اینجا محل تبلیغات شماست

اینجا محل تبلیغات شماست

آوای مرز  /  محمدصادق‌فتح‌اللهی – دکتری جامعه شناسی توسعه اجتماعی :  نظام اجتماعی ما همانند بسیاری از جوامع بشری به سه طبقه اقتصادی مرفه و متوسط و فقیر تقسیم شده است. پس از دفاع مقدس و از سال‌های آغازین دهه هفتاد، دولت موسوم به سازندگی، رویه و منش لیبرالی برگرفته از القائات وبرنامه‌های بانک جهانی ترمیم و توسعه و صندوق بین المللی پول را در حوزه‌های اقتصادی و فرهنگی و آموزشی به اجرا گذاشت.         

   سیاستهای یکجانبه گرایانه دولت مرحوم هاشمی و با رویکرد تحکمی – تکنوکراتی فن سالاران و سرکوب کمترین انتقادات ومخالفتها با تکیه بر واقعیت‌های جریان شناسی سیاسی و فقدان نهاد ساختارمند حزبی درجامعه برآمده ازانقلاب اسلامی، کم کم موجب پدیدارشدن یک شبه طبقه جدید در حدفاصل طبقه متوسط و طبقه مرفه در جامعه ایران تازه برخاسته از خاکستر جنگ تحمیلی گردید. این طبقه نورس که بیشتر برآمده از جریانات سیاسی محفلی و متکی بر رانت و ارتباطات ویژه بود، بعدها کنش‌های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مبتنی بر خصلت نوکیسگان را ترویج داد. چندان طول نکشید که بازخورد کنش‌های اقتصادی، اجتماعی وحتی سیاسی ایشان والگوپردازی‌های پیدا وپنهان این طبقه دردهه‌های بعد، موجب شد که تعارض‌های ارزشی و هنجاری بسیار جدی و اساسی در حوزه‌های مختلف فرهنگ عمومی نظیرسینما وموسیقی وسایرابعاد هنر، ورزش، خانواده و سبک زندگی، دین گریزی وگرایش به سکولاریسم، واگرایی نسبت به هویت ملی و گرایش به غرب، مصرف‌گرایی و سبقت جویی درمدگرایی شکل گیرد وحتی با بروز نگاه خاص سیاسی متعارض با منافع ملی و دهها عارضه و آسیب دیگر پدید بیاید.

   بسیاری از اندیشمندان و پژوهشگران حوزه‌های اجتماعی براین باورند که انقلاب اسلامی و فضای اعتقادی و جهادی معطوف به آن، حاصل کنش فراگیر آرمانخواهانه طبقه متوسط و تسری آن به طبقه پایین و هدایت و به حرکت درآوردن طبقه اجتماعی فقیر در راستای اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی بوده است. این باور علمی و تجربی در مسیر پر فراز و نشیب نهضت حضرت امام خمینی(ره) تا پیروزی انقلاب اسلامی، استقرار وتثبیت جمهوری اسلامی، بالندگی و خیزش به سمت شکل‌گیری عقبه راهبردی در منطقه و جهان اسلام(جبهه مقاومت اسلامی)، همواره بر محوریت طبقه متوسط اجتماعی صحه گذاشته است و حتی در سالهای قبل از انقلاب اسلامی و آنگاه که التقاط نفاق، سخن از “جامعه بی‌طبقه توحیدی” می‌گفت، شهید مطهری در کتاب جهان‌بینی توحیدی، ضمن نفی چنین نظریه التقاطی و بی اساس، با تبیین تفاوت میان دو مفهوم جامعه بی‌طبقه و جامعه بی‌اختلاف، به نکوهش اختلاف طبقاتی حاصل از ظلم و ویژه‌ خواری و فساد وامتیازهای خاص پرداخته و در مقابل اختلافهای معقول طبقاتی ناشی از تلاش و استعداد طبیعی و امثال آن را، منطقی می‌دانند.

   حال این طبقه پویا و آرمانخواه، حرکت آفرین، بسیار مهم و حیاتی که حکم ملات نظام اجتماعی را دارد و یکی از پایه های اساسی انسجام جامعه بشمار می‌رود؛ در سایه نگاه لیبرالی به اقتصاد و بانکداری ربوی و کنش‌های مالی نوکیسگان وانحصارطلبی سوداگران، کمر خم کرده و با آخرین رمق‌های خود سعی در مقاومت در برابر تغییرات فرهنگی و سیاسی و اقتصادی دارد. تغییراتی که اگر بتواند از سد طبقه متوسط بگذرد، کیان نظام اجتماعی را در کوتاه زمان درهم خواهد پیچید و جامعه را به ژرفنای نابودی فرهنگ و تمدن و هویت ایرانی – اسلامی خواهد انداخت.

