اینجا محل تبلیغات شماست

اینجا محل تبلیغات شماست

آوای مرز / عبدالسلام معروفی : در قرآن کریم که مهمترین محور وحدت مسلمانان از فرقه ها و مذاهب مختلف است، کلمات و اصطلاحاتی مانند «اخوت»، «اعتصام به حبل الله»، «امت واحده»، «مهربانی نسبت به همدیگر» و «عدم تنازع» به کار رفته است که همه این مفاهیم و مشابه آنها به طور مستقیم بر اهمیت، جایگاه و نقش برجسته همگرایی و دوری از واگرایی در جامعه اسلامی دلالت دارند.

 

قرآن کریم با توصیه به اعتصام به حبل الله و نهی از تفرقه، به الفت و برادری و مودت میان دو طایفه اوس و خزرج و از بین رفتن عداوت و کینه دیرینه در سایه نعمت اسلام که مبنای اتحاد و همبستگی آنهاست، اشاره می کند و درس بزرگی به مسلمانان می دهد که برای رسیدن به عزت و اقتدار، راهی جز وحدت و همدلی بین همه گروه های اسلامی وجود ندارد. بنابراین این مسأله می تواند راهبردی اساسی برای مسلمانان باشد که جز به وحدت و همدلی نیندیشند و از تفرقه و اختلاف خانمان سوز به طور جدی پرهیز کنند.

 

کلیدواژگان ؛ همگرایی؛ واگرایی؛ وحدت؛ حبل الله؛ مسلمانان؛ مذاهب اسلامی

 

وحدت اسلامی

 

 

 

وحدت اسلامی به معنای یکی شدن مذاهب نیست. این وحدت نه شدنی است و نه منظور داعیان این وحدت است. وحدت به معنای نادیده گرفتن اختلافات و شیعه شدن سنی، یا سنی شدن شیعه نیست.

 

مقصود از وحدت اسلامی همبستگی مسلمانان و اتحاد پیروان مذاهب گوناگون با وجود اختلافات مذهبی، در برابر دشمنان اسلام و بیگانگان است.

 

معنای صحیح وحدت شیعه و اهل سنت این است که با توجه به این که بین دو مذهب مشترکات بسیاری است، دو گروه باید بر محور این مشترکات به هم نزدیک شوند؛ برای حفظ و تعالی اسلام با همدیگر همکاری و همیاری داشته باشند؛ چرا که هر دو دشمن واحدی دارند. دشمنان اسلام، دشمنان هر دو مذهب هستند. در برابر این دشمنان و برای جلوگیری از سوء استفاده آنان از اختلافات باید در مقابل آنها بر وجوه اشتراک خود تکیه کنند، تا بتوانند بر دشمنان اسلام که دشمن مشترک شیعه و سنی هستند، از خود دفاع کنند.

 

شیعه و سنی، قرن‌های طولانی است که در مسائل گوناگون اختلاف نظر دارند و این امر، گاه از سوی فتنه انگیزان مایه گسست‌ها، بلکه نزاع‌های فراوان در تاریخ شده است، و بی‌گمان، یکی از عللِ ضعف مسلمانان در حال حاضر در برابر هجمه استعمار غرب، همین امر بوده است.

 

شیعه و سنی هر دو مسلمان و در اعتقادات، احکام، اخلاق و … دارای مشترکات زیادی هستند، البته اختلاف هایی هم دارند که انکارشدنی نیست، اما این اختلاف ها نباید منجر به خصومت و دشمنی شود و به اساس اتحاد و برادری اسلامی ضربه وارد سازد .

 

علامه شرف الدین می گوید: “سیاست سبب جدایی شیعه و سنی شد، همو نیز باید سبب اتحاد شیعه و سنی شود”. منظور این است که سیاست استعماری و دسیسه های بی گانگان فرق اسلامی و از جمله شیعه و سنی را از هم جدا کرده است، باید سیاست اسلامی به منظور مقابله با دشمن مشترک نیز آنها را به هم پیوند دهد.

 

 

 

 

 

تعریف و جایگاه وحدت

 

وحدت به معنای ترک و تعطیل کردن مباحثات و مناظرات علمی بین این دو مذهب نیست. با حفظ وحدت و یک پارچگی نیز می توان در محیط های علمی مناظرات علمی برقرار کرد؛ به گونه ای که دشمنان نیز نتوانند سوء استفاده نمایند. روشن است که برای رسیدن به اتحاد، نخست باید عوامل تفرقه و موانع اتحاد را از سر راه برداشت، و به طرفین شناختی صحیح از عقاید و افکارِ یکدیگر بخشید، و این، جز با بحث و مذاکره علمی بین دانشمندان ممکن نیست. “اتحاد” به معنای نفی آزادی اندیشه و تحقیق، حقیقت­جویی و عدالت خواهی نیست. اتحادی مطلوب است که در کنار این ارزش ها مطرح گردد.

 

اگر این مباحثات و مناظرات علمی با روش های علمی و رعایت آداب مناظره صورت گیرد، نه تنها سبب تفرقه و جدایی بین دو مذهب نخواهد شد، بلکه منجر به شناخت صحیح یکدیگر و تقریب و در نتیجه وحدت نیز می شود. از این رو مناظرات علمی نه تنها تفرقه انگیز نیست که وحدت آفرین است.

 

 

 

وحدت در گذر زمان

 

 

 

با مطالعه در تاریخ اسلام می توان شواهد فراوانی از وحدت و هم گرایی و ثمرات آن در بین مذاهب اسلامی یافت و آنها را به عنوان اسوه و نمونه به جوامع اسلامی معرفی نمود.

