اینجا محل تبلیغات شماست

اینجا محل تبلیغات شماست

آوای مرز : روز ۲۳ بهمن سال ۱۳۶۵ مهاباد بمباران شد اما با گذشت ۳۲ سال از آن روز شهدا و جانبازان این واقعه در سایه فراموشی قرار گرفته اند.به گزارش خبرنگار کردپرس، ساعت ۱۲ ظهر یک روز زمستانی از آسمان مهاباد آتش به زمین بارید. صدای انفجار و شیون در هم پیچید و به جای برف، این بمب بود که از آسمان فرو می افتاد.

روز ۲۳ بهمن سال ۱۳۶۵ حوالی ساعت ۱۲ ظهر دو فروند میگ عراقی به دستور صدام حسین شهرهای غرب ایران را بمباران کردند. سهم مهاباد در این حرکت غیر انسانی بمباران چندین نقطه از شهر بود.

در این حمله هوایی ۴۲ تن از شهروندان مهابادی شهید و تعدادی هم جانباز شدند. در میدان استقلال یکی از بمب ها دقیقا به یک خانه مسکونی اصابت کرده بود و ۵ نفر از اعضای آن خانواده همزمان شهید شدند.

مرتضی ساربان یکی از جانبازان در این حمله هوایی رژیم بعثی است، او که در آن زمان تنها ۹ سال داشته به خبرنگار کردپرس می گوید، من اهل بنابم اما به دلیل شغل پدرم آن سال ها در مهاباد ساکن بودیم. ساعت ۱۲ ظهر بود که صدای انفجار گوش ها را کر کرد، مردم فریاد می زدند و هواپیماها در آسمان مهاباد چرخ می زدند.

او ادامه می دهد؛ در لحظه کوتاهی دود همه جا را فرا گرفت و احساس کردم چیزی شبیه برق گرفتگی در بدنم اتفاق افتاد، همه بدنم غرق در خون شد، انگار از پس پرده مردم را می دیدم چشمانم سیاهی می رفت اما به چشم خود دیدم کله سر یک نفر در خیابان قل می خورد.

ساربان می گوید؛ چشمان را که باز کردم در بیمارستان بودم روز تلخ و دردناکی بود که از خاطره ها محو نمی شود و آثارش را هنوز در بدنم دارم. ترکش هایی که ثمره آن روز است و هنوز ۲۱ تایشان در بدنم مانده است.

این جانباز با اشاره به اینکه تا کنون بیش از ۱۲ بار عمل جراحی انجام داده است بیان می کند؛ در این سال ها و با عمل های جراحی فراوان ۱۲ ترکش از بدنم خارج کرده اند اما هنوز ۲۱ ترکش در جای جای بدنم باقی است و با عصا راه می روم.

او می گوید؛ در آن روز من و پدرم جانباز شدیم، از سال ۸۹ برای دریافت حق جانبازی اقدام کرده ایم حتی به بنیاد شهید رفتیم اما هنوز پاسخی در خور دریافت نکرده ایم. متاسفانه تا به امروز از این واقعه تلخ یادی نشده است و شهیدان و جانبازان آن روز در سایه فراموشی قرار گرفته اند.

ساربان تاکید می کند؛ از سال ۶۵ تا به امروز این اولین بار است که در مورد این واقعه با رسانه ها مصاحبه می کنم. متاسفانه تاکنون هیچ یادآوره، مراسم و بزرگداشت ویژه‌ای برای شهدای ۲۳ بهمن مهاباد برگزار نشده و برای گرامیداشت یاد و خاطره شهدای بمباران سال ۶۵ مهاباد تلاش کافی صورت نگرفته است.

او اضافه می کند؛ تا به حال کمیسیون پزشکی به جانبازان مردمی این واقعه اهمیتی نداده است، برای من درصدی به عنوان جانباز تعیین نشده و صفر درصد رقم زده اند. حتی یک خانم دکتر در این واقعه یکی از پاهایشان را از دست داده بودند که درصد جانبازی ایشان نیز صفر درصد عنوان شد.

این جانباز جنگی می گوید؛ به ما گفته شده که شما دیر اقدام کرده اید و به همین خاطر هیچ مزایایی به ما تعلق نمی گیرد حتی تمامی هزینه عمل های بنده شخصا پرداخت شده و بیمارستان از ما نامه بنیاد جانبازان می خواهند و این بنیاد نیز گفته اند تا درصد نداشته باشید سهمیه ایی به شما تعلق نمی گیرد به همین دلیل است که هزینه های عمل را خودم پرداخت کرده ام و هنوز هم باید این عمل ها را ادامه بدهم.

ساربان ادامه می دهد؛ بیمارستان ادعا می کند هزینه عمل خارج کردن ترکش بر عهده خود فرد جانباز است و چون به نحویی عمل زیبایی نیز محسوب می شود دفترچه های بیمه سلامت و روستایی را پذیرش نمی کنند. من هر روز ۱۷ قرص مصرف می کنم و ماهی ۷۰۰ هزار تومان هزینه خرید داروها است که گاها در پرداختش با مشکل مواجه می شوم و از بستگانم کمک می گیرم. البته همه جانبازان با این مشکلات روبه رو هستند.

او در پایان می گوید؛ ما در انتظار ارفاغ نیستیم تنها از مسئولین درخواست می کنم حق را به حقدار برسانند و با ما آنچنان که شایسته است برخورد کنند.

به گزارش کردپرس، اولین بمباران مهاباد توسط رژیم بعثی در سال ۱۳۶۲ بود. بعد از اینکه ایران توانست چندین عملیات موفقیت آمیز را علیه رژیم عراق در جبهه های جنوب به انجام برساند رژیم صدام حسین آتش کینه خود را بر سر مهاباد ریخت و این شهر را بمباران کرد.

در این بمباران ۱۰ نفر از همشهریان مهابادی که بیشتر بازاریان و کسبه بودند شهید و پنج نفرهم جانباز شدند.

تاکنون مسئولان این شهر در راستای برگزاری یادواره بمباران سالهای ۶۲ و ۶۵ مهاباد و بزرگداشت و معرفی شهدا و جانبازان این دو حادثه تلخ اقدامی صورت نداده اند.

۲ پاسخ

  1. سلام علیکم خیلی از شما عزیزان ممنونم که مارا با جانبازان عزیزمان آشنا می کنید از زندگی شان مطلا می نمائید جانبازی که در دوران جوانی مورد اثابت ترکش قرار گرفته پیک عمر با زخم و درد همراه بوده چرا باید خیر از محکومیتشان هیچ وقت جویای حالشان نباشیم واز نزدیک از مشکلاتشان لاغری باشیم که آقای مرتضی ساربان یکی از آن جانبازهای جوان کشورمان هستند که شاعر کشوری هم هستند ولی در رسانه ها هیچ وقت دعوت نشدند تا با ایشان مشکلاتشان بیشتر آشنا بشیم ممنون میشیم درونشان بفرمائید یا زندگی نامه اش را بزارید با تشکر ممنون از زحماتتان

  2. سلام خسته نباشید جانباز عزیزمان آقای مرتضی ساربان از جانبازان و شاعران خوب شهرستان مهاباد می باشد که جوانترین جانباز شهرمان هست ولیس از ۲۰ تا ترکش در بدنشان دارد وخیلی شعرهای پر معنائی دارد لطفا از اشعارتان چاپ بفرمائید خیلی متشکریم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سایر خبرها

اینجا محل تبلیغات شماست

اینجا محل تبلیغات شماست