اینجا محل تبلیغات شماست

اینجا محل تبلیغات شماست

آوای مرز :عیسی عزیزنژاد، پژوهشگر مردم‌شناسی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان‌غربی در یادداشتی انتقادی در خصوص تهدید ظرفیت گردشگری روستایی این استان می نویسد: از زمانی که پای معامله‌گران شهری به روستاها باز شد و نسخه مشابه معاملات سودآور مسکن و آپارتمان در شهرها، این بار به شکل خرید و فروش باغ و ویلا، در روستاها ترویج یافت دیگر اقتصاد کشاورزی و گردشگری روستایی نیز از این مکان‌ها رخت بربست.

در چند سال اخیر گسیل سرمایه‌داران به باغات کشاورزی برای ویلاسازی پدیده‌ای شایع است که به مرور باعث محدود شدن تولیدات کشاورزی و همچنین از رونق افتادن گردشگری نوپای روستایی می‌شود

 تبدیل شدن باغ و مزارع به ویلاهای محصور شخصی، پدیده رایجی است که کم و بیش در شهرهای مختلف دیده می‌شود؛ این موضوع در آذربایجان‌غربی و به‌خصوص ارومیه در دو سه سال اخیر شدت بیشتری یافته است.

از آنجایی که این استان نه با صنعت، بلکه با داشتن زمین‌های مرغوب کشاورزی و تولید انواع محصولات میوه‌ای از جمله سیب و انگور معروف بوده رونق گردشگری روستایی و ایجاد واحدهای بوم‌گردی یکی راه‌های رونق و توسعه اقتصادی در آذربایجان‌غربی است.

متاسفانه امروزه این ظرفیت و استعداد استان با یک تهدید جدی مواجه بوده، تهدیدی که نه از جنس بلایای طبیعی مثل سیل و خشک‌سالی، بلکه تهدیدی از جنس انسانی هست که به دست تعدادی از شهروندان و در سایه غفلت نهادهای متولی در حال اجرا شدن است.

ورود سرمایه‌داران و دلالان برای خرید و فروش باغات و زمین‌های کشاورزی روستاهای اطراف ارومیه به مرور زمان شکل گرفته و رفته رفته دامنه آن فزونی یافت.

این امر از آنجا ناشی شد که در اثر تغییر در نگرش‌های عمومی، دیگر جنبه کشاورزی و تولید محصول از باغات و زمین‌های زراعی مطرح نبوده بلکه کارکرد تفرجگاهی نیز برای آن تعریف شد و کار تا آنجا پیش رفت که هم‌اکنون بسیاری از زمین‌های باغی دشت ارومیه تبدیل به ویلاخانه‌های رنگارنگ شده است که در آن خبری از کار کشاورزی به شکل حرفه‌ای آن وجود ندارد.

اصولا تا قبل از این ماجرا، چیزی به‌نام ویلا و خانه‌باغ در ارومیه وجود نداشت، مالکان باغات در واقع افراد ساکن روستا بودند که زمین‌های کشاورزی و باغات میوه را به‌صورت ارثی و در محدوده محل سکونت خویش در اختیار داشتند و کسی که کشاورز بود به‌صورت نسل به نسل به این کار ادامه می‌داد و در فصول مختلف سال نه برای تفریح بلکه برای فرآوری محصولات اعم از سیب، انگور و غیره و ارائه آن به بازار زحمات زیادی را متحمل می‌شد.

کشاورز واقعی از شخم زدن، غرس کردن درختان گرفته تا کوددهی، آبیاری دوره‌ای، سم‌پاشی و در نهایت برداشت محصول و ارائه آن به بازار مصرف را برعهده داشت.

همچنین زمین‌های کشاورزی نیز اغلب در متراژهای بالای یک هکتار بوده و حصار و دیوارکشی‌های تفکیک‌کننده هر زمین، معمولا دیوارهای گلی کوتاه معروف به( مهره دیوار) و یا توده‌های درختان هم ردیف بود که هرکس با این نشانه‌ها، مرز بین ملک خود و دیگری را می‌شناخت، در تعدادی باغات نیز معمولا کلبه‌ای کوچک با مصالح سنگ و گل، برای اسکان موقت و انبار وسایل وجود داشت.

اما از زمانی که معامله‌گران شهری به روستاها باز شد و نسخه مشابه  معاملات سودآور مسکن و آپارتمان در شهرها، این بار به شکل خرید و فروش باغ و ویلا، در روستاها ترویج یافت دیگر اقتصاد کشاورزی و گردشگری روستایی نیز از این مکان‌ها رخت بربست.

در این معاملات دو گروه وجود دارند، گروه اول دلالان و کسانی هستند که زمین و باغ کشاورزی را با قیمت وسوسه‌کننده از کشاورز روستایی می‌خرند سپس آن را به میل خود به قطعات مختلف( معمولا هزار متری) تفکیک و برای هر کدام دیوارکشی و ورودی مستقلی ایجاد می‌کنند و در مرحله بعد هرکدام از قطعه‌ها رو با قیمت متفاوت و بیشتر، در معرض فروش قرار می‌دهند.

گروه دوم نیز خریدارانی هستند که بر اساس همان نگرشی که بدان اشاره شد، نقدینگی در دست دارند و با هدف سرمایه‌گذاری و همچنین داشتن مکانی برای تفرج و تفریح خانواده و آشنایان، اقدام به خرید قطعات کوچک شده می‌کنند و بدین‌گونه، رفته رفته باغات متراکم و تو در تو و گسترده اطراف شهر که قطب تولید کشاورزی و گردشگری به حساب می‌آید، در قالب قطعات کوچکتر و با کاربری ویلایی، خرد و کوچک می‌شوند و  نباید انتظار داشت از این املاک شخصی_تفریحگاهی محصولات میوه‌ای مثل سابق روانه بازار شود.

این معضل، سال به سال بیشتر می‌شود و رونق آن در حدی است که در روستاها و مسیرهای همجوار که یک زمانی وجود مغازه‌های بنگاه معاملاتی بسیار به ندرت دیده می‌شد، هم‌اکنون بنگاهای متعددی برای این منظور وجود دارند و مشورت‌های لازم برای خرید و فروش به شهروندان ارائه می‌دهند.

بر اساس گفته یکی از این بنگاهداران، سه ماه اخیر سال جاری اوج فعالیت او بوده به گونه‌ای که بیش از پنجاه مورد عقدنامه خرید و فروش صادر شده است، با تداوم این معضل، بدون تردید در آینده‌ای نزدیک  به طور کلی شاهد از بین رفتن شکوه کشاورزی و باغداری در ارومیه خواهیم بود.

از طرفی دیگر، این موضوع بر گردشگری روستایی نیز تاثیر منفی دارد، شاخه جدید از صنعت گردشگری که برای کسب آرامش فارغ از شلوغی فضای شهری به دنبال بازدید از روستاها،کسب تجربه و مشاهده کار و فعالیت روزمره کشاورزان در مزارع است، با ادامه این روند، روستایی برای رونق بوم‌گردی و روستاگردی باقی نخواهد ماند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سایر خبرها

اینجا محل تبلیغات شماست

اینجا محل تبلیغات شماست