آوای مرز / محمدصادق فتح اللهی- دکتری جامعه شناسی توسعه اجتماعی : دراین روزها که کشورمان دستخوش اتفاقات خاص اعم از موج گرانیها و اقدامات دولت سیزدهم درجراحی بزرگ اقتصادی به تعویق افتاده از دولتهای گذشته و یا حادثه آبادان است، اتفاق در نوع خود بدیعی کام جامعه را شیرین کرد و اگرچه طبعا” این رخداد به تنهایی نخواهد توانست تمامی اتفاقات تلخ را به فراموشی بسپارد، اما آنقدر بزرگ است که میتواند امید به یک تغییر رویکرد فرهنگی عام را در دلها زنده نماید. بزرگ است آنقدر که میتوان نامش را حماسه گذاشت.
تصاویر فراوانی که در خروجی رسانه های داخلی و خارجی قرار گرفت حاکی از آن بود که جمعیتی حدود یکصدهزار نفردر داخل و اطراف ورزشگاه بزرگ آزادی تهران گردهم آمده بودند اعم از زن و مرد به همراه فرزندانشان از هرتیپ و با هرنوع پوششی آنهم برای همسرایی مشترک یک سرود! دقت کنید زن و مرد بصورت مختلط با تیپ حجاب های متفاوت در ورزشگاه آزادی گردهم آمدند تا با یکدیگر شعر موزونی را زمزمهکنند تازه بچههای قدونیم قدشان را در هوای گرم خرداد ماه تهران با خودشان آورده بودند. نه ساندیسی نه کیکی و نه سرویس ادارهای و نه اضافهکاری و نه هیچ امتیازی دیگر…
اتفاقی که افتاد بسیار ساده ولی بشدت تعیین کننده و تاثیرگذار بود. کافی است کمی مداقه کنیم. جمعیتی بسیار بزرگ در اوج مشکلات اقتصادی متشکل از زن و مرد و پیر وجوان و نونهال با پوششهای مختلف و رنگارنگ و احیانا با سلایق سیاسی متفاوت بصورت مختلط در سکوهای ورزشگاه آزادی جمع شدند و یک آهنگ دلنشین را همسرایی کردند…آهنگی که شاید نه ساختار شعری موزون و نه کارموسیقایی سنگینی برروی آن انجام شده…نه پاپ است و نه سنتی و نه …!؟ نه شاد است و نه حزین و نه…!؟ فقط یک سرود ساده کار یک گروه کم امکانات شهرستانی!
آری این اتفاق بزرگ اما ظاهرا ساده؛ همه دستگاههای عریض و طویل و نهادهای آموزشی و فرهنگی بزرگ اعم از حوزه و دانشگاه و آموزش و پرورش و ارشاد اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی و ایضا رسانه ملی را به چالشی جدی کشیده است. همچنین تمامی کسانی که با انواع و اقسام انگیزههای ضد فرهنگی و غیر دینی از ورود بانوان به ورزشگاه حرافی و سخنسرایی میکردند، امروز با این چالش بزرگ مواجه هستند. صدالبته پای لنگ تنگنظرانی که فهم غلط و برداشت ناقص خودشان از دین را به جامعه تحمیل کردهاند، هم به این چالش فرهنگی کشیده شده است. همه نهادهای ریز و درشت که سالیانه هزاران میلیارد تومان بودجه بیت المال را هزینه می کنند و هرگز نمی توانند خروجی ماندگار و تاثیرگذار منطبق بر هویت دینی و ملی به این سبک و سیاق داشته باشند و کارنامه فرهنگی شان در سالهای اخیر مخدوش و قلم خورد است.