 

بزرگانی از هر دو مذهب شیعه و سنی در جهت پا گرفتن این وحدت کوشیده اند. افرادی؛ چون آیت الله بروجردی، حضرت امام خمینی، علامه شرف الدین، سید جمال الدین اسدآبادی، امام موسی صدر از میان شیعه و شیخ شلتوت و دیگران از بین اهل سنت را باید نام برد که در عرصه شکل گیری وحدت بین مسلمانان گام های مؤثری برداشته­اند.

 

با مراجعه به تاریخ نیز می توانیم شواهد فراوانی از همکاری و وحدت شیعه و سنی بیابیم. برای نمونه صاحب بن عباد شیعه، که در دوران عباسیان وزیر بود، قاضی عبد الجبار را که از بزرگان اهل سنت بود، به سمت قاضی القضاتی منصوب کرد.

 

در بین مسلمانان زمینه های وحدت بسیاری وجود دارد که با محور قرار دادن آنها می توان وحدت بین مسلمانان و قدرت یافتن آنها را شاهد بود؛ خدا، قرآن، رسول اکرم (ص)، مسئله مهدویت، محبّت اهل بیت (ع)، دفاع از مردم فلسطین، مقابله با دشمنی های اسرائیل و آمریکا، از زمینه های وحدت امت اسلامی هستند.

 

 

 

 

 

وحدت و همگرایی در قرآن

 

امر حق را حجت و دعوی یکی است خیمه های ما جدا، دل ها یکی است از حجاز و چین و ایرانیم ما شبنم یک صبح خندانیم ما (دیوان اقبال لاهوری) همگرایی بین امت اسلامی از مسائل پر اهمیتی است که در قرآن به مناسبت¬های گوناگون به آن تأکید شده و خداوند متعال، همه پیامبران خود را به آن توصیه و سفارش نموده و از واگرایی و اختلاف، آنان را بر حذر داشته است به عنوان نمونه در این کتاب آسمانی آمده است: «… شَرَعَ لَکُم مِنَ الدِّینِ ما وَصِّی بِه نُوحَاً وَ الَّذی أوحَینا إِلَیکَ وَ ما وَصِّینابِهِ إِبراهیمَ وَ موسی وَ عیسی أَن أَقیمُوا الدّینَ وَ لا تَفَرَّقُوا…»؛ «خداوند، شرع و آیینی که برای شما مسلمانان قرار داد، حقایق و احکامی است که نوح را هم به آن سفارش کرد و بر تو نیز همان را وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی، هم آن را سفارش کردیم که دین خدا را برپا دارید و هرگز اختلاف و تفرقه در دین نکنید.» (شوری، ۱۳).

 

قرآن کریم نه تنها همه مسلمانان را حول یک محور فرا می خواند، بلکه همه موحدان عالم را به اتحاد دعوت می‏کند؛ چنان‏که می‏فرماید: «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى کَلِمَهٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ» «بگو اى اهل کتاب، بیایید بر سر سخنى که میان ما و شما یکسان است، بایستیم که جز خدا را نپرستیم و چیزى را شریک او نگردانیم، و بعضى از ما، بعضى دیگر را به جاى خدا به خدایى نگیرد. پس اگر [از این پیشنهاد] اعراض کردند، بگویید: شاهد باشید که ما مسلمانیم، نه شما.» (آل عمران، ۶۴)

 

بدیهی است آن چه که امروز بیشتر از همه چیز مورد نیاز جامعه اسلامی است، همگرایی بین پیروان مذاهب اسلامی است که متأسفانه بر اثر عوامل مختلف و عدم توجه به محورهای وحدت آفرین جهان اسلام به سویی در حال حرکت است که اگر هشدارهای لازم به آن داده نشود، به سان کشتی طوفان زده ای خواهد شد که هر لحظه امکان تصادم آن به صخره های هولناک و فروپاشی آن وجود دارد. بنابراین تنها راه در چنین شرایطی، رجوع به قرآن کریم به عنوان میثاق همه مسلمانان با گرایش های گوناگون است تا مشخص شود که قرآن در این شرایط حساس، به مسلمانان چه پیامی دارد و راه خلاص از اختلافات را چه چیزی می¬داند؟ آیات زیادی در قرآن کریم وجود دارد که در آنها، به مسأله همگرایی امت اسلامی اشاره شده و برای ایجاد یگانگى در میان امت اسلامی، راهکارهاى گوناگونى ارائه شده است.

 

با این توضیح مى‌توان گفت که دین اسلام با تنوع‌پذیرى بسیار و برخوردارى از جاذبه‌هاى انسانى و جهانى -و نه صرفاً قومى و نژادى- زمینه مناسبى براى ایجاد همگرایى در میان پیروان خویش دارد. آیه اعتصام از مشهورترین آیات درباره وحدت و همگرایی بین امت اسلامی، آیه ۱۰۳ سوره آل عمران است: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ» «و جملگی به رشته دین خدا چنگ زده، به راه های متفرق نروید و بیاد آرید این نعمت بزرگ خدا را که شما با هم دشمن بودید، خدا در دل های شما الفت و مهربانی انداخت و همه به لطف خدا برادر دینی یکدیگر شدید؛ در صورتی که در پرتگاه آتش بودید، خدا شما را نجات داد، باری بدین مرتبه وضوح و بدین پایه کمال، خداوند آیاتش را برای راهنمایی شما بیان می کند، باشد که به مقام سعادت هدایت شوید.» در این آیه، خداوند تبارک و تعالی به مسلمانان امر نموده است که اختلاف نکنند (فخررازی، ۱۴۲۰ق، ج ۸: ۳۱۱) و همه به حبل الهی چنگ زنند.

