آوای مرز : شفیع بهرامیان، روزنامهنگاربا اشاره به کشته شدن دو محیطبان زنجانی می نویسد: در ۴۰ سال گذشته در ایران بیش از ۱۶۰ محیطبان و جنگلبان جان خود را از دست دادهاند. همچنین بیش از ۴۰۰ نفر نیز مضروب و مجروح و دچار نقص عضو دائم شدهاند. تسلسل این اتفاق و عدم حمایت از محیطبانان در برابر شکارچیان بیرحم نشان از یک خلأ بزرگ قانونی و فرهنگی در سطح کشور دارد.
دو تن از محیطبانان باسابقه استان زنجان در منطقه حفاظت شده “فیله خاصه” درحالیکه در تعقیب یک خودروی نیسان متعلق به شکارچیان غیرمجاز بودند با اسلحه جنگی مورد حمله قرار گرفته و جان خویش را از دست دادند.
این نه اولین حمله منجر به قتل و نه- با وضعیت موجود- آخرین آن خواهد بود که حافظان محیطزیست کشور (جنگلبانان و محیطبانان) را به کام خویش خواهد کشید.
حمله و قتل محیطبانان در ایران در مقایسه با بسیاری از کشورهای جهان نگرانکننده و کمسابقه است. در ۹۰ سال گذشته در کشور وسیعی چون ایالات متحده آمریکا و برغم دسترسی آزاد شهروندان آن به انواع سلاحهای گرم، ۲۵ محیطبان کشته شدهاند که علت ۹۵ درصد مرگ آنان نیز حوادث و سوانح بودهاست اما در ۴۰ سال گذشته در ایران بیش از ۱۶۰ محیطبان و جنگلبان جان خود را از دست دادهاند. همچنین بیش از ۴۰۰ نفر نیز مضروب و مجروح و دچار نقص عضو دائم شدهاند.
تسلسل این اتفاق و عدم حمایت از محیطبانان در برابر شکارچیان بیرحم نشان از یک خلأ بزرگ قانونی و فرهنگی در سطح کشور دارد.
وجود سلاح گرم غیرمجاز قاچاق شده به داخل کشور بهدلیل فقدان حکومتهای مسئول در همسایگان شرقی و غربی (افغانستان، پاکستان و عراق)، عدم بسترسازی مناسب فرهنگی برای حفاظت و صیانت عمومی و مردمی از منابع گیاهی و جانوری در معرض انقراض کشور، فقدان تشکیلات زبده، حرفه ای و دارای امکانات و تجهیزات مناسب و آموزش مستمر نیروهای توانمند و تامین مناسب معیشتی، مالی و لجستیکی آنها و همچنین ضعف مفرط حمایتهای قانونی از ضابطان قانون در حوزه صیانت از محیطزیست از جمله عوامل تشدید خشونت علیه منابع موجود محیطزیستی کشور و همچنین علیه نیروهای محیطبانی است.
لازم است یک بار و برای همیشه گامهای جدی برای هوشمندسازی پایش مناطق و ضرورت حمایت قضایی از محیطبانان برداشته شود. در حال حاضر متاسفانه به جای ۱۰۰ هکتار که محدوده ای استاندارد براساس معیارهای جهانی است بیش از ۷ هزار هکتار از مراتع و مناطق شکار ممنوع، تحت پوشش هر محیطبان قرار دارد که لازم است با روشهای هوشمندسازی پایش و با نصب دوربینها و سایر امکانات نظارتی الکترونیکی به محیطبانان کمک شود تا اطلاعات برخط به اداراتکل محیطزیست استانها برای اتخاذ تصمیمات پیشگیرانه ارسال شود.
متاسفانه تا زمانی که محیطزیست به عنوان اولویت دولت، مجلس، مسئولان و حتی بخش زیادی از مردم مطرح نبوده و تا آن هنگام که محیطزیست اولویت اول کشور قرار نگیرد هر روز شاهد تکرار مشکلاتی مانند قتل محیطبانان، مرگ جنگلبانان، ریزگردها، قاچاق چوب،حیوان آزاری، شکار و قاچاق حیات وحش و بیابانزاییها خواهیم بود.
این بار نیز تا چند روزی، بازار تسلیت و همدردی مسئولان با محیطبانان و خانوادههای داغدارشان داغ خواهد شد و بعد همانی میشود که تا کنون بود؛
دوباره صفیرگلوله تفنگهای دشمنان محیطزیست ایران، در جای جای این کشور، هر روز زوزهکشان، سینه یکی از محیط بانان، این حافظان و عاشقان طبیعت را شکافته و این قصه پر درد را ظاهرا پایانی نیست وآنچه به جایی نرسد البته فریاد است.