آوای مرز / عبدالسلام معروفی : چند ماهی از فعالیت محمدصادق معتمدیان به عنوان استاندار دولت سیزدهم در آذربایجان غربی می گذرد ، هر چند وی با این استان اصلا بیگانه نیست و سال ها در کسوت مدیر در یکی از حساس ترین نهادها مشغول به فعالیت بوده است اما جایگاه استاندار به عنوان نماینده عالی دولت با اختیارات و توانایی های خاص اهمیت ویژه ای دارد و استاندار ، رئیس جمهور دولت و حتی نظام در هر استانی است و به تبع معرفی و شروع بکار استانداران ، مدیران نیز دچار تغییر و تحول شده و گاها برخی ها نیز تثبیت می شوند اما حلقه مفقوده این پازل زمانی مشخص می گردد از وقتی معتمدیان به عنوان استاندار شروع بکار کرده تحرک و پویایی برخی از مدیران هم بیشتر شده و حتی اطلاع رسانی در پیج های شخصی هم بوفور دیده می شود که جای تامل و تاسف دارد.
البته مدیرانی هستند که زمان ، وقت و از همه تر دولت و تغییراتش را نمی شناسند و از آغاز بکار در مسئولیت خود بصورت شبانه روزی و جهادی در میدان خدمت به مردم هستند ، اما زمانی این مهم نکته ابهام به خود می گیرد که با تغییر دولت و استاندار این پویایی وجه دیگری به خود گرفته و یا اینکه فعالیت اطلاع رسانی خود را بیشتر می کنند که به نوعی به ترس و یا تشنه قدرت و صندلی و موقعیت تعبیر می شود که چرا این شخص از ابتدای انتصابش جهادی در میدان نبود و شبانه روزی کار نمی کرد و اینکه آیا باید همیشه ترس از تغییر و یا از همه مهم تر یک نفر بالاسر شخص باشد تا وی کارهایش را انجام دهد و این به نوعی خیانت به مسئولیت و در امانتی است که به وی سپرده شده است و بدون شک باید در روز قیامت پاسخگوی اعمال و کردار و مدت زمان مسئولیتی باشد که به او سپرده شده است.
بدون شک منکر فعالیت برخی از مدیران در ادوار گذشته تاحال نیستیم ولی همه خوانندگان و خود صاحب منصبان نیک می دانند حال و روز استان در شاخصه های توسعه اصلا خوب نیست و به رغم همه داشته ها ، امکانات ، مرز ، آب و هوا و مناطق گردشگری رتبه ای پایین تر از ۲۵ نداریم و این نشان می دهد نیازمند یک تغییر اساسی در بدنه مدیریت اجرای استان بوده و باید هوای جدید در فضای عمومی دستگاه های اجرای تزریق کرد و از طرف دیگر تعهد و تعقل ، وجدان کاری و امید و اعتماد را به بدنه کارشناسی برگرداند تا شاهد تغییر و تحول شگرفی در سیستم اداری استان بوده و شاخصه ها نیز به تبع آن ارتقا یابد.
مهم‌ترین دلیل این امر نیز وجود مدیران بازمانده از دولت های قبل در سطوح میانی نهادهای دولتی است که چندان نسبتی با اصول و برنامه‌های مدنظر دولت فعلی ندارند، بنابراین مادامی که هنوز و همچنان افرادی در بدنه دولت بر سر کار هستند که آرمان‌ها و خط‌مشی دولت جدید در منظومه باور ایشان جایی ندارد و همچنان دلبسته صندلی و موقعیت خود هستند، توقع ایجاد تحول در تمامی سطوح و ساختارها به صرف تغییر در سطح کلان مدیریت انتظاری عبث و بیهوده خواهد بود. تداوم مسئولیت برخی از افراد غیرمدیر و بانیان وضع موجود، لاجرم به تداوم وضع موجود خواهد انجامید.
برای اینکه دومینوی تغییرات به سطح زندگی مردم برسد و ملت در زندگی روزمره به‌نحو ملموسی این تغییرات را حس کنند، لازم است یک تغییر اساسی در بدنه دستگاه های اجرای ایجاد شود و بدنه دولت و مدیران سطح میانی نیز با راهبردها و رویکردهای مسئولان ارشد همراه بوده و عمیقا به آنها باور داشته باشند تا در عرصه اجرا برای تحقق آنها بکوشند. چه اینکه مسلم است سطح کلان مدیریت ساحتی عملیاتی نیست که صرف تغییر در آن برای تحقق ملموس تغییرات در لایه‌های زیرین جامعه بسنده باشد، بلکه سطوح کلان جایگاه پرداختن به سیاستگذاری‌های کلان و تصمیم‌های راهبردی و مدیریت توزیع این سیاست‌ها در مراتب پایین‌تر است و بار عمده و مسئولیت اصلی اجرایی‌کردن این برنامه‌ها و سیاست‌ها متوجه بدنه و سطوح میانی کارگزاران است. از این‌رو برای تحقق صحیح و نتیجه‌بخش برنامه‌های دولت، همراهی این سطح از مدیران با جهت‌گیری‌های دولت ضرورتی انکارناپذیر است
بنابراین ضرورت پالایش مدیران توانمند از ناتوان و غیرمتعهد یک ضرورت است که باید در دستور کار استاندار دولت سیزدهم و همه مدیران همراهش قرار گیرد تا شاهد تحرک و پویایی واقعی در بدنه دستگاه های اجرای و بهبود وضعیت بغرنج استان در شاخصه ها باشیم.
دولت سیزدهم و به تبع آن معتمدیان اگر مصمم به تغییر وضع موجود است، در کنار جذب منابع و اعتبارات ملی و استفاده از مزیت مرزها ، معادن ، کشاورزی ، صنعت ، امکانات موجود و غیره راهی جز تقویت و پرورش نیروی انسانی کارآزموده و استفاده از مدیران توانمند ، تزریق فضای امید در ادارات ، افزایش راندمان کاری و از همه مهم تر تغییر مدیران ناتوان و بهبود فضای کارشناسی در بدنه ادارات و جایگزینی آنها با مدیرانی متعهد و متخصص به اصول و آرمان‌های خویش فراروی او نیست، در غیر این‌صورت باید قید مهم‌ترین وعده های انتخاباتی خویش یعنی تغییر وضع موجود و همچنین افزایش اعتماد عمومی و بهبود شاخصه ها را بزنند.
