اینجا محل تبلیغات شماست

اینجا محل تبلیغات شماست

آوای مرز / محمد ماکویی، گروه تعاملی الف : یک زمانی، حمام‌های عمومی بهترین خواستگاه‌های خواستگاری و انتخاب بودند، زیرا خانم‌هایی که می خواستند برای آقازاده خود دست به “همسر گزینی” بزنند قادر بودند علاوه بر مشاهده شکل و شمایل واقعی “گزینه ها”، به صفادهی تن و بدن هم مشغول گردند.

قطعا این شیوه انتخاب مشکلات خاص خودش را داشت، زیرا جدا از اینکه آن‌هایی که قرار بود یک عمر زیر یک سقف زندگی کنند عروس و مادرشوهر نبودند، زنی که یکبار تن به انتخاب شدن داده بود برای همه عمر “انتخاب شونده” باقی نمی‌ماند و در مواردی که فرصت مقتضی جهت تلافی را کسب می‌کرد، زندگی را برای نیمه پیدا شده “زهر هلاهل” می فرمود.

گذر زمان و توسعه فناوری‌ها و خبرگیری از آنچه در خارج از سرحدات این مرز و بوم در جریان بود، مرد و زن ایرانی را هم به بلوغ فکری رسانید; به گونه ای که امروزه بیشتر دختران و پسران ایرانی ضمن پذیرش دارا بودن حق بیان ” از قیافه اش خوشم نیامد”، آشنایی های پیش از ازدواج را هم کاملا جدی گرفته و اخلاق و رفتار طرف مقابل را نیز معیاری اساسی برای نرفتن برای “گل چینی” و گفتن “بله” محسوب می‌کنند. اگر امکانش موجود بود که آدم های در جستجوی ازدواج در درجه نخست از اخلاق و رفتار یکدیگر کسب اطلاع کرده و در انتها “قیافه اش را هم ببینم بد نیست” بگویند، بسیاری از مسایل و مشکلات امروزه جامعه ما وجود داخلی نداشت.

با این حال و از آنجا که نمی‌توانیم ادامه این یادداشت را بر اساس “فرض محال” پیش ببریم، باید قبول کنیم که دختران دم بخت و پسران بخت برگشته! مجبورند در هنگام معرفی شدن توسط دیگران و یا دادن احتمال دیداری تصادفی که ممکن است در کلاس دانشکده، اتاق محل کار، سالن سینما یا برخورد اتومبیل‌ها روی داده و زندگی یکی از دو نفر را کاملا زیر و رو نماید، جنبه احتیاط را محفوظ داشته و آینده خوب خود را بر پایه “هر آنچه دیده بیند دل کند یاد” پایه‌ریزی نمایند.

همه ما خوب می‌دانیم که وضعیت دارایی و میزان درآمد از مهمترین معیارهای ازدواج دختران جوان محسوب می‌شود. علیرغم این موضوع، معیارهای پسران کاملا متفاوت بوده و هنوز برای شماری از ایشان، این زیبایی و قد و بالای رعنای زن است که مهمترین معیار ازدواج قلمداد می‌گردد ( پسر جوان نباشی و میان‌سال هم باشی; در ماهیت امر توفیری نخواهد کرد)

با این حساب، اگر برای آقایانی که شپش توی جیبشان قاب بازی می‌کند مهم است که در نخستین روزهای آشنایی با تک لباس قابل عرض اندام ظاهر شده و تمامی پس انداز خود را خرج حضور در یکی از شیک ترین و گرانترین رستوران‌های لاکچری نمایند و بدین وسیله همسر آینده را در فکر “همیشه اینطور زندگی خواهیم کرد” فرو برند، برای خانم‌ها مهم است که قبل از خروج از منزل، بارها و بارها “خوب شدم؟!” را از مانده‌ها پرسیده و به شدت هر چه تمامتر با فکر پلید و شیطانی “نکند نپسندد!؟” مقابله نمایند.

هر جور بخواهیم به چنین ماجراهایی نگاه کنیم باید بپذیریم که چند تار موی بیرون زده، کار بسیاری از دختران جوان در آستانه ازدواج را راه انداخته و با بالا بردن حس اعتماد به نفس آن‌ها، همسر آینده را هم به فکر “خوشگل ها خوش اخلاق ترند” می اندازد.

به عبارت دیگر، چنانچه بخواهیم در مورد مسئله “حجاب” انصاف به خرج داده و به قضاوتی صحیح در باره دلیل اینکه خیلی از خانم‌های جوان رعایت “حجاب کامل اسلامی” را جدی نمی‌گیرند دست یابیم باید بیش از هر کس، انگشت اتهام را به سوی مردانی که خانم های “شل حجاب” را ترجیح می‌دهند دراز کنیم، زیرا علاوه بر قبول “مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد”، باید پذیرفت که دارندگان “حجاب کامل اسلامی” یک مشکل دیگر هم دارند و آن این است که جهت حفظ حرمت حجاب نمی‌توانند به راحتی دیگر افراد جامعه دستی به صورت خود کشیده و لب و دهان و چشم و ابرو را زیباتر از آنچه هست در انظار عمومی ظاهر نمایند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سایر خبرها

اینجا محل تبلیغات شماست

اینجا محل تبلیغات شماست