آوای مرز / محمدصادق فتح اللهی دکترای جامعه شناسی توسعه اجتماعی : آنچه که در این یکماه و اندی از وقایع غزه و ماجرای بیادماندنی عملیات طوفان الاقصی در۷اکتبر۲۰۲۳ برجای مانده، فقط آتش و خاکستر و ویرانه های غمبار و اجساد مطهر تکه تکه شده و چهره های اشک آلود ملت فلسطین نیست که این تنها یکسوی واقعیتهای تلخ و فراموش نشدنی حاصل از خوی وحشیت و سبوعیت صهیونیستها و سیاست بازان غربی است که شاید هرگز امکان نداشت این چهره کریه اینگونه در منظرجهانیان رسواشود که خونهای پاک بیش از ۱۰ هزارنفر ازمظلومترین خلایق به رساترین فریاد ایشان را به افکارعمومی دنیای بازی خورده ازرسانه معرفی کردهاست.
حملات وحشیانه و جنایتکارانه به بیمارستان و مدرسه و اردوگاه درغزه اگرچه برای جهانیان غمبار و دردآلود است؛ اما برای جنایت پیشهگان صهیونیست وهمپالگی هایشان در الیزه پاریس و باکینگهام لندن و کاخ سفید واشنگتن و شامبورگ آلمان و نیز دولتهای بازیخورده علیف و اردوغان وامثال آنها(که هنوزهم سوخت ومایحتاج صهیونیستها راتامین میکنند) امری عادی است. این به اصطلاح تمدن چندصدساله غربی که بعد ازرنسانس درغرب اروپا برپایه اومانیسم(انسان مداری) بنانهاده شده و باشعار لیبرالیسم(آزادی ازهرقیدوبندی حتی اخلاق و دین درقالب حاکمیت سکولاریستی) پاگرفت و پس ازجنگ جهانی دوم بامحوریت آمریکا و انگلیس جانی دوباره یافت؛ امروزه خود را بعنوان تمدن یورو-آتلانتیک وبرپایه اقتصاددریاها (تمدن دریایی غرب)معرفی میکند(لذا اسراییل غاصب نیز صرفا حکم پاسگاه نگهبانی ازگذرگاههای آبی منطقه رادارد وتمامی تلاشها برای صیانت ازمنافع نامشروع ایشان است).
واقعیتهای تاریخی گواهی میدهد رویه جاری این قدرت سلطه گر درواقع ادامه همان روند تاریخی استعمار چکمه پوش و سرنیزه بدست است که تاجاییکه توانسته درزیرچتراقدامات نرم ازقبیل آموزش و فرهنگ وهنروسینما ورسانه ونفوذ درسیاستبازان وابسته ومزدورایشان و باهدایت مستقیم لژهای فراموشخانه(فراماسونری) وکلوپهای لاتاری و پستونشینان تاریکی پسند اهداف شوم ضد ملتها را تعقیب کرده و هرکجا هم نتوانسته با اقدامات نرم به هدف برسد، دست به کودتا و جنگ وکشتارزده و دراستفاده ازخشونت ساختاریافته تحت حمایت سازمانهای بین المللی هیچ ابایی هم ندارد.
حافظه تاریخ معاصرزخمهای بیشماری ازآثارجنگهای متعدد این مثلا تمدن! برچهره دارد…ازحمله اتمی به ژاپن، جنگهای شبه جزیره کره وهندوچین و ویتنام وشبه قاره هند تا غرب آسیا درافغانستان وجنگ ایران و صدام و سوریه ولبنان وفلسطین وراه اندازی داعش والقاعده ویا جنگ درلیبی و سودان ونیجر و رودزیا و اوگاندا و… درافریقا ویا حمله به هائیتی و کوبا وپاناما و گواتمالا وشیلی و … درآمریکای لاتین تا درگیریهای بالکان و کریمه وقفقاز و… در شرق اروپا؛ صدها جنگ و کودتا را در کارنامه ننگین خود دارد و بدون کمترین شرم و حیا در عین سخن گفتن از دمکراسی و آزادی و حقوق بشر؛ جنگ و تروروخشونت براه میاندازد.
