران سماق نمیمکند، مادران جان به لب نمیشوند به خاطر پرپر شدن رعناها و رضاهایشان، پدران سر به بیابان نمیگذارند و بستگان سر در چاه فرو نمیبرند.
این یادداشت مرثیهای نیست برای دانشجویانی که بودند و نیستند، دانشجویانی که سالم بودند و حالا سر و دست شکسته برای زنده ماندن میجنگند. این نوشته بهانهای است که بپرسم قرار است تا کی اتوبوسها خودکشی کنند؟
این یادداشت در روزنامه شرق پنجشنبه ششم دی منتشر شده است.