اینجا محل تبلیغات شماست

اینجا محل تبلیغات شماست

آوای مرز :«در بلاروزگاری گرفتار شده‌ایم که خیلی‌ها فقط پول و قدرت را بو می‌کشند. نسل آنهایی که بی‌محابا به سمت توپ خیز برمی‌داشتند، کمیاب شده است. مراقب «علی دایی»ها باشید.»

دنیای اقتصاد نوشت: «چند روز اخیر خبر بستری‌شدن علی دایی در بیمارستان نظر بسیاری از هواداران فوتبال ایران را جلب کرد. اسطوره ۵۲ ساله فوتبال ایران که طی دو سال اخیر به دلایل نامعلومی خارج از فضای مربیگری بوده، حالا درباره دلایل مراجعه‌اش به بیمارستان اطلاع‌رسانی کرده است. از قرار معلوم ماجرا به برخورد خشن و فراموش‌نشدنی دروازه‌بان بحرین با دایی در بازی‌های آسیایی ۹۴ هیروشیما مربوط می‌شود. آن دیدار با نتیجه مساوی بدون گل به پایان رسید اما تصویری که از خطای گلر بحرین روی دایی به ثبت رسید، به یکی از ماندگارترین قاب‌های تاریخ فوتبال ایران تبدیل شد. دایی که به‌شدت مصدوم شده بود، ناچار به جراحی شد و آن‌ طور که خودش می‌گوید، یک سال بعد دوباره همین ناحیه را عمل کرد. حالا بعد از ۲۷ سال شهریار برای سومین بار زیر تیغ جراحی رفته که خوشبختانه همه‌ چیز خیلی خوب پیش رفته است.

تصویر آن خطا دو نکته را خیلی خوب روشن می‌کند: یکی این که چرا بازی ایران و بحرین هرگز «عادی» نمی‌شود و ما هر وقت تحت هر شرایطی هر کجا با این تیم رودررو شدیم، کلی حساسیت به وجود آمد. نکته دوم هم غیرت و تعصب بازیکنی است که در دوران حضورش در تیم ملی به معنای واقعی کلمه سر جلوی توپ می‌گذاشت. علی دایی انگار در زمین بازی اهل محاسبه‌های عافیت‌طلبانه نبود. او بی‌محابا برای موفقیت تیمش تلاش می‌کرد و همین ویژگی منحصربه‌فرد هم جایگاه دایی را در فوتبال ایران دست‌نیافتنی کرده است. آن ضربه دروازه‌بان بحرین شاید می‌توانست تبعات بسیار بدتری برای دایی به همراه داشته باشد اما کاپیتان پیشین تیم ملی ایران باکی از این توفان‌ها نداشت. مگر از او تصاویری با سر شکسته و صورت خونین کم به جا مانده است؟ مگر از یاد برده‌ایم گلش به کویت را که نزدیک بود گردن آقای گل را بشکند؟

نقطه‌ای که دایی امروز در آن ایستاده، کمترین حق اوست. هر کسی در هر جایگاهی وقتی برای کارش زحمت بکشد، انرژی صرف کند و شش‌دانگ وجودش را بگذارد، شایسته تحسین است. فرقی هم نمی‌کند جراح باشد یا فروشنده یا تاجر و کارگر ساده. این وسط وقتی ماهیت شغلت به خوشی و ناخوشی مردم گره می‌خورد، ارزش این تقلا و تلاش بیشتر هم می‌شود. علی دایی برای نشاندن گل لبخند روی صورت هموطنانش خیلی زحمت کشیده، خیلی زخم خورده. کاش می‌شد قدر این سرمایه را بیشتر دانست. در بلاروزگاری گرفتار شده‌ایم که خیلی‌ها فقط پول و قدرت را بو می‌کشند. نسل آنهایی که بی‌محابا به سمت توپ خیز برمی‌داشتند، کمیاب شده است. مراقب «علی دایی»ها باشید.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سایر خبرها

اینجا محل تبلیغات شماست

اینجا محل تبلیغات شماست