 

حبل در لغت، عبارت از شی‏ء ممتد طویلی است که وسیله رسیدن به مقصد یا جهت بستن و محکم کردن به کار می¬رود که هم مصادیق مادی دارد و هم معنوی (مصطفوی،۱۳۶۰ش، ج۲: ۱۷۱). مقصود از «حبل الله»، نیز قرآن کریم است (رازی، ۱۴۲۰ق، ج۲: ۲۶۲؛ بیضاوی ۶۸۵ق، ج۲: ۳۱) که همه پیروان مذاهب اسلامی باید به آن چنگ زنند و از آن جهت به قرآن کریم «حبل الله» گفته شده که یک طرف آن به دست خدا و طرف دیگر، در میان بندگان او آویخته شده است (سمعانی ۴۸۹ق: ۳۴۵) تا با گرفتن آن، بالا بروند؛ زیرا تنزیل قرآن، همانند فرو فرستادن باران نیست که از قبیل انداختن باشد، بلکه از سنخ تجلی است که از بالا به پایین آویختن است (جوادی آملی، ۱۳۸۱ش، ج ۲: ۲۰۸). درباره واژه «إخواناً»، از دیدگاه بعضی «وخو» که به معنای قصد و سیر است با اخ (برادر) در اشتقاق اکبر مشترک است (مصطفوی، ۱۳۶۰ش، ج۱: ۳۷) و بنابراین می‏توان گفت کلمه «أخ» با «توخّی» یعنی طلب کردن هم معناست. از آن جا که هر یک از برادران، همان چیزی را می‏طلبد و مقصد قرار می‏دهد که برادر دیگر در پی آن است، او را «أخ» می‏گویند. پس «فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا»، یعنی همه شما هماهنگ هستید و مقصد یکدیگر را طلب، تأیید و تقویت می‏ کنید.

 

همان گونه که در جاهلیت مردم دشمن همدیگر بودند، در اسلام برادر هم هستند (ابن بشیر، ۱۴۲۳ق: ۲۹۳). از کاربردهای قرآن استفاده می‏شود که واژه «اخوان» هنگامی به کار می‏رود که دوستی و الفت برادران کامل باشد، بر خلاف واژه «إخْوَه» که برای مراحل ابتدایی برادری به کار رود (همان: ۳۶-۳۷).

 

«شفا» نیز به معنای کناره و لبه هر شی‏ء است (القزوینی الرازی، ۱۳۹۹ق، ج۳: ۱۹۹). «شفا البئر و غیرها» لبه و دهانه چاه است. این واژه، ضرب المثلی برای در شرف هلاکت بودن است (راغب اصفهانی، ۱۴۱۲ق: ۴۵۹). این آیه درباره دو طایفه اوس و خزرج نازل شده که صد سال در میان آن‌ها نزاع و کشمکش بود تا این که خداوند، پیامبر اسلام(ص) را به ظهور رسانید و آنان، به دین اسلام گرویدند و از برکت آن، کینه و دشمنى از میان آنان رخت بربست و با هم برادر شدند (السیوطی، بی تا، ج۲: ۲۸۷؛ طبری ۱۴۲۰ق، ج۷: ۷۶) در این آیه، خداوند به همه مسلمانان از گرایش های گوناگون دستور به اتحاد و همگرایی می دهد (نسفی، ۱۴۱۹ق، ج۱: ۲۸۰). از کلمه «جَمِیعًا» که در آیه به کار رفته است نیز استفاده می شود که «وَاعْتَصِمُوا» به معنای اعتصام هر یک از افراد به تنهایی به حبل الهی نیست، بلکه هیأت اجتماعی و یکپارچگی در اعتصام مراد است.

 

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار شرکت کنندگان در همایش کنفرانس وحدت اسلامی، در این زمینه خطاب به حاضران فرمود: «قرآن می‌فرماید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا»؛ اعتصام به حبل‌اللَّه برای هر مسلمان یک وظیفه است؛ اما قرآن اکتفا نمی‌کند به اینکه ما را به اعتصام به حبل‌اللَّه امر کند، بلکه به ما می‌گوید که اعتصام به حبل‌اللَّه را در هیأت اجتماع انجام بدهید؛ «جَمِیعًا»؛ همه با هم اعتصام کنید و این اجتماع و این اتحاد، یک واجب دیگر است.

 

بنابراین، علاوه بر این که مسلمان باید معتصم به حبل‌اللَّه باشد، باید این اعتصام را به همراه دیگرِ مسلمان¬ها و همدست با آنها انجام دهد. ما این اعتصام را درست بشناسیم و آن را انجام دهیم. آیه‌ی شریفه‌ی قرآن می‌فرماید: «فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَهِ الوُثقی‌»(بقره، ۲۵۶). این، اعتصام به حبل‌اللَّه را برای ما معنا می‌کند. تمسک به حبل‌اللَّه چگونه است؟ با ایمان باللَّه و کفر به طاغوت.» (سخنرانی در تاریخ۳۰/۵/۱۳۸۵) آموزه اعتصام به ریسمان الهی، بسیار مهم و اساسی است و در شرایط فعلی جهان اسلام می¬تواند به عنوان یک راهبرد مطرح گردد و برای خلاصی امت اسلامی از سقوط در پرتگاه هلاکت از آن استفاده شود، زیرا هیچ مسیری مطمئنی برای رهایی و رسیدن به عزت و سر افرازی برای مسلمین جز حبل الهی وجود ندارد. در این زمینه هم در قرآن آمده است: «مَن کانَ یُریدُ العِزَّهَ فَلِلَّهِ العِزَّهُ جَمیعًا إِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّبُ وَالعَمَلُ الصّالِحُ یَرفَعُهُ» «هر که خواهان عزت است، بداند که عزت، همگى از آن خداست.