کمترین اثربخشی « همسرایی سلام فرمانده » شاید این باشد که همه نهادها و دستگاههای فرهنگی درون نظام، بازگشتی معنادار و بازتعریفی منطبق بر نیازهای روز نظام و جامعه در مناسبات و وظایف اصیل خود داشته و سیاستها و برنامههایشان را حول محور ارزشهای ذاتی انقلاب اسلامی تنظیم نمایند. اتفاق ساده اما معنادار ورزشگاه آزادی نشان داد که جامعه امروز ایران اسلامی با پویایی خاص و کمتر شناخته شده خود و بدور از نگرشها و پندارهای کجمدار مثلا” اصلاحطلبی و یا رویکردهای دچار اعوجاج بظاهر دینمدارانه مثلا” اصولگرایی؛ مسیر اصیل خود را بر پایه منافع ملی و ارزشهای مبنایی انقلاب اسلامی و در راستای منشات امامین انقلاب اسلامی و خاصه در چارچوب هدایتهای روشنگرانه بیانیه گام دوم امام خامنهای(مدظله العالی) و بصورت آتش به اختیار، تداوم میدهند. براین اساس همه نهادهای فرهنگی و دستگاههای عریض و طویل و حوزههای علمیه و دانشگاهها و ایضا احزاب، گروهها، جناحها و نحله های سیاسی که داعیه مردمداری و مردمباوری دارند؛ بایستی رویکردی منطبق بر جهتگیری اصیل مردم مسلمان و ولایتمدار و انقلابی اتخاذ کنند. مردم در این کار بزرگ و حماسی خود نشان دادند:
- جامعه در عین اختلاط، حریم خانواده ها و حرمت ناموس را می شناسند و وقتی این شناخت و ادراک گسترش و عمق یابد، نیازی به روش های ناکارآمد نظیرگشت ارشاد و یا اجرای ناقص و غلط و بعضا” حتی مغایر با تعالیم دین ناب در موضوع امر به معروف ونهی از منکر نیست. شاید لازم باشد این نگاه را تقویت نمود تا …!
- حضور خانواده ها در ورزشگاه خاصه حضور بانوان در این محیط، « تابو » نیست. بلکه مشروط به سالم سازی محیط و ارزش محوری فعالیتهای ورزشی و فرهنگی بسیار هم سازنده خواهد بود. لذا لازم است دستاندرکاران حوزه تربیت بدنی و وزارت ورزش و جوانان و الزاما” فدراسیونها به وظایف ذاتی خود آشنا و عامل باشند.
- مردم به معنای واقعی نشان دادند که پای نظام اسلامی و آرمانهای اصیل امام(ره) و شهدا ایستادهاند و هر جا که لازم باشد از منافع ملی دفاع جانانه خواهند داشت و آگاهانه پشت سر امام خود و همیشه یک گام جلوتر از مسئولان و مدعیان سیاسی، میان این مهم یعنی صیانت از نظام و منافع ملی و مسایل و مشکلات اقتصادی و اجتماعی و ناکارآمدیها تفاوتی هوشمندانه قائلند.
- این حرکت قدرتمند و پردامنه فرهنگی نشان داد که میتوان با استفاده صحیح و اصولی از ظرفیتهای فراوان ارزشی و هنری نظیر « موسیقی » و نمادهای مقبول و عمومیتیافته همچون « پرچم » چگونه میشود هویت ملی و دینی را تواما” بازیابی و تعمیق و گسترش داد. در این اتفاق فرهنگی عظیم که با محوریت « انتظار ظهور منجی » رخ داد، این عناصر با دقت و عقلانیت در کنار هم و در خدمت یک باور ارزشی و اصیل قرارگرفته و توانستند حماسه بزرگ خلقکنند و میان نسلهای مختلف از دهه شصت تا نود پیوندی عمیق را به نمایش بگذارند و نیز این نکته را به صراحت به همگان تذکر دادند که هرگاه این عناصر با هوشمندی به خدمت گرفته شوند؛ امکان خواهدداشت که حماسه خلق کرد. مخصوصا” برای ملتی که در دهه های قبل و در طول دفاع مقدس و انقلاب اسلامی گنجینه ای از حماسه ها دارند، بازگشت به آن فضا سخت نیست مگر اینکه دست اندرکاران فرهنگی دچار نسیان و فراموشی یا دنیازدگی و سهمخواهی سیاستبازانه شده باشند. الهم عجل لولیک الفرج