آوای مرز /سید محمد صادق میرمحمدی: از نقطه نظر اقتصادی ثروتمندان بازوهای تولید و کارآفرینی کشورها هستند و آنها هستند که شغل ایجاد میکنند و آنها هستند که تولید ناخالص ملی را تقویت کرده و مالیات میدهند. کارخانه و محصول تولید کرده و به چرخ اقتصاد کمک میکنند. علیرغم اینکه در کشور ما به اشتباه ثروتمندان افرادی منفی معرفی میشوند، در سایر کشورهای توسعه یافته آنها را سلبریتی های محبوب و قابل تحسین معرفی کرده و همیشه آنها را مورد مصاحبه و معرفی برای تولید انگیزه تلاش و تولید ثروت معرفی میکنند. موضوعی که در آموزه های دینی ما هم به روشنی مشهود است.
تقریبا همه ائمه ما از ثروتمندان جامعه بودند، اما زاهدانه زندگی میکردند و همواره تلاش فراوان برای کسب روزی حلال میکردند. در برخی از روایات امام سجاد تا ۵۰ هزار غلام خریدند و آزاد کردند یا امیرالمومنین بیش از هزار غلام آزاد نمودند و عمده نخلستانهای مدینه از دسترنج امیرالمومنین به دست آمده بود. موضوعی که اسلام به آن تاکید دارد پرداخت خمس و زکات و مالیات و انفاق و زندگی زاهدانه و تولید ثروت حلال است و با اصل ثروتمندی مشکلی ندارد.
چرا سیاست افزایش هزینههای ثروتمندان غلط است
از نقطه نظر اقتصادی ثروتمندان درآمدهای بالایی دارند (البته که نباید شرایط را برای رانت و انحصار و غیره مساعد کرد که عده ای بی حساب و کتاب ثروتمند شوند). و صد البته هزینههای بسیار زیادی هم دارند. با افزایش هزینه دهک های بالای جامعه شاهد افزایش هزینه دهک های پایین جامعه خواهیم بود. ثروتمندان برای جبران هزینه های خود مجبورند هزینه کالا و یا خدمات تولید خود را افزایش دهند و چون غالبا نبض اقتصاد کشور در دست آنها است بنابراین هزینههای خود را از راه افزایش قیمت کالا یا خدمات جبران میکنند. پس هر گونه افزایش هزینه های زندگی ثروتمندان باعث افزایش هزینه های سایر جامعه خواهد شد. و چون افزایش هزینههای برخی کالاها و یا خدمات تاثیر بر سایر کالاها و خدمات دارد، نتیجه این افزایش هزینه تاثیر دوچندان بر اقتصاد جامعه خواهد داشت.
فرض کنید هزینههای یک معدن داری افزایش پیدا کند و او با افزایش قیمت ماده اولیه خود بر بیش از دهها کالای تولیدی اثر مستقیم میگذارد.
۱. اگر قرار است هزینه انرژی متعادل شود و دیگر دولت با این قیمتها نمیتواند به تولید انرژی ادامه دهد، باید یارانه انرژی حذف و پول آن به همه مردم ایران داده شود. این عملیترین و بهترین روش در مدیریت مصرف انرژی در کشور است و لازمه آن کمی شجاعت در تصمیم گیری است.
۲. قطعا مدیریت جامعه با اخذ پول از ثروتمندان حاصل میشود و در همه کشورهای توسعه یافته هم همین گونه است.
اما نکته این جاست که آیا این پول را باید با افزایش هزینه برای آنها به دست بیاوریم که معضلاتش را گفتیم و یا از درآمد آنها باید کسب کنیم. قطعا راه دوم صحیح تر است. باید با ایجاد شرایط مساعد برای فعالین اقتصادی، افزایش و تداوم درآمد در آنها را شاهد باشیم و سپس به اخذ مالیات بر درآمد از آنها بپردازیم. زمانی که شبکه بیمه و مالیات بلای جان تولیدکننده و کارآفرین میشود چگونه انتظار درآمد داریم. با این شرایط ثروتمندان رو به مشاغل غیرمولد و واسطهای روی میآورند. بنابراین باید هزینه مدیریت جامعه را از مالیات بر درآمد به دست آورد و از افزایش هزینه های ثروتمندان دوری کرد.