 

سخن خوش و پاک به سوى او بالا مى‏رود و کردار نیک است که آن را بالا مى‏برد.» (فاطر، ۱۰) بدیهی است که انسان برای صعود، به جای رفیع به حبل احتیاج دارد و تنها حبل الهی است که به نحو اطمینان بخشی، جوامع اسلامی را از گرفتاری ها و چالش های پیش رو نجات خواهد داد و «واعتَصِموا بِحَبلِ الله» در قرآن، پاسخی به نیاز اساسی و بنیادی امت اسلامی است و راه را برای صعود جمعی آنان فراهم می‏آورد. البته دست های پیدا و پنهانی زیادی وجود دارند که امت اسلامی را از حبل الهی دور نمایند و می‏کوشند که به جای آن، رشته های باریک و غیرمطمئنی را جایگزین نمایند که قابل اعتصام نباشد؛ ولی قرآن کریم با بیان رسا و گویا به امت اسلامی یادآوری نموده است که تنها راه رسیدن به موفقیت، جز تمسک به حبل الهی یعنی قرآن کریم نیست و این قرآن است که در همه زمان ها و همه دشواری ها، پاسخگویی اطمینان-بخش به نیازهای امت اسلامی، به خصوص در شرایط بحرانی مانند امروز است.

 

امت واحده آیه دیگری که به طور صریح از وحدت امت مسلمان سخن می گوید، آیه ۹۷ سوره انبیاء است: «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُم أُمَّهً واحِدَهً وَأَنا رَبُّکُم فَاعبُدونِ: همانا این امت شما، امت واحده است و من پروردگار شما هستم، پس مرا پرستش کنید» پیام روشن این آیه، این است که جامعه‏ای که اعضای آن به دین الهی و ملت واحدی روی آورند و ذات حق را پروردگار خویش قرار دهند، امت یکپارچه‏ای هستند؛ زیرا ملت واحد و مکتب یکتا، پیروان خود را منسجم و هماهنگ می‏کند.

 

اگر فرقه های اسلامی به این آیه مبارکه توجه نمایند و پیام آن را به خوبی دریابند، هیچ اختلاف خانمان سوزی دامن گیر آنان نخواهد شد. بدیهی است که امت با وصف واحد با اختلاف و تنازع قابل جمع نخواهد نیست و از این رو، کسانی که خود را ملتزم به آموزه های دین اسلام می دانند، هیچ گاه به خود اجازه نمی دهند که به طبل اختلاف و واگرایی بین امت اسلامی بکوبند. زیرا کمک به ایجاد اختلاف در تقابل با اراده خداوند است که وحدت همگرایی را از مسلمانان خواسته است و مى‌توان گفت اساس این وحدت را قرآن نهاده است. قرآن مجید بارها مسلمانان را به‌ عنوان یک امت مخاطب ساخته است که در این رابطه می توان به این آیات اشاره نمود: «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ…» (آل عمران، ۱۱۰)، «وَکَذلِکَ جَعَلناکُم أُمَّهً وَسَطًا» (بقره، ۱۴۳).

 

دین اسلام در موارد زیادى، اخوت ایمانى را به ‌عنوان علت و انگیزه‌اى بر وحدت و اتحاد معرفى نموده و بر اساس آن، به همکارى و یارى‌رساندن به مؤمنان سفارش مى‌نماید. قرآن مجید در این رابطه مى‌فرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ…»؛ «مؤمنان با هم برادرند پس بین برادران خود صلح برقرار سازید» (حجرات، ۱۰) مهربانی نسبت به همدیگر خداوند تبارک و تعالی در سوره فتح از کسانی که با پیامبر(ص) همراهی نمودند، به گونه ای یاد می کند که دقت در آن می¬تواند نقشه راه همه مسلمانان در همه زمان ها باشد: «مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ وَالَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم…»؛ «محمد(ص) فرستاده خداست و کسانى که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند.» (فتح، ۲۹) در این آیه آمده است که از ویژگی‌های شخصیتی پیروان پیغمبر آخرالزمان دو چیز است و آنان دو نوع عاطفه مثبت و منفی دارند : عاطفه مثبت، نسبت به خودی‌ها و عاطفه منفی، نسبت به بیگانگان و دشمنان (ابن کثیر ۷۷۴ق، ج۷: ۳۶۰). این آیه، ابتدا رابطه‌ امت پیامبر(ص) را نسبت به دشمنان ذکر می‌کند و این خود نکته عجیبی است و این سبک و سیاق کمتر دیده می‌شود. اولین وصفی که می‌آورد این است که: «وَالَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ: در برابر دشمنان اسلام خیلی سرسخت و انعطاف‌ناپذیرند.» ویژگی دوم این است که؛ «رُحَماءُ بَینَهُم: در میان خودی‌ها بسیار با هم مهربان‌اند»؛ اینان نسبت به پیروان اسلام، عواطفی مثبت و در حد بسیار بالا دارند؛ اما درباره دشمنان، خیلی سرسخت و مقاوم هستند و در برابر آن‌ها هیچ انعطافی نشان نمی‌دهند. همچنین در جای دیگر می‌فرماید: «وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مَّا أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ»؛ «و بین دل‌های مومنین الفت برقرار کرد. ای پیغمبر! اگر تمام اموال روی زمین را صرف می‌کردی و با برنامه‌ریزی، این اموال را به کسانی می‌بخشیدی تا الفت بین مؤمنین برقرار شود، چنین کاری از تو برنمی‌آمد. خداست که بین دل‌های مؤمنان محبت و الفت برقرار می‌کند و او عزیز و حکیم است.» (انفال، ۶۳) خداوند در این آیه، خطاب به پیامبر(ص) می فرماید که اگر همه اموال روی زمین و همه ثروت‌ها در اختیار تو بود و تو همه را هزینه می‌کردی تا این مردم با هم مهربان باشند، چنین کاری از تو برنمی‌آمد. این نعمت و این الفتی که بین مؤمنین برقرار شد باعث شد که تو به کمک این‌ مؤمنان، بر دشمنانت پیروز شوی. این نصرت، نعمت خداست؛ ولی وسیله‌اش مؤمنین بودند و راه و ابزارش هم این بود که خداوند، دل‌های آن‌ها را با هم مهربان کرد. باید بررسی نمود «رُحَمَاء بَیْنَهُمْ» شامل چه کسانی می‌شود.