   آنچه امروز در بازار خودرو، ارز و سکه می‌گذرد تنها افزایش ساعتی قیمتها نیست. بلکه این هجوم انحصارگرایانه فعالین زیرزمینی اقتصاد زخم خورده از زیاده خواهی نوکیسگان، بسان تازیانه‌های مرگ‌آفرین است که بر پیکربی‌رمق طبقه متوسط فرود می‌آید و تمامی اندوخته‌ها و داروندار ایشان را با تیغ آخته و زهرآلود کاهش ارزش پول ملی به فنا می‌دهد و اگر امروز به فریاد این بخش مهم و حیاتی نظام اجتماعی (که در طول تاریخ این سرزمین، سایه‌اش را همچون برادر بزرگتر برسر طبقه پایین جامعه گسترانیده ودر سختی و تنگدستی، سنگ صبور او بوده)؛ نرسیم دیگر لایه‌های مستحکم نظام اجتماعی از هم فروخواهد پاشید و اثری از آثار انسجام اجتماعی نخواهیم دید و آنگاه است که بایستی شاهد بروز و فوران انواع آسیب‌های فرهنگی و اخلاقی و فکری و نابسامانی‌های امنیت اجتماعی باشیم.

   انتظارجدی آن است که دولت سیزدهم در این برهه حساس تاریخی، با اتخاذ سیاست‌های معقول در ساحت پولی و مالی و کنترل بازار و خاصه بهره‌مندی ازهمراهی جسورانه و بازدارنده قوه قضاییه در مقابله سرنوشت ساز با فساد سازماندهی شده، رانت و ویژه‌خواری انحصارگرایان خزیده در پستوی تاریک اطاق‌های بازرگانی و شرکت‌های بزرگ و متوسط خصولتی بویژه چند صد شرکت زیرمجموعه خودروسازان( امری که بشدت مورد مطالبه برزمین مانده جامعه است)، فکری بحال احتضارارزش پول ملی بنماید تا سرمایه واندوخته طبقه متوسط دراین آوردگاه ناجوانمردانه به نفع طبقه نوکیسه به فنا نرود.

   طبیعتا در این شرایط خاص و انتظارات متراکم و بحق عموم مردم بعنوان ولی نعمتان نظام جمهوری اسلامی از دولت آقای رییسی، هرگز بکارگیری مدیران و کارگزارنی نیست که خواستگاهشان دولتهای دوم احمدی نژاد یا دولت روحانی است و تجربه تحمیل تورم ۵۰ و ۶۰ درصدی و کاهش شدید قدرت خرید منبعث از کاهش ارزش ریال را به جامعه دارند و یا افراد و جریانهای انحصارطلبی که پس از جنگ تحمیلی با ورود به عرصه سوداگری، با همگان بوده اند و هم از هاشمی ارتزاق کرده‌اند، هم با ناطق دمخور شده اند و هم با خاتمی نرد عشق باختند و هم بر سر سفره اصولگرایی لمیدند و هم با اصلاحات به گرمابه خزیدند و هم با احمدی نژاد و مشایی جبهه ساختند و هم با برجام ساخته محافل ماسونی دولت روحانی کاسبی کردند وهم ….

  امروز مردم به جد می‌خواهند و انتظار دارند همانگونه که ایشان مردانه درعرصه‌های مختلف اعتقادی ودفاعی ورود داشته‌اند، دولت هم به معنای موسع آن اعم از هرسه قوه، ازانفعال و رخوت و سستی و بلاتکلیفی وسهم چینی! بدرآیند و با قطع دستهای ناپاک در حوزه اقتصاد ملی، که به مثابه تداوم فلسفه اغتشاشات ماههای اخیر بوده، اندیشه های امامین انقلاب اسلامی و آرمانهای شهدا را در تقویت بنیانهای نظام برپایه منافع ملی عملی سازند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سایر خبرها

اینجا محل تبلیغات شماست

اینجا محل تبلیغات شماست