آوای مرز : «بیگمان شما هم با نگارنده در این مسئله هم عقیده هستید که با تغییر فصل ها، الزاماتی در راستای تطبیق زندگی آدمی با طبیعت و شرایط ناشی از تغییر آب و هوا بوجود میآید». یادداشت زیر را به قلم «محمدسلیم عباسی»، کارشناس آموزش فنی و حرفهای در این خصوص می خوانید.
با آمدن بهار خانه تکانیها آغاز میشود، بهار فصل تلاش و کوشش مضاعف کشاورزان و دامداران است، در این فصل با وجود بارندگیها و زنده شدن چشمهها و رودخانهها، طبیعت جانی دوباره میگیرد، کشاورزان زمینها را شخم میزنند و بذر میافشانند و دانهها را در خاک پنهان میکنند تا در فصلی دیگر بتوانند محصولات آن را برداشت کنند، دامداران دامهای خود را به مراتع سرسبز میبرند تا از نعمت روییش دوباره گیاهان در مسیر پروار بندی آنها نهایت استفاده لازم را کرده باشند و زندگی رنگ و رو و جنب و جوش تازهای میگیرد.
تابستان فصل میوههای خوش طعم و چیدن ثمرهی درختان است، فصل آبتنی بچهها، آغاز تعطیلات مدرسه و مسافرتهای دور و نزدیک، تابستان برای مردمان شهر و روستا دو معنی متفاوت دارد، در روستاها شاهد اوج تلاش و کوشش روستائیان به منظور ذخیرهی توشهی زمستانی هستیم و در شهرها با تعطیلی مدارس و دانشگاهها به نحوی کودکان، نوجوانان و جوانان در اوقات فراغت به سر میبرند.
پاییز فصل باز شدن مدرسهها و آغاز یک سال تحصیلی جدید است، با سرد شدن هوا کم کم لباسهای تابستانی به بایگانی گنجهها سپرده میشوند و پالتوها و شال و کلاهها پیدایشان میشود، شبها طولانی میشوند و گردشهای روزانه جای خود را به شب نشینیهای گرم و صمیمی و دور و دراز میدهند.
زمستان هم فصل روشن شدن بخاریهاست، معمولا با بارش اولین برف زمستانی، کودکان با کمک بزرگترها آدم برفیهایشان را میسازند و پس از ساعتها گلوله بازی در کنار شعلههای سرخ آتش بخاری، معصومانه و آرام به خواب میروند، زمستان فصل احتیاط و خانه نشینی و پرهیز از سفرهای غیر ضروری است.
اما در سالهای اخیر یک فصل ناخوشایند به فصلهای سال اضافه شده است و آن “فصل بیکاری” است. با وجود انبوهی از تحصیلکردگان جوان و رشد بیسابقهی کمّی دانشگاههای کشور و فراهم نبودن بسیاری از زیر ساختهای اشتغال، فصل بیکاری یک تهدید جدی برای جوانان و بالاخص دارندگان مدارک دانشگاهی است که بهترین سالهای عمرشان را در تودرتوی کلاسهای درس به امید یافتن شغلی آبرومند در آینده سپری کردهاند.
وقتی آدمی برای هر فصل برنامه و الزاماتی دارد و مقدماتی را مهیا میکند و با تدبیر و تعقل به استقبال از فصلها میرود، عقلایی نیست که برای فصل بیکاری برنامه و نقشهای نداشته باشیم. وقتی که حاضر نیستم در یک سفر چند ساعتهی زمستانی زنجیر چرخ و بازدید و سرویس بخاری و لباس گرم را برای ماشین و خودمان فراموش کنیم، آیا عقلایی است که برای فصل خطرناک بیکاری تجهیزات و ابزار لازم را با خود نبریم؟
بدونشک جواب این سوال منفی است، صاحبنظران بازارکار و کارشناسان اشتغال، بهترین، پرکاربرد ترین و مطمئن ترین ابزار به منظور آمادگی رویارویی با فصل سرد بیکاری که میتواند جویندگان کار را از گزند بلایای اقتصادی و اجتماعی این فصل ناخوشایند در امان نگاه دارد مهارت میدانند، آنها عقیده دارند با مهارت آموزی میتوان گردنه و بیراهههای بیکاری را به سلامت پیمود.
همانطور که در نظر نگرفتن کمترین الزامات تغییر فصلها در زندگی از تدبیر و عقلانیت به دور است، مغفول ماندن از فصل بیکاری هم از عقلانیت به دور است برای فصل بیکاری، جویندگان کار میتوانند با فراگیری مهارتهای مورد نیاز بازار کار، از مخاطرات این فصل ایمن و در برابر صدمات ناشی از حاشیههای بعدی و متعاقب آن خود را بیمه کنند.