آوای مرز/ صلاح الدین خدیو – کردپرس : در بحبوحه جنگ قره باغ دوستی می گفت: «اگر اردوغان با همین دست فرمان پیش برود، سال آینده با صراحت و مستقیم، نام تبریز را هم می آورد. این پیش بینی به طرز عجیبی دیروز در رژه پیروزی باکو و خیلی زودتر از موعد پیشگفته، درست از آب درآمد.»
اکنون مساله این است چرا ناسیونالیسم شیعی ایران در برابر ناسیونالیسم راست محافظه کار ترکیه، کم آورده است؟ چرا گفتار اردوغان برای خیلی ها در جهان اسلام فریبنده است ولی بیان سیاسی ایران از گیرایی لازم برخوردار نیست؟ پویایی حاصل از ترکیب اسلام سنی و پان ترکیسم در ایدئلوژی نطام حاکم بر ترکیه، نه تنها قدرت نرم آن را افزایش داده، بلکه به صورت قابل توجهی آن را در حوزه های ترکی و عربی خاورمیانه و قفقاز مبسوط الید کرده است.
آلیاژ ایدئولوژیک ساخت ترکیه در این زمینه با برندهای گوناگونی عرضه می شود. در خاورمیانه عربی با برچسپ اسلامی و در حوزه های ترک نشین ایران و قفقاز و آسیای میانه با بسته بندی ترکی و پان تورانیستی.
به عبارت بهتر ترکیه در میان مردمان کشورهای عرب و پاکستانیها و مسلمانان شرق آسیا به صفت رهبر جهان اسلام شناخته می شود، در حالی کە از نیکوزیای شمالی در شرق اروپا تا بیشکک در مرکز آسیا، خود را قیم و برادر بزرگتر ترکها می داند. ترکیه در اینجا در پی تشکیل بازار مشترک، ارتش واحد ترکها و حتی ارائه نسخه ای ساده شده و قابل فهم از زبان ترکی برای غلبه بر تفرق زبانی میان قزاقها، ازبک ها، ترکمنها، قرقیزها، آذربایجانیها، تاتاها و ساکنان آناتولی است.
بصیرت چندانی لازم نیست تا بدانیم: این همان نسخه بروز شده برنامه «اتحاد اسلام» است که در اواخر قرن نوزدهم به منظور توقف روند زوال امپراتوری در حال اضمحلال عثمانی، طرح ریزی شد و در خلال جنگ اول جهانی توسط جاسوسان آلمانی در دل سرزمین های اسلامی، تبلیغ و ترویج می گردید.
دست بر قضا آنزمان هم به موازات رویدادهای جنگ و مسجل شدن از کف رفتن سرزمین های عربی خاورمیانه، صبغه ترکی اندیشه اتحاد اسلام، پررنگ تر شد و رژیم ناسیونالیست ترکهای جوان به صرافت جبران مافات در قفقاز و آسیای میانه افتاد که البته تحکیم سلطه رژیم بلشویکی در روسیه، جلوی آن را گرفت.
ایران آنزمان که مقهور سلطه روس و انگلیس بود، ضعیف تر از آن می نمود که وارد بازی بزرگان شود و به همان اندازه هم در برابر نفوذ فزاینده ” اسب تروای فکری ” عثمانی بدون سپر مانده بود.
ایران کنونی اما آن اندازه قوی است که مقهور اجنبی نباشد، در حالیکه به نظر می رسد به نوعی دیگر قربانی و اینبار طعمه “خودزنی” خود شده است: در حالیکە ظرفیت های بالقوه و بکر دارد، به عنوان یک قدرت نوظهور، بانگ فرقه گرایانه ناسیونالیسم مذهبی آن در جهان اسلام با نود درصد جمعیت سنی، طنین انداز شده و مزیت های تاکتبکی حمایت از برخی جنبشهای اسلامی سنی هم نمی تواند، از پس جا خالی دادنهای مکرر و راهبردی به ترکیه و رقبایی بر بیاید که بالقوه می شد در جایگاهی پایین تر از آن بایستند.
چه تاریخ ایران، ایران فرهنگی، تمدن ایران و میراث عظیم ادبی و فکری آن در کنار تنوعات غنی قومی و مذهبی و زبانی آن، گنجینه ای فربه است که در ظرف کوچک ناسیونالیسم شیعی قرار نمی گیرد. این چنین است که بجای آن که عمق استراتژیک ایران از مسیر ” دلها ” از دهلی نو تا ساحل شرقی مدیترانه گسترش یاید، امتداد نفوذ فرهنگی ترکیه تا عمق مرزهای ایران می آید.
این راز سرمستی و باد به غبغب انداختن اردوغانی است که در مخیله خود به احیای پست مدرنیستی امپراطوری عثمانی می اندیشد