اما اینبار گویی ماجرا در غزه رنگ دیگری بخود گرفته و آثار عمیقی بجا گذاشته و آنچه که مشاهده میشود حضور چشمگیر و وسیع مردم اقصی نقاط جهان و بخصوص آمریکای شمالی و اروپای غربی است که همه روزه خیابانهای تورنتو و واشنگتن ونیویورک ولندن وپاریس وبرلین را با حضور معنی دار و شعارهای عمیق خود لبریز کرده اند. این جماعت گسترده دو مفهوم را فریاد میزنند:
یا از آرمانهای انسانی لگدمال شده درفرهنگ غرب دفاع می کنند و یا با گرایشهای دینی مختلف به پایمال شدن مبانی و حقانیت و اصول اعتقادی ادیان در فلسطین اعتراض دارند. هردوی این رویکردها، نشانگانی از بازگشت جهانی به مبانی هویت انسانی و بیداری فطرتهای بشری است که تصادفا همنوا با مبانی و پایه نگاه تمدنی اسلامی – انقلابی ملهم از انقلاب اسلامی ایران هم هست که در چهره جریان عمیق مقاومت اسلامی و بیداری مسلمانان و حتی پیروان ادیان ابراهیمی رخ نمایی میکند.
امروز رنج مردم غزه اعم از مسلمان و مسیحی، ناشی از زایش نگاهی جدید به مسایل منطقه ای و جهانی و فهم درست از پوچی وناکارآمدی مکاتب فرمایشی مغرب زمین نظیر سوسیالیسم وناسیونالیسم و… است که تجربه هفتاد وچندساله اش نشان داد که ارمغانی بغیر سازش وتحقیروکشتار برای ملتها نداشته ومغایر با راهبردهای اساسی منافع ملی کشورهاست وتنها راه رهایی خودباوری ملتها و بازگشت به خویشتن فطری خویش ودست یازیدن به وحدتی فراگیر درپناه دین حقیقی وناب است واین چالشی است که رسانه های غربی زنگ خطر بروز وظهورعمیق آنرا خواسته وناخواسته بصدادرآوردهاند.
امروز به واقع تمامیت اسلام ناب محمدی(ص) باهمبستگی عملی تمامی مذاهب شیعی وسنی وسلایق اخوانی وغیره وبا همراهی پیروان ادیان ابراهیمی اعم ازمسیحی و حتی یهودیان ضدصهیونیست حول محور”قدس” وفلسطین گردآمده وقدرت نمایی میکنند واگرمی بینیم صهیونیستها وحامیان غربی ایشان بی مهابا دست به کشتارمیزنند، دقیقا به همین دلیل است که این منازعه را فراتر ازتقابل نظامی و اطلاعاتی شاباک وموساد وآمان با حماس وجهاد وحزب الله لبنان وحشدالشعبی عراق وانصارالله یمن و حیدریون پاکستان وفاطمیون افغانستان میدانند و به جد باورکردهاند که این نبرد درادامه طوفان الاقصی، جنگ سرنوشت سازی درحوزه تقابل تمدنی دین باور وعدالتخواه وآرمانگرا با تمدن اومانیستی-لیبرالیستی نخ نمای غرب است که همه هست ونیست شان را نشانه رفته است و لذاهیچ گریزی غیرازخون وخونریزی برای گذرازآن ندارند. درحالیکه تجربه تاریخی نشان داده که خونریزی وحشیانه هرروز بیش ازپیش امیدملتها به آزادی و رهایی را پررنگ تر میکند.اگر چنگیز مفول و آتیلا وهیتلر ومحمدرضا و صدام و داعشی ها توانستند با خونریزی و سبوعیت، آرمانهای اصیل را زمینگیر کنند، این بارصهیونیستها هم موفق خواهند شد…! اما حقیقت تاریخ وعده نصرت حق طلبان را میدهد… گویی پیامبر اسلام (ص) خود از دل تاریخ برآمده وغزوه ای در غزه براه انداخته تا نوای حق و حقیقت و رهایی انسانها ازیوغ ستم زورمندان جهانی شود. و بقول ملک الشعرای بهار:
دیدی که خون ناحق پروانه شمع را چندان امان نداد که شب را سحر کند