 

به عبارت دیگر، باید بررسی کرد که ضمیر «هُم» در «بَیْنَهُمْ»، چه کسانی هستند. وقتی می‌گوییم: «این‌ها در بین خودشان با هم مهربان‌اند»؛ مقصود از خودی‌، چه کسی است؟ حد متیقن از خودی، کسانی هستند که اگر واقعاً بفهمند که پیامبر اسلام(ص) از طرف خدا امری را فرموده است، صددرصد می‌پذیرند، اما در حال حاضر تنها به آن چیزی که معتقدند، عمل می‌کنند.

 

اگر از این افراد سؤال شود: «اگر بفهمید که این اعتقاد شما اشتباه است و در واقع پیغمبر چیز دیگری فرموده است کدامش را قبول می‌کنید؟»؛ می‌گویند: «ما فعلاً این عقیده را داریم، اما اگر بفهمیم که پیامبر اسلام(ص) چیز دیگری فرموده است قبول می‌کنیم و ما عنادی نداریم.»؛ این حد نصاب ایمان است. عدم تنازع آیه دیگری که بعد از امر به اطاعت خداوند و پیامبر(ص)، مسلمانان را از اختلاف نهی می کند، آیه ۴۶ سوره انفال است: «وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ…»؛ «و خدا و رسولش را اطاعت کنید و با یکدیگر نزاع نکنید، (که در صورت نزاع و درگیری)، شکست خواهید خورد و عزت شما از بین خواهد رفت» در این آیه، «فَشَل» با «فاء» تفریع آمده است که ریشه آن، نزاعی است که سستی می آورد و در حقیقت، نوعی اتحاد در تنازع را می رساند؛ بدین‏گونه که دو طرف کشمکش از این جهت متحدند که با صرف نیروی خود، قدرت طرف مقابل را در هم بشکنند و این اتحاد اثر می ‏بخشد؛ زیرا هر یک از آن دو، بخشی از توان خود را برای از بین بردن دیگری هدر می ‏دهد، در نتیجه هر دو از نیروی خود و از توان دیگری می‏ کاهند و این نوعی اتحاد در نابود کردن قدرت و شوکت همدیگر است. علامه طباطبایی «فَتَفشَلُوا» را منصوب به «أن مقدره» دانسته و «ریح» را به معنای عزت و دولت دانسته است که به طور استعاره برای غلبه آمده است؛ به دلیل آن که باد به هر چه بوزد، آن را به حرکت در می آورد و از جای می کند و غلبه دشمن هم، همین طور است (طباطبایی، ۱۳۷۴ش، ج‏۹: ۱۲۶). قانون اخوت تشریع یا وضع قانون برادرى، یکى از برجسته ترین اقدامات فرهنگى، سیاسى، اجتماعى، اقتصادى و نظامى دین اسلام است: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ…»؛ «مؤمنان برادر یکدیگرند؛ پس دو برادر خود را صلح و آشتى دهید» (حجرات، ۱۰) مفهوم اخوت، یکی از مفاهیم قرآنی است که از ابتدای تشکیل حکومت پیامبر(ص) به طور ویژه مورد تأکید بوده است.

 

شخصیت های بزرگ و علمی جهان اسلام از مذاهب مختلف تلاش نمودند که با بیان خویش توجه مسلمانان به این اصل اساسی جلب نمایند تا همه پیروان مذاهب به جای واگرایی به همگرایی رسیده و از ثمرات آن در بخش های مختلف استفاده ببرند. در این راستا، امام خمینی با استناد به آیه «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ»، تلاش داشت روابط دولت های اسلامی را ارتقا دهد و با ایجاد روابط همراه با برادری، قدرت امت اسلامی را به آنها بازگرداند.

 

ایشان در این رابطه می فرماید: «یکى از مقاصد بزرگ شرایع و انبیای عظام(س)، علاوه بر آن که خود مقصود مستقل است، وسیله پیشرفت مقاصد بزرگ و دخیل تام در تشکیل مدینه فاضله مى‏باشد، توحید کلمه و توحید عقیده است و اجتماع در مهام امور و جلوگیرى از تعدیات ظالمانه ارباب تعدى است که مستلزم فساد بنى الانسان و خرابی مدینه فاضله است.

