اینجا محل تبلیغات شماست

اینجا محل تبلیغات شماست

آوای مرز / ماردین سیداحمدی  : توصیه‌ به بومی‌گزینی، گاها توسط افراد خیرخواه و فراجناحی و با هدف مصلحت، جوانگرایی و تربیت مدیران توانمند در سطح کشور مطرح می‌شود، اما بیشتر این توصیه‌ها گاها پشت پرده هایی هم دارند، پشت پرده‌هایی مانند: هراس از انزوای مدیران کوتوله‌ سیاسی و اجرایی بومی که بیشتر از چهل سال آذربایجان غربی را با تهییج قومیتی و برچسب‌های امنیتی به محل تاخت و تاز، سوء استفاده و مطامع مادی و سیاسی خود قرار داده‌اند.

پس از استقرار دولت سیزدهم و اما واگرهای بسیار در خصوص انتصاب استانداران، استانداری آذربایجان غربی به محمد صادق معتمدیان رسید.

رای اعتماد کابینه سید ابراهیم رئیسی به والی‌ جدید یکی از استراتژیکی‌ترین استانهای کشور حاوی سه پیام مهم بود؛ یک، دولت سیزدهم فراجناحی و کیفیت‌گراست و در این دولت رزومه قوی و عملگرایی بر لابیگری و بازیهای مرسوم جناحی می‌چربد. دوم؛ مشاوران و سیاستگذاران اصلی بدنه دولت با جغرافیایی سیاسی ایران آشنایی کامل دارند و چینش استانداران بر مبنای سازگاری خصوصیات روانشناختی و مدیریتی نماینده ارشد دولت با پهنه زیست بوم محل خدمت آنهاست.

سوم؛ دولت سیزدهم با شعار “دولت مردمی، ایران قوی”،  همانطور که وعده داده بود، اسیر سهم خواهی شبه راهبرد “غنائم جنگی” نخواهد شد و اصل شایسته سالاری بر انتظار مسامحه در قدرت ارجحیت دارد.

 والانصاف دولت دوازدهم هم پس از آزمون و خطا در انتصاب استاندار بومی و با تودیع “قربانعلی سعادت” پرتجربه‌ ولی ناکام به این قناعت رسیده بود که استانداران بومی در جغرافیایی قومیتی و مذهبی استان آذربایجان غربی نمی‌توانند آنطور که شایسته است موفق باشند.

این قناعت علیرغم چندین کاندیدای قدر بومی هیئت دولت دوازدهم را مجبور به آوردن سیاست‌مردی از خطه خراسان کرد.

والحاصل دولت سیزدهم هم با معتمدیان آمد و مدعیان بومی ایالت نشینی نیز که اتفاقا مثل همیشه و بر اساس یک قانون نانوشته اما رایج در استان آذربایجان غربی تنها از بدنه یکی از قومیت‌ها انتخاب شده بودند، ناکام شدند.

اما پس از این انتصاب هوشمندانه رئیس جمهور و شکست استراتژی غنائم جنگی، چرا اولین و بیشترین توصیه سیاسیون استان به بومی‌گزینی و استفاده از نیروهای جوان داخل استان معطوف شده است؟

آیا استفاده از مدیران شایسته جوان، جهادی، انقلابی، عملگرا و همراه با بدنه دولت و نظام اما خارج از جغرافیای این استان امری مذموم و ناپسندیده و حتی مکروه است؟ آیا شعار ایران مردمی، دولت قوی بر استفاده از تمام ظرفیت‌ها در چهارچوب ایرانی یکپارچه تاکید ندارد؟

آیا استفاده دولت و حاکمیت از نیروهای جوان، تحصیلکرده، خوشفکر و انقلابی استان آذربایجان غربی در پست‌های حساس و مهم مانند: وزیر، معاونت وزیر، مدیرکل ستادی و…. تاکنون کاری اشتباه بوده است؟

با رعایت انصاف قطعا هم نگارنده و هم خواننده به این امر معترف خواهیم بود که بنا بر اصل شایسته سالاری، استفاده از منابع انسانی ملی باتجربه، قوی و همسو با نظام  به منظور استفاده در امر اداره این استان که اتفاقا ۴۲ سال گرفتار پدیده سوء مدیریت بوده است نه تنها مذموم نیست، بلکه با نیم نگاهی به مصلحت ملی و در چهارچوب جغرافیایی سیاسی کل کشور می‌تواند راهگشا، کارگر و موثر باشد.

شاخص‌های توسعه نشان می‌دهد که استان آذربایجان غربی نیازمند تحول است، صاحبنظران علم مدیریت یکی از راهکارهای مدرن تحول را “مداخله شخص ثالث” ذکر می‌کنند، موضوعی که علاوه بر استفاده از ظرفیت معتمدیان، می‌تواند به سایر معتمدان ملی دولت و نظام تعمیم داده شود و از آذربایجان غربی استانی آباد و آبادتر بسازد.

البته در کنار استفاده از گنجینه و نخبگان و ظرفیت‌های ملی منابع انسانی تحولگرا، بومی گزینی با رعایت شرایط شایسته سالاری و خارج از محدوده تبعیض نهادینه شده در استان آذربایجان غربی، برای این استان و صدالبته تمامی ایران اسلامی امری پسندیده است.

هرچند توصیه‌ به بومی‌گزینی، گاها توسط افراد خیرخواه و فراجناحی و با هدف مصلحت، جوانگرایی و تربیت مدیران توانمند در سطح کشور مطرح می‌شود، اما بیشتر این توصیه‌ها گاها پشت پرده هایی هم دارند، پشت پرده‌هایی مانند: هراس از انزوای مدیران کوتوله‌ سیاسی و اجرایی بومی که بیشتر از چهل سال این استان را با تهییج قومیتی و برچسب‌های امنیتی به محل تاخت و تاز، سوء استفاده و مطامع مادی و سیاسی خود قرار داده‌اند.

بله، در کنار ملی گزینی شایسته، بومی‌گزینی شایسته هم خوب است، بشرطی که نیمی از مردم این استان که در دهه‌های گذشته و با شرایط حکمرانی یکدست و مدیریت تک قومیتی نتوانسته‌اند حتی به اندازه انگشت‌های یک دست در میدان مدیریت‌های میانی نقش ایفاء کنند در این چینش حضور داشته باشند.

البته واضح و مبرهن است که این اقلیت زیاده خواه و توصیه‌گرا که صاحب رسانه و بلندگو و مناصب در سایه نیز هستند، هرگونه تغییر و چینش مدیریتی را تنها در پارادایم‌های نانوشته خود می‌پذیرند، کافی است حاج محمد صادق توصیه‌‌ به بومی گزینی این به ظاهر خیرخواهان را با یک مدیر بومی خارج از حلقه آنها امتحان کند، با انتخاب از نیمه محروم، مجهور و مغفولی که انقلاب بیشتر از چهل سال به آنها و شهدای سرافرازشان مدیون است.

آنگاه است که با فریاد وامصیبت و وانفسا از نابودی اسلام و پایمال شدن خون شهیدان هزینه می‌کنند و اصلا آنچه فراموش می‌کنند، اصل بومی بودن و بومی‌گزینی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سایر خبرها

اینجا محل تبلیغات شماست

اینجا محل تبلیغات شماست