آوای مرز : رئیس جمهوری روز چهارشنبه در جمع استانداران سراسر کشور گفت که فساد از تحریم هم بدتر است. این گزاره درستی است، چون به هر حال تحریم همیشه مقطعی و زمانپذیر است و قرار نیست کشوری الیالابد در تحریم قرار گیرد اما فساد چنانچه رواج یابد ـ که یافته است ـ میتواند دامنه و وسعتی ویرانگرتر از تحریم داشته باشد.
علیرضا خانی در یادداشتی در روزنامه اطلاعات، نوشته است: فساد را میتوان سوءاستفاده از موقعیت، قدرت و منزلت دولتی و حاکمیتی برای به دست آوردن منافع شخصی، خویشاوندی و گروهی تعریف کرد. این تعریف، هرچند تلاش دارد همه انواع فساد را در برگیرد اما تعریف دقیقی نیست چرا که فساد از دامنه این تعریف وسیعتر است.
در نظر آورید به خاطر اهمال، چشم پوشی یا ناکارآمدی بخشی از دولت، افراد زیادی بتوانند درآمد بادآورده داشته باشند و بخشی از حقوق مردم را ببلعند بدون آنکه حتی رشوهای پرداخت کنند. آیا این نمونه عینی فساد نیست؟
برای تشریح موضوع، لازم است مثالی بزنیم. بدون آنکه مأمور مالیات رشوهای دریافت کند، ممکن است بسیاری از فعالان اقتصادی، بهگونهای عملیات خود را انجام دهند که از چشم و اقتدار حکومت دور بمانند. بنابراین مالیات نپردازند. این یک نمونه عینی فساد است.
مسئولان اقتصادی کشور بارها اعلام کردهاند که میزان فرار مالیاتی سالانه بین ۳۵ تا ۴۰ هزار میلیارد تومان برآورد میشود که این رقم معادل یک سوم مالیاتی است که سالانه باید دریافت شود.۱ میزان فرار مالیاتی قشر فرهیخته پزشکان از این میزان ۶ هزار میلیارد تومان است که رقمی نجومی محسوب میشود.۲
جایگاه مالیات در دنیای مدرن تا بدان پایه اهمیت دارد که در جهان غرب ضربالمثلی به وجود آمده بدین مضمون که «دو چیز را گریزی نیست، اول مالیات، دوم مرگ». این سخن به معنای آن است که سازوکاری ترتیب داده شده که احدی نمیتواند از پرداخت مالیات فرار کند. مالیات برای دولتها، نقش اکسیژن را دارد. این اکسیژن هم به دولتها حیات میدهد و هم به مردم.
مالیات دقیقاً سه کارکرد دارد. اول اینکه بودجه مورد نیاز دولتها را تأمین میکند تا چرخ دولت بچرخد، نیروهای نظامی مستقر باشند و دولت بتواند به میزان کافی پل، مدرسه، بیمارستان و راه بسازد.
دوم اینکه مصرف برخی کالاها، باید کنترل شود. این کالاها دو نوعند یکی آنکه به سلامت جامعه آسیب میزند مانند دخانیات و دوم اینکه به سلامت اقتصاد آسیب میزند مثل سوخت، کالاهای خارجی یا اشیاء گرانقیمت و لوکس. در واقع دولتها با وضع مالیات مضاعف بر این کالاها، هم باعث میشوند مصرف این کالاها کمتر شود و هم از مصرفکنندگان پول زیادی میگیرند تا خرج امور عامالمنفعه کنند. این نوع مالیات در واقع نوعی «جریمه» است. اما سومین کارکرد مالیات کاهش نابرابری است. دولت از مدرسه خصوصی مالیات میگیرد و پول آن را صرف تجهیز مدرسه دولتی میکند. از خودرو گرانقیمت مالیات میگیرد و پول آن را اتوبان میسازد از پزشک مالیات میگیرد و بیمارستان میسازد. از تاجر و ملاک و کارخانهدار مالیات میگیرد و کمکهزینه تأمین زندگی به همه نیازمندان میدهد. در واقع دولتهای مدرن همان کار را میکنند که رابینهود میکرد. رابینهود از ثروتمندان نمیدزدید که به فقرا بدهد، بلکه حق فقرا را از ثروتمندان میستاند و به خودشان بازمیگرداند. بنابراین مالیات به کاهش نابرابری اقتصادی منجر میشود و یکی از ارکان تحقق عدالت است.
از این منظر، مالیات حقوق حقهای است که صاحبان درآمد باید به واسطه دولت، به اقشار ضعیف بپردازند. همانهایی که در لباس کارگر باعث ثروتمندشدن کارخانهدار و در جامه بیمار باعث مرفهشدن پزشک میشوند. تخطی از پرداخت این حقوق «فساد» است. این نوع فساد حاصل اهمال و ناکارآمدی دولتهاست نه سوءاستفاده از موقعیت. دولتها باید با بهکارگیری همه ابزارهای مدرن و الکترونیک جلو فرار مالیاتی را بگیرند. طبیعی است که صاحبان درآمد خود به خود دوست دارند، مالیات نپردازند و بر اموال خود بیفزایند، اما این نهاد حاکمیت است که باید به شکلی کارآمد مانع از این «فساد» شود.
ناکارآمدی دولتها و حاکمیتها در وصول درست، دقیق، کامل و بهموقع مالیات باعث فساد میشود و فساد، دوباره دولتها را ناکارآمدتر میکند و این چرخه فساد و ناکارآمدی ادامه مییابد تا دولتها را به کلی از حیّز انتفاع خارج کند.
برای جلوگیری از فساد، همه ارکان نظام باید حرکت کنند. نه اینکه آنچنان که رئیس سازمان امور اداری میگوید، برای شفافکردن میزان حقوق مدیران و گذاشتن آن روی سایت، دو قوه دیگر با دولت همکاری نکنند.
امروز، اصلیترین و کارآمدترین شیوه برای جلوگیری از فساد شفافسازی است. برای شفافیت ابزار فضای مجازی و تکنولوژی دیجیتال فضای فوقالعادهای ایجاد کرده است که همه اجزای حاکمیت باید از آن استفاده کنند.
نور شفافیت است که میتواند همه زوایای پنهان و تاریک را بنمایاند و از بروز فساد، تا حد بسیار زیادی، بکاهد. برای شفافسازی همه شئون کشور، از همه قوا و نهادهای دولتی و حکومتی و تا فعالیت عموم مردم، این مردم هستند که باید پیگیر اجرای نظام شفافیت باشند و با چشمانی باز و بینا نگهبان همه وقایع کشور باشند. بهواقع برای انجام این شفافیت، موجهترین، مشروعترین، مسئولیتپذیرترین و شایستهترین نیروی مطالبهگر از حاکمیت «مردم» هستند. مردمی که میتوانند با تشکیل «سمن»ها۳ این مطالبه بحق را مستمراً و خستگیناپذیر دنبال کنند.
پینویس:
۱ـ پور ابراهیمی داورانی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، خبرگزاری خانه ملت ۳۰/۱۰/۹۶
۲ـ حسین بانکی، کارشناس سیاستگذاری سلامت، برنامه پایش شبکه یک سیما ۲۸/۵/۹۷
۳ـ «سمن» برگرفته از حروف نخست «سازمانهای مردمنهاد» است که به نیکی معادل واژه انگلیسی NGO
(Non Government Organizations) قرار گرفته است.