 

این مقصد بزرگ که مصلح اجتماعى و فردى است، انجام نگیرد؛ مگر در سایه وحدت نفوس و اتحاد همم و الفت و اخوت و صداقت قلبى و صفاى باطنى و ظاهرى، و افراد جامعه به طورى شوند که نوع بنى آدم تشکیل یک شخص دهند و جمعیت به منزله یک شخص باشد و تمام کوشش ها و سعی ها، حول یک مقصد بزرگ الهى و یک مهم عظیم عقلى، که صلاح جمعیت و فرد است، چرخ زند. اگر چنین مودت و اخوتى در بین یک نوع یا یک طایفه پیدا شد، غلبه کنند بر تمام طوایف و مللى که بر این طریقه نباشند.

 

چنان چه از مراجعه به تواریخ، خصوصاً تاریخ جنگ هاى اسلام و فتوحات عظیمه آن، مطلب خوب روشن مى‏ شود که در اوایل طلوع این قانون الهى، چون شمع ه‏اى از این اتحاد و وحدت در بین مسلمانان بوده و مساعى آنها مشفوع به تخلیص نیات نوعاً بوده است، در مدت کمى چه فتوحات بزرگى کردند و در اندک زمانى به سلطنت هاى بزرگ آن زمان، که عمده آن ایران و روم بوده، غلبه کردند و با عده کم بر لشکرهاى گران و جمعیت هاى بى‏پایان غالب شدند.

 

پیغمبر اسلام عقد اخوت بین مسلمانان را در صدر اول اجرا فرمود و به نص «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ»، اخوت بین تمام مؤمنان برقرار شد» (خمینی، ۱۳۷۳ش: ۳۰۹-۳۱۱) عذاب عظیم خداوند تبارک و تعالی به مسلمانان هشدار می دهد که از تفرقه و اختلاف دوری گزیند و در غیر این صورت، گرفتار عذاب عظیم خواهید گردید: «وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَأُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ»؛ «و شما مسلمانان، مانند مللی نباشید که پس از آن که آیات روشن برای (هدایت) آنها آمد، راه تفرقه و اختلاف پیمودند که البته برای آنها عذاب بزرگ خواهد بود.» (انبیا، ۹۲) در این آیه، خداوند مسلمانان را از این‏که همانند ملت‏هایى باشند که پس از آمدن آیات، ادله و بینات راه تفرقه و اختلاف پیمودند، نهى مى‏ کند و آنان را به عذابى سخت نهیب مى‏زند.

 

رأفت مسلمانان رأفت به معنای رحمت و برتر و شدیدتر از رحمت است؛ چرا که رحمت ممکن است از روی کراهت باشد، ولی رأفت چنین نیست؛ بلکه با رضایت قلبی است (ابن منظور، ۱۴۱۶ق، ج ۵: ۸۲). بدون شک رأفت مسلمانان به یکدیگر، در اتحاد و همدلی آنان نقش به سزایی دارد. قرآن کریم درباره اصحاب حضرت عیسی(ع) می¬فرماید: «وَ جَعَلْنا فِی قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَهً وَ رَحْمَهً» «و در دل کسانی که از او پیروی کردند، رأفت و رحمت قرار دادیم.» (حدید، ۲۷) علامه طباطبایی در این زمینه معتقد است که در مورد اصحاب پیامبر(ص) نیز قضیه چنین است، چون خداوند درباره شان می فرماید: «رحماء بینهم» (طباطبایی، ۱۳۷۴ش، ج۱۹: ۷۳) با مطالعه اى اجمالى و تفکر در برخى آیات قرآن مجید، به نمونه هاى فراوانى از رأفت و رحمت اسلامى در این کتاب آسمانى دست مى یابیم که به عنوان اصل اساسى معرفى شده است. در قرآن مجید، یکصد و چهارده سوره وجود دارد، که یکصد و سیزده سوره آن با «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم» که پیام آور رأفت، رحمت و محبّت اسلامى مى باشد، شروع شده است.

 

همچنین خداوند در سوره الرحمن می فرماید: «هَلْ جَزَاء الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ؛ آیا جزاى نیکى جز نیکى است؟!» (رحمن، ۶۰) این آیه شریفه که سرشار از محبت، رحمت و دوستى است، به عنوان یک شعار اسلامى برای ما مسلمانان باید باشد. زیرا خداوند متعال نه تنها پاسخ نیکى را رفتار نیک مى¬داند، بلکه به مسلمانان نیز دستور مى دهد در مقابل بدی ها نیز به نیکى رفتار کنند، و پاسخ بدى را هم به نیکى بدهند: «إِدْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَهَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَصِفُونَ: بدى را به بهترین راه و روش دفع کن (و پاسخ بدى را به نیکى ده)؛ ما به آنچه توصیف مى-کنند، آگاه تریم.» (مومنون، ۹۶) عفو و بخشش یکی از فضایل اخلاقی که در همگرایی و اتحاد بین مسلمانان کمک و تأثیرگذار خواهد بود، عفو و گذشت انسان از حقوق خود است. عفو از مصادیق احسان است و در اخلاق، بر احسان به دیگری تأکید بسیار شده و آموزه‌های قرآنی نیز بر این خصوصیت و فضیلت تشویق و ترغیب شده است.

 

با نگاهی به آموزه‌های قرآنی معلوم می‌شود که عفو و گذشت، بیش از به مقابله به مثل مورد پسند خداوند است: «وَ إِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَ لَئنِ صَبرَتمُ ْ لَهُوَ خَیرٌ لِّلصَّبرِین»؛ و هر گاه خواستید مجازات کنید، تنها به مقدارى که به شما تعدى شده کیفر دهید! و اگر شکیبایى کنید، این کار براى شکیبایان بهتر است» (نحل، ۱۲۶) فضل فضل در لغت به معنای زیاده و نیز به معنای خیر می آید و افضال یعنی احسان و نیکی کردن (راغب اصفهانی، ۱۴۱۲ق: ۶۳۹). قرآن کریم در تشویق مسلمانان به فضل و نیکی کردن به یکدیگر می فرماید: «وَلَا تَنسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ نیکوکارى را در میان خود فراموش نکنید که خداوند به آنچه انجام مى‏دهید، بیناست!» (بقره، ۲۳۷) علامه طباطبائی در تفسیر این آیه فرموده است: «کلمه «فضل» مانند کلمه فضول به معناى زیادى است، با این تفاوت که فضل به طورى که گفته‏اند زیادى در مکارم و کارهاى ستوده است و فضول، به معناى زیادى در ناستوده است.

 

در این جمله، کلمه فضل آمده که از نظر اخلاقى سزاوار است، انسان در مجتمع حیاتش آن را به کار گیرد و افراد اجتماع در آن قلمرو با یکدیگر زندگى و معاشرت کنند و منظور این بوده که مردم را به سوى احسان و فضل به یکدیگر تشویق کند تا افراد به آسانى از حقوق خود صرف نظر کنند.» (طباطبایی، ۱۳۷۴ش، ج‏۲: ۳۶۹).

 

صلح دادن صلح به معنای مصالحه کردن، صلح کردن، اصلاح کردن و آشتی دادن آمده است (مصطفوی، ۱۳۶۰ش، ج ۸: ۹۶). قرآن از مسلمانان می خواهد که در صورت نزاع بین عده ای از مسلمانان، میان آنان صلح و آشتی برقرار کنند: «وَ إِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا: و اگر دو طایفه از مؤمنان با هم درافتند، میان آنان را سازش دهید.» (حجرات، ۹) در آیه دیگری نیز آمده است: «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَیْنِکُمْ: پس از خداوند پروا کنید و بین خودتان آشتی کنید» (انفال، ۱) در آموزه های قرآن، اصل در رابطه بین مسلمانان بر تسالم و صلح است‌.

 

شیخ شلتوت در این زمینه می‌نویسد: «هدایت اسلامی ما را به سوی صلح و دوستی فرا می‌خواند» (شلتوت، ۱۳۹۹ق: ۹۳) رشید رضا نیز در یکی از آثار خود به این نظریه اعتقاد دارد: «صلح و دوستی بین المللی، اصلی است که باید مردم به آن پای‌بند باشند و به همین جهت، خداوند به ما فرمان داده است که آن را بر جنگ برگزینیم.» (رشید رضا، ۱۹۹۰م: ۳۱۲)

 

 

نتیجه گیری

 

بی تردید از مهم ترین مسائل امروز جهان اسلام، وحدت است، که به دلایل زیر ضروری می نماید:

الف  –  وحدت و همگرایی اسلامی فراهم کننده قدرتی حقیقی است که می تواند تکیه گاه استواری برای مسلمانان در رویارویی های فرهنگی بین تمدن ها باشد، زیرا گرچه مسلمانان از نیروی عظیم انسانی، امکانات مادی فراوان، موقعیت های استراتژیک، روحیه معنوی بالا، فرهنگ و دیدگاه اعتقادی و فکری مترقی برخوردارند، اما چنانچه میان این اجزا و عناصر پراکنده اتحادی ایجاد نشود – همان طور که در حال حاضر چنین است – این مجموعه عظیم کارآیی نخواهد داشت.

ب –  وحدت اسلامی می تواند زمینه گسترده ای برای پژوهش و اجتهاد در منابع اسلامی فراهم آورد و بدین وسیله در رویارویی های فکری، فرهنگی و حل مشکلات انسانی یاری رساند.

ج- وحدت اسلامی موجب الگو شدن دیدگاه های اسلامی است.

د –  وحدت اسلامی بر توانایی و مقاومت جامعه در مواجهه با دشواری ها و بحران ها و برخورد با دشمنان خارجی می افزاید.

قرآن کریم بر این نکته تاکید دارد که وحدت مایه استواری و نیرومندی است و اختلاف موجب شکست و سستی است:

« وَلا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ »و اختلاف کلمه نداشته باشید که بددل خواهید شد و شان و شوکتتان بر باد می رود و شکیبایی کنید که خداوند با شکیبایان است.

و- وحدت اسلامی دستاورد طبیعی تکامل انسان و گویای پیشرفت و رشد فکری جامعه دینی است.

ه-  وحدت عامل اساسی در پیروزی پیامبر اسلام و نیز پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود; وحدت همیشه عامل پیروزی بوده و خواهد بود.

 

از مجموع مطالبی که در این مقاله به آنها پرداخته شد، نتایج زیر به دست می آید:

 

۱- قرآن کریم در آیات مختلف، مسلمانان را به همگرایی و اتحاد فرا می خواند.

 

۲-  اختلاف، موجب سستی و تسلط دشمن بر امور مسلمین می گردد؛ چه این که امروز شاهد این مصیبت در بیشتر کشورهای اسلامی هستیم. امروز اختلافات قومی، مذهبی و سیاسی پیامدهای ناگواری را برای مسلمانان به ارمغان آورده است و کشورهای قدرتمند بیگانه، رونق اقتصادی خویش را در جنگ بین کشورهای اسلامی می دانند تا دلارهای باد آورده نفتی را به سوی سلاح¬های ویران گر هدایت کنند.

 

۳- قرآن و آموزه های دینی، مسلمانان را به اخوت و برادری دعوت می کنند که بالاترین ارتباط عاطفی بین انسان می تواند باشد و اگر این نوع رابطه، یعنی ارتباط برادری در میان مسلمانان نهادینه گردد، به طور قطع جهان اسلام از حالت فعلی خارج خواهد شد.

 

۴- قرآن به ما می آموزد که همگرایی در میان مسلمانان می¬تواند به عنوان یک راهبرد درازمدت مطرح گردد و هیچ چیز دیگر آن را نباید تحت تأثیر قرار دهد.

 

از آیات قرآن و احادیث و نیز از نگاه پیشوایان و عالمان دین، به دست آمد که وحدت و همگرایی در جامعه اسلامی، امری حیاتی و حقیقتی انکار ناپذیر است. اکنون باید دید، در شرایط کنونی که دشمنان ما، در ابراز دشمنی با مکتب حیات بخش اسلام کوتاهی نمی‌کنند و به هر جنایاتی علیه اسلام و مسلمانان مانند قرآن سوزی، توهین به پیامبر اکرم با کشیدن کاربکاتورهای توهین آمیز، غارت سرمایه مسلمانان،سرکوبی و فرو نشاندن حرکتهای بیدار گرانه آنان و کشتار بی رحمانه مسلمانان در سایه سکوت مجامع بین المللی دست می‌زنند، وظیفه مسلمانان به طور عموم و رسالت علما اعم از شیعه و سنی چیست؟ اگر دشمنان، علیه اسلام و مسلمانان وحدت کرده‌اند ما چرا وحدت نکنیم و اختلافات جزئی خود را کنار ننهیم و به خیل مشترکات خود چنگ نزنیم؟! مگر نه این است که قرآن کریم با فراز فرازمند إنّما المُؤمِنُونَ إخْوهٌ فرهنگ برادری و همگرایی ایمانی را در جامعه توحیدی پی‌ریخته و پیوندی عمیق با محوریّت ایمان در میان یگانه پرستان پدید آورده است؟! مگر نه این است که پیامبر رحمت، آحاد مسلمانان را در جای جای جهان اسلام برادر خوانده و این واقعیت مسرت بخش را به گوش همگان رسانده است که فرمود: المسلم أخو المسلم

 

 

 

 

مراجع

 

۱- قرآن کریم

۲- ابن بشیر الأزدی، أبوالحسن (۱۴۲۳ق)، تفسیر مقاتل بن سلیمان، محقق عبدالله محمود شحاته، بیروت، دار إحیاء التراث.

۳- ابن کثیر، أبوالفداء إسماعیل بن عمر (۱۴۲۰ق)، تفسیر القرآن العظیم، دار طیبه للنشر والتوزیع.

۴- ابن منظور (۱۴۱۶ق)، لسان العرب، بیروت، داراحیاء التراث العربی.

۵- بیضاوی، ناصرالدین أبوسعید عبد الله بن عمر (۱۴۱۸ق)، أنوار التنزیل وأسرار التأویل، تحقیق محمد عبدالرحمن المرعشلی، بیروت، دارإحیاء التراث العربی.

۶- جوادی آملی، عبدالله (۱۳۸۱ش)، ادب فنای مقربان، قم، اسراء.

۷- خمینی، روح¬الله (۱۳۷۳ش)، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.

۸- راغب اصفهانى، حسین بن محمد (۱۴۱۲ق)، المفردات فی غریب القرآن، دمشق، دارالعلم‏.

۹-  رشیدرضا، محمد (۱۹۹۰م)، تفسیر القرآن الحکیم (تفسیر المنار)، قاهره، الهیئه المصریه العامه للکتاب.

۱۰- سمعانی، أبوالمظفر (۱۴۱۸ق)، تفسیر القرآن، محقق یاسر بن إبراهیم و غنیم بن عباس، ریاض، دارالوطن.

۱۱- السیوطی، جلال¬الدین عبدالرحمن بن أبی¬بکر (بی¬تا)، الدر المنثور، بیروت: دارالفکر.

۱۲- شلتوت، محمود (۱۳۹۹ق)، من توجیهات الاسلام، بیروت، دارالشروق.

 

۱۳- طباطبائی، محمدحسین (۱۳۷۴ش)، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوى همدانى، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ مدرسین حوزه علمیه.

۱۴- طبری، محمد بن جریر (۱۴۲۰ق)، جامع البیان فی تأویل القرآن، محقق أحمد محمد شاکر، مؤسسه الرساله.

۱۵- فخر رازی، أبوعبدالله محمد بن عمر (۱۴۲۰ق)، مفاتیح الغیب(التفسیر الکبیر)، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی.

۱۶- القزوینی الرازی، أبوالحسین أحمد بن فارس (۱۳۹۹ق)، معجم مقاییس اللغه، محقق عبدالسلام محمد هارون، بیروت، دارالفکر.

۱۷- مصطفوى، سیدحسن (۱۳۶۰ش)، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.

۱۸- نسفی، أبوالبرکات عبدالله بن أحمد (۱۴۱۹ق)، تفسیر النسفی (مدارک التنزیل وحقائق التأویل)، بیروت، دارالکلم الطیب.

۱۹- شرف الدین، عبد الحسین، اجتهاد در مقابل نص، ترجمه، دوانی، علی، ص ۸، چاپ دوم، کتابخانه بزرگ اسلامی، ۱۳۹۶ق.

۲۰- سیدمحمدباقر حکیم، وحدت اسلامی (از دیدگاه قرآن و سنت)، ترجمه عبدالهادی فقهی زاده (تهران: تبیان، ۱۳۷۷) ص ۳۱٫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سایر خبرها

اینجا محل تبلیغات شماست

اینجا محل تبلیغات شماست