آوای مرز : از مدت ها قبل در دانشگاه کردستان با توجیه حضور دانشجویان غیر ایرانی بدون گرفتن مصوبه شورای فرهنگی دانشگاه، علائم و تابلوهای راهنمایی برخی معابر و دانشکده ها چند زبانه نصب گردید. این تابلوها به صورت عادی بر دیواری دلیل و راهنمای دانشجویان و مراجعین بوده است تا اینکه چند روز پیش فرد یا افرادی سرخود اقدام به پایین کشیدن این تابلو از سر در برخی دانشکده ها و معابر دانشگاه کردستان نمودند که نارضایتی های برخی از دانشجویان و اساتید این دانشگاه را بدنبال داشت.
کرد پرس- چند نکته پیرامون این رویداد وجود دارد که نمی توان از آن عبور نمود و می توان آن را به عوامل درون سازمانی دانشگاه و شرایط پیرامونی جامعه دسته بندی کرد.
اولا؛ موضوعات درون سازمانی دانشگاه، اینکه تمامی تغییرات و یا نامگذاری اماکن و معابر دانشگاه ها همانند اماکن شهرها تابع مصوبه شورای نامگذاری دانشگاه مربوطه نه خارج از حوزه دانشگاه و یا سازمان های مردم نهاد می باشد. تصمیم عقلانی مدیریتی این بود که به حرمت جایگاه علمی دانشگاه و احساسات قومی این نامگذاری را از مسیر قانونی داخلی دانشگاه طبق آئین نامه های عمومی دانشگاه ها دنبال می نمودند تا بهانه ای برای برخی اقدامات تحریک آمیز نشود.این اقدام می توانست در قالب حرکتی فرهنگی در داخل دانشگاه ها تعریف و موجب تقویت بنیان های وحدت و انسجام داخلی دانشگاه شود و بدون هیچگونه تنشی نهادینه گردد.
دوما؛ هنوز هویت افراد خودجوش از سوی مراجع مربوطه و اقدام آنها مورد تائید قرار نگرفته است پس در این صورت انگشت اتهام به سوی جریانی خاص از روحیات دانشجوی مطالبه گر بدور می باشد. حذف غیر رسمی تابلوی زبانی در اماکن و معابر داخل ستاد دانشگاه نه اسائه ادب به فرهنگ و زبان خاصی خواهد بود و نه نصب و ابقاء آن حاکی از سرزندگی جریان هویت خواه قومی می باشد.
کما اینکه مواضع احساسی برخی فعالان سیاسی حکایت از تعارض قومی و حاکمیت نمی باشد بلکه معیارهای گسست قومی و اتحاد ملی را در جای دیگر باید جستجو نمود. وقتی که عالیترین مقام جمهوری اسلامی ایران ، زبان کُردی را سرمایه ملی و ایران را وطن کُردها و کُردها را فرصتی در منطقه برای ایران محسوب می نماید، آیا شکی بر پیوستگی نژادی ایرانی ترین قوم سرزمین ایران باقی می ماند؟
در حالیکه هیچ رهبر کشوری در منطقه حتی رهبران کُردها چنین وسع نگاه شمولگرایی نسبت به شهروندان کُرد خود نداشته اند بلکه بحسب تجربه منطقه ای و تاریخی ،نگاه حزبی به شهروند کُردی بجز تصغیر و تحدید قومیت کردی دست آورد دیگری برای کردها نداشته اند.حال سزاوار نیست اقدام سربخود فرد یا افرادی در حذف تابلویی که بعضا بصورت عادی در نقطه ای بدون حاشیه نصب بوده است را دستمایه چالش آفرینی در جامعه در حال گذار سیاسی از گفتمانی به گفتمان دیگر بنماید. ا
گر حاکمیت ایران با زبان و فرهنگ قومی مشکلی می داشت یقینا نمی توانست کرسی و رشته زبان کردی در دانشگاه کردستان شکل بگیرد ولو اینکه اراده همه فعالان سیاسی و مدنی بر وقوع آن اصرار نمایند.
از طرف دیگر دانشگاه کردستان تنها دانشگاه کشور است که در آن دروس زبان و ادبیات کردی تدریس می شود بنابراین دلیلی بر مخالفت با زبان کُردی که مصوبه قانونی وزارت علوم کشور را دارد از طرف هیچکس پذیرفته نیست که اقدامی خودجوش بتواند آن را خدشه دار کند. پس از انصاف و مروت بدور است که بخاطر یک دستمال، بازار بزرگ قیصری هویت قومی – ملی به آتش کشیده شود.
وقتی می توانست چنین اقدامی با یک تصمیم مدیریتی و گفت و گو در دورن دانشگاه بدون هیچ تنشنی حل و فصل شود (کما اینکه این اتفاق افتاد و نوشته های تابلوها امروز سه شنبه دوم شهریور مرمت شد) چه دلیلی وجود داشت که این موضوع ساده درون دانشگاه در حد جنجالی این چنین بزرگ نمایی شود؟
و اما ملاحظاتی چند؛ مدیریت ادوار دانشگاه در طول چندین ساله که این تابلوها در آنها نصب شده اند در این زمینه مقصرند بدین دلیل که اقدامی در راستای طرح این موضوع در کمیته نامگذاری دانشگاه انجام نداده اند که از چنین اقدام تحریک کننده ممانعت بعمل بیاید. اگرچه مدیران ادوار دانشگاه بعلت مشغله های سیاسی و دلدادگی به جناحی خاص فرصت چنین اقدام سازمانی را در این هشت ساله نداشتند. هرچند فقدان و یا وجود یک تابلو نمی تواند موجب اثبات یا انکار هویتی گردد.تا جایی که بعضا آن را تا ژنوساید هم بزرگ می کنند گویا اطلاع درستی از وضیت پرونده قومی در کشورهای همسایه ندارند و فقط این رویداد دانشگاه کردستان که هیچکس آن را تایید نمی کند به مشکل اساسی قوم کرد تبدیل شده است!
نه اینکه در ایران نشانی از انکار هویت قومی کرد وجود ندارد بلکه در کمال وضوح زبان و ادبیات زبان کردی در دانشگاه استان کردستان تدریس می شود. این رویکرد ملی نسبت به قوم کرد در ایران در حالی صورت می گیرد که روزانه دهها نقطه خاک کردستان در کشور همسایه مورد هدف تجاوز قرار می گیرد و روزی نیست که زنان و کودکان بی سرپناه با دلالت و یا سکوت جریانات و احزاب کُردی به خاک و خون کشیده می شوند و صدایی هم از کسی بلند نمشود و کورد کشی در روز روشن داستان تکراری هر روز کردستان عراق می باشد.
اینکه یک یا چند نفر بدون با هر انگیزه ای دست به چنین اقدامی زده اند قطعا باید در چهارچوب قوانین و پروتکل های دانشگاهی بدون هیجان سازی به این اقدامات رسیدگی شود و البته نقش اهمال کاری و نا کار آمدی مدیریت فعلی دانشگاه در این رویداد اخیر را نمی توان نادیده